مرورى بر فعاليتهاى برتولت برشت در عرصه سينما
۱۳۸۵ مرداد ۲۶, پنجشنبهکشيد که برشت بار ديگر به فيلم بپردازد.
پيش از آن در سال ۱۹۲۸ با همکارى کورت وايل (آهنگساز آلمانى) «اپراى سه پولى» خود را به روى صحنه آورده بود و دوسال پس از آن گئورگ ويلهلم پابست براساس اپراى سهپولى فيلمى ساخت که به درگيرى ميان برشت و کارگردان فيلم انجاميد. بدنبال آن کمپانى فيلمسازى از هرگونه همکارى با برشت سرباززد.
برشت که حق اظهارنظر نامحدود را در پيوند با ساخت فيلم براى خود محفوظ مىخواست، بارها کار فيلمبردارى را به تعطيل کشانيد و اندکى پس از آن حتا درخواست کرد که اين فيلم را بايد کارگردان ديگرى بسازد. سرانجام فيلم اپراى سه پولى در ماه فوريه ۱۹۳۱براى نخستين بار در برلين نمايش داده شد. اين فيلم که با استقبال منتقدان سينمايى روبهرو شد يکى از بهترين فيلمهايىست که تا امروز از اپراى سه پولى برشت تهيه شده است.
برتولت برشت يکسال پس از آن کارهاى ساخت فيلم ديگرى را با نام «کوهله وامپه» يا «جهان از آن کيست» آغاز کرد. اين فيلم را اسلاتان دودوف، فيلمساز جوان بلغارى که در برلين در رشته علوم تئاتر و سينما تحصيل کرده بود، کارگردانى کرد. فيلمنامه «کوهله وامپه» يا «جهان از آن کيست» را برشت و ارنست اوتوالد با همکارى يکديگر نوشتند. فيلم فضاى زندگى را در برلين در سالهاى دهه ۲۰ بازتاب داده است و به پديده بيکارى، به موقعيت چارهناپذير بيکاران و نيز به روابط عشقى پرداخته است.
در آغاز فيلم يک مرد جوان بيکار است که پس از آنکه روزها را پىدرپى بيهوده در جستجوى کار گذرانيده است، خود را از پنجرهى خانه به پايين پرتاب مىکند و به دنبال آن خانوادهاش از آن خانه رانده مىشوند و مجبورند به محله «کوله وامپه»، محلهاى که بيکاران و بىخانمانان زندگى مىکنند، بروند. نمايش اين فيلم نخست بخاطر ماهيت انتقادى اجتماعىاش ممنوع گرديد. اما آنگاه که قيچى سانسور بسيارى از صحنههاى حساس آن را بريد و نيز در پى اعتراضهاى گستردهى هنرمندان و روشنفکران در سينما به نمايش گذارده شد.
اندکى پس از آن ناسيونالـ سوسياليستها در آلمان در ژانويه ۱۹۳۳ بقدرت رسيدند و برشت مجبور شد همراه با خانوادهاش آلمان را ترک کند. او از راه پراگ و وين نخست به سوييس، سپس به دانمارک، سوئد و فنلاند رفت و سرانجام در سال ۱۹۴۰به ايالات متحده آمريکا مهاجرت کرد.
برشت در آمريکا بيش از پيش به فيلم پرداخت تا بتواند مخارج زندگى خانوادهاش را تامين کند. او نيز، چون همکارش «هاينريش مان» کوشيد تا در هاليوود کار کند. برشت فيلمنامهاى را بنام «جلادان هم مىميرند» به فريتس لانگ کارگردان آلمانى تبار که در هاليوود نامآور شده بود، داد و به دنبال آن کار فيلمبردارى «جلادان هم مىميرند» در کمپانى فيلمبردارى «يونايتد آرتيست» آغاز شد. در اينجا نيز اختلافهائى پديد آمدند. بويژه در پيوند با شيوه بازسازى داستان و حذف بخشهاى مهمى از فيلمنامه برشت واکنشى تلخ از خود نشان داد، اما در برابر سيستم هاليوود نتوانست کارى از پيش ببرد.
فيلم «جلادان هم مىميرند» در کنار فيلم «بودن يا نبودن» به کارگردانى ارنست لوبيچ کارگردان آلمانى تبار در هاليوود و فيلم «صليب هفتم» ساختهى فرد زينه مان کارگردان ديگر آلمانى در هاليوود در رديف مهمترين فيلمهاى ضدفاشيستى بهشمار مىرود که در هاليوود ساخته شدهاست. پس از آنکه برتولت برشت بمانند بسيارى از هنرمندان ديگر در آمريکا احضاريهاى از کميته مبارزه با فعاليتهاى ضدآمريکايى دريافت کرد، آمريکا را ترک کرد و به اروپا بازگشت.
هنگامى که اريش انگلمان در سال ۱۹۴۹ برآن شد تا فيلمى را براساس «ننه دلاور و فرزندان او»، نوشته برتولت برشت بسازد، برشت خود با همکارى اميل بورى روى فيلمنامه کار کرد. اما پس از آنکه اريش انگل مان از کارگردانى آن کنارهگيرى کرد، ولفگانگ اشتاوده براى کارگردانى برگزيده شد. در اينجا بازهم برشت با کارگردان بر سر گزينش هنرپيشگان اختلاف پيدا کرد.
برتولت برشت در زمينه فيلم مستند نيز فعاليت کرد. فيلم مستند و شاعرانه «ترانه رودها» بازتابدهنده نيروى سياسى جنبش جهانى سنديکاهاست که ترانههاى آن را نيز برشت ساخته بود.
پرويز حمزوى