1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«نتیجه بازى انتخاب رئيس جمهور آتى لبنان كاملاً باز است»

۱۳۸۶ مرداد ۱۶, سه‌شنبه

روزنامه ایتالیایی لااستامپا::با پيروزى كانديدايى از حزب ژنرال ميشل عون، دمشق براى جلوگيرى از قدرت گيرى رئيس جمهورى در لبنان، كه منافع ملى سوريه را به خطر بياندازد، برگ هاى بهترى در دست دارد.

https://p.dw.com/p/BRrF
روز ۷ اوت، نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای لبنان یکی از موضوعات اساسی رسانه‌های اروپا را تشکیل می‌داد
روز ۷ اوت، نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای لبنان یکی از موضوعات اساسی رسانه‌های اروپا را تشکیل می‌دادعکس: AP

مطبوعات آلمان و جهانى در بررسى هاى امروز خود (۷ اوت) به نتايج انتخابات در لبنان نگاهى داشتند. انتخابات فعلى همچون آزمايشى براى قدرت احزاب و گروه هاى سياسى در انتخابات آينده رياست جمهورى در لبنان تلقى مى شود. روزنامه هاى بين المللى همچنين به اوضاع آشفته سياسى در افغانستان پرداختند و ضرورت ادامه كمك هاى جامعه جهانى به اين كشور را در تفسيرهاى به نقد كشيدند. پيامدهاى گروگان گيرى اخير در افغانستان و قاطعيت بيشتر دولت آلمان در پيشبرد سياست هاى خود يكى ديگر از موضوعات مورد بررسى در روزنامه هاى آلمان وجهان بود.

روزنامه «لا ستامپا» چاپ ايتاليا درباره انتخابات در لبنان و پيروزى گروه هاى طرفدار سوريه مى نويسد:

«با پيروزى كانديدايى از حزب ژنرال ميشل عون نه تنها اپوزيسيون طرفدار سوريه داراى يك نماينده بيشتر در پارلمان لبنان است، بلكه دمشق نيز براى جلوگيرى از قدرت گيرى رئيس جمهورى در لبنان، كه منافع ملى سوريه را به خطر بياندازد، برگ هاى بهترى در دست دارد. رئيس جمهورى كه در مقابل سوريه ايستادگى كند، خواست اكثريت فعلى در حكومت و همچنين آرزوى امريكا ست. در حال حاضرپس از پيروزى حزب عون نتیجه بازى انتخاب رئيس جمهور آتى لبنان كاملاً باز است.»

روزنامه پاريسى ”فيگارو“ چاپ فرانسه در بررسى خود نگاهى به لبنان دارد و درباره وضعيت اين كشور مى نويسد:

«به استثناى اسرائيل، لبنان تنها كشورى در خاورميانه است كه سنتى دمكراتيك دارد. و باز سوا از دولت يهودى اسرائيل، لبنان همچنين تنها كشورى در منطقه است كه دين اسلام به مثابه دين دولتى به شمار نمى آيد. سنت مسيحى سبب پايه گذارى كشورلبنان شد. فرانسه به عنوان قدرت استعمارى در نيمه اول قرن بيستم خواهان تأسيس دولتى از مسيحيان مارونى بود. حال نيزلبنان مى تواند نقش تعيين كننده اى بازى كند. اين كشور بايد به دنياى عرب نشان دهد كه ميان ديكتاتورى و اسلام گرايى راه ديگرى نيز وجود دارد. و برغم تراژدى موجود در عراق، لبنان بايد نشان دهد، كه در خاورميانه كشورى با اعتقادات دينى متنوع امكان پذير است.»

روزنامه آلمانى ”هندلزبلات“ پيرامون پيامدهاى گروگان گيرى در افغانستان مى نويسد:

«مرگ نخستين گروگان در افغانستان سبب سرسختى بيشترى در مواضع سياسى آلمان شده است. تمديد مأموريت نيروهاى آلمانى در افغانستان و حتا توسعه فعاليت آنان، بيش از آنكه مورد ترديد باشد، به امرى حتمى بدل گشته است. حتا مخالفين فعاليت هاى ضد تروريستى از سوى نيروهاى نظامى آلمان، به هيچوجه خواهان اين نيستند، كه طالبان تصور كنند كه سياست آلمان تسليم باج خواهى خواهد شد. آدم ربايان بهترين دلايل را بخصوص در اختيار جريانات محافظه كار در كشورها غربى نهادند. بدنبال رفتار خشونت آميز با گروگان هاى آلمانى و كره جنوبى طرفداران خط ومشى شديد و سخت در مقابل تروريست ها ديگر نيازى ندارند كه ضرورت نبرد قاطع عليه تشكيلات طالبان از سوى نيروهاى بين المللى را توجيه كنند.»

روزنامه ”فلنزبورگر تاگه بلات“ چاپ آلمان درباره رويداد هاى اخير در افغانستان مى نويسد:

«چندى پيش وزير دفاع آلمان، يونگ، مانع آن شد كه تعدادى از سربازان آلمانى نيروهاى افغانى را در مناطق جنوبى اين كشور همراهى كنند. اين همكارى در چارچوب آموزش ارتش افغانستان از سوى آلمان قرار بود صورت گيرد. وزير دفاع آلمان دلايل مناسبى براى صدوراين دستور داشت. زيرا وى از اين هراس داشت كه سربازان آلمانى در عمليات نظامى احتمالى درگير شوند. اما كار را نمى توان در نيمه راه رها كرد. اگر دولت آلمان خواهان آموزش بهترى براى ارتش افغانستان است، بايد با قبول تمام عواقب آن اين راه را تا پايان طى كند.»

روزنامه فرانسوى ”لوموند“ درباره ناتوانى دولت افغانستان مى نويسد:

«شش سال پس از سرنگونى رژيم طالبان، افغانستان در مسير هرج و مرج و آشوب است. در اثربى كفايتى دولت حامد كرزاى، حداقلى از نظم و قانون در اين كشور حاكم نيست. در مناطق پشتون نشين شورش هاى خونين در جريان است و همه جا اسلحه فرمان مى راند. همه اين مسايل سبب مى شود كه مردم اعتماد شان به قول هاى بى نظير ائتلاف بين المللى از ميان برود. بدتر از همه پيشتيبانى نيروهاى ناتو از دولت فاسدى است كه ناتوان از حفاظت جان مردم خود است. ضرورت تعريف جديدى ازاهداف ازبه چشم مى خورد، تا كه افغانستان بطور واقعى دوباره از كمك هاى بين المللى بهره گيرد. خطر در اين ست كه كشورها ى كمك رسان از كار خود خسته شوند. در اينصورت اين مصبيت بدل به تراژدى خواهد شد.»