مصاحبه با دختر ایرانیآلمانی، برنده جایزه سازمان ملل
۱۳۹۴ شهریور ۱۱, چهارشنبهلارا سوزان گلسرخی متولد آلمان است اما همانگونه که از نامش برمیآید، تباری ایرانی دارد. او از مادری آلمانی زاده شده و پدرش ایرانی است. لارا سوزان گلسرخی دوران کودکیاش را در شهر اشتوتگارت سپری کرده است.
این دختر ایرانی آلمانی که اکنون ۲۷ سال دارد، دانشجوی دکترا در دانشگاه "New School" واقع در نیویورک است و به تازگی برنده جایزهای ۲۰ هزار یورویی از سوی سازمان ملل متحد شده است.
او به همراه بیش از ۱۰۰ شرکتکننده دیگر از نزدیک به ۳۰ کشور جهان در مسابقهای حضور داشت که هدفش جمعآوری ایدههای خلاق برای مقابله با تبعیض اجتماعی و عدم تساهل و تسامح بوده است.
پروژهای که لارا سوزان گلسرخی به خاطر آن جایزه نقدی برده است، "با یا بدونِ" (With or Witout) نام دارد.
بیشتر بخوانید: دختر آلمانی ایرانی، برنده جایزه ۲۰ هزار یورویی سازمان ملل
در این پروژه با ارائه کلاسهای آموزشی به زنان مسلمان در آلمان، از یک سو آنان برای ورود به بازار کار آماده میشوند و از سوی دیگر کارفرمایان آلمانی نیز آشکارا متعهد میشوند که علیه زنان محجبه تبعیض روا ندارند و آنان را تنها با نگاه به توانمندیهایشان به استخدام خود درآورند. بدین معنا که تنها تواناییهای زنان مهم شمرده شوند؛ چه با روسری، چه بدون آن.
دویچهوله گفتوگویی با لارا سوزان گلسرخی در مورد این موفقیت و اهداف او انجام داده که در زیر میخوانید:
دویچه وله: خانم گلسرخی، شما قصد دارید ورود زنان مسلمان به بازار کار آلمان را تسهیل کنید، "با یا بدون روسری". چگونه میخواهید این کار را انجام دهید؟
لارا سوزان گلسرخی: این پروژه از سه بخش تشکیل شده و اجرای آن سال ۲۰۱۶ آغاز میشود. بخش اول مجموعهای از کارگاههای آموزشی است که هدفشان آماده کردن زنان مسلمان برای ورود به بازار کار آلمان است. یک دوره چهارهفتهای متشکل از سمینارهای مختلف برنامهریزی شده که موضوعاتشان حول محور چگونه نوشتن رزومه، ارائه موفق مطلب (پرزنتیشین) و آشنایی با بازار کار میگردد. در پایان هم به شرکتکنندگان مدرک ارائه میشود. بخش دوم مربوط به کار عملی کارزار است. من این بخش را "کارزار من متعهد میشوم" نامگذاری کردهام. در این قسمت گروهی داوطلب به سراغ کارفرمایان میروند و از آنان میخواهند تا به صورت نمادین متعهد شوند که زنان مسلمان را با روسری یا بدون آن استخدام میکنند. هر چند این کار در ابتدا نمادین است اما ما از این حرکت عکس میگیریم و با راه انداختن یک بانک مرکزی اطلاعات، تمام دادههای مربوط به کارفرمایان را در آن ثبت میکنیم. بخش سوم تبلیغ عمومی برای شناساندن کارزار "با یا بدونِ" از جمله در اینترنت است.
کدام کارفرمایان آلمانی را برای همکاری در نظر گرفتهاید؟
ما هنوز در مرحله طرحریزی هستیم، اما با این حال تحقیقاتمان را برای شناسایی کارفرمایانی که از نظر اجتماعی فعال هستند، شروع کردهایم. بعد هم به تدریج دایره تحقیقات را گسترش میدهیم. ما ترسی از شرکتهای بزرگ نداریم و میخواهیم همه کارفرمایانی را که میتوانند گزینههایی جذاب برای زنان مسلمان باشند، مخاطب قرار دهیم. از طریق برگزاری سمینارها هم متوجه خواهیم شد که این گروه از زنان در کدامیک از عرصههای بازار کار تمایل بیشتری برای فعالیت دارند.
زنان علاقمند چگونه میتوانند با شما تماس بگیرند؟
ما قصد داریم با آژانسهای کاریابی همکاری کنیم، البته طبیعی است که در نظر داریم با انجمنهای اسلامی، مساجد، مدارس و دانشگاهها نیز وارد همکاری شویم. هدف ما کمک به تعداد هر چه بیشتری از زنان برای ورود آسان آنان به بازار کار است.
در چه مرحلهای شما زنان مسلمان جویای کار و کارفرمایان را به یکدیگر معرفی میکنید؟
ایده اصلی این است که زنان مسلمان بتوانند به محض اینکه دادههای مربوط به یک کارفرما در بانک اطلاعاتی ما ذخیره شد، درخواست استخدام خود را برای آن کارفرما ارسال کنند. البته این پروژه تماما یک پروژه آزمایشی است که در ابتدای کار نیز در شهر اشتوتگارت به راه میافتد. اما با این حال ما امیدواریم که این پروژه در سراسر آلمان هم به اجرا درآید.
علاقه قلبی شما به این موضوع از کجا سرچشمه میگیرد؟
پدر من ایرانی و مادرم آلمانی است. من در واقع با هر دو فرهنگ بزرگ شدم. زمانی که مدرسه میرفتم خیلی در جریان محجبه شدن دختران قرار گرفتم. از همان سن پایین هم برایم سئوال بود که چرا وقتی یک زن روسری به سر دارد، کسی حاضر به استخدامش نیست. من پایان نامه فوقلیسانسم را در مورد ممنوعیت روسری نوشتم، البته تمرکزم بیشتر روی وضعیت کاری بود.
شما اکنون وضعیت کاری بسیاری از زنان مسلمان در آلمان را چگونه توصیف میکنید؟
تصمیم جدید دادگاه قانون اساسی آلمان در مورد اینکه آزادی دین در اساس نباید محدود شود، به نظر من موفقیتی برای وضعیت حقوق کاری بوده است. طبیعی است که این امر در مورد کارفرمایان خصوصی در مقایسه با کارفرمایان دولتی فرق میکند، اما با این حال وقتی که از نظر قانونی اعمال تبعیض مجاز نباشد، خود همین امر قدمی رو به جلو به حساب میآید. ممنوعیت روسری یک تبعیض نهادی و ساختاری بود.