1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مراسم گرامیداشت فرامرز پايور در شهر كلن

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

فرامرز پايور، آهنگساز و نوازنده چيره‌دست سنتور، در روز ۱۸ آذر درگذشت. او در ميان هنردوستان شيفتگان فراوانی داشت. روز یکشنبه (۱۱ بهمن) به همت رحمت‌الله بدیعی، نوازنده ویلون، مراسمی برای بزرگداشت پایور در کلن برگزار شد.

https://p.dw.com/p/Luaq

رحمت‌الله بديعی كه سالهاست در يكی از اركسترهای سمفونيك هلند ويلون مي‌نوازد، از ياران و همكاران خوب و باسابقه پايور است. او برای بزرگداشت آن زنده‌ياد، مراسمی را در شهر كلن ترتيب داد و طی آن مراسم با يك گروه پنج نفره آثاری از پايور را اجرا كرد. بديعی در كنار رهبری، گروه نوازندگان را با كمانچه همراهی كرد. در اين مراسم كه با حضور ۳۰۰ ايرانی برگزار شد، محمود خوشنام، هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سايه) و رحمت الله بديعی درباره پايور سخن گفتند.

نواختن آثار پايور برای بسياری از نوازندگان، بيشتر به يك آزمون می‌ماند تا اینکه قطعه‌ای را به راحتی بنوازند و از آن لذت ببرند. چه بسا نوازندگانی كه برای ثابت كردن چيره‌دستی در ساز تخصصی‌شان، يكی از چهارمضراب‌های پايور را می‌نوازند.

در برنامه يادبود و بزرگداشت اين زنده‌ياد، از تك تك اعضای گروه رحمت‌الله بديعی پرسيدم كه اين كنسرت و شركت در آن چه ويژگی‌ای برای آنها داشته است. رهبر گروه، يعنی رحمت‌الله بديعی، هنگامی كه به قطعه‌های سخت‌نواز پايور و وقت كمی كه او برای تمرين با گروه داشته اشاره كردم، گفت: «اين گروهی نيست كه ما تازه گرد آورده باشيم. ما سالهاست با هم هستيم و كنسرتهای مختلفی هم داده‌ايم. چون اعضای گروه نوازندگان خوبی هستند و اكثراً نت می‌دانند، مشكل زيادی برای نواختن اين قطعات نداريم. البته از قطعات بعضی آشنا و تنها بخشی ناآشنا هستند. من قبلاً اين قطعات را نوار كردم و برای دوستان فرستادم كه آماده باشند. به اين ترتيب در حّد توانايی‌مان چنين برنامه‌ای را تنظيم كرده‌ايم.»

گفتگوی سازهای مضرابی و کششی

در گروههای پايور هميشه گفتگويی ميان سازهای مضرابی مانند سنتور، تار و عود از يكسو و سازهای كششی مانند كمانچه، ويلون و نی از سوی ديگر انجام می‌گرفت. کمبود یک ساز بم مانند عود در گروه به خوبی حس می‌شد. قطعه‌ی شور كه در مراسم اجرا شد، آرايش تازه و هارمونيكی بود از چند قطعه رديف موسيقی ايرانی و آهنگهای فولكلوريك. احمد انوشه، نی‌نواز گروه، با اينكه از عهده كارش خوب برآمد، از كمی وقت برای تمرين شكوه كرد و پريسا بديعی ويلون‌نواز گروه نيز با اشاره به قطعه‌های اجرا شده، به دقت فرامرز پايور برای نوشتن پارتهای هر سازی توجه داد.

از فرزين دارابی‌فر كه در كنار نوازندگی تار، سازماندهی و انجام تشريفات گروه را بر عهده داشت، پرسيدم آيا سخت نيست كه تار، همپای سنتور، كه دو دست برای نواختن قطعات سريع استاد پايور در اختيار دارد، همانها را بنوازد. او در جوابم گفت: «درآوردن اين كارها و تمرينشان با كارهای ديگر من كاملاً متفاوت بود. تكنيك در اينجا خاص است. تار بايد همپای سنتور به عنوان ساز دوم مضرابی گروه پاساژهای سريعی بنوازد كه در تار يك مقدار سخت‌تر است. برای من اين كار خيلی خوب و مفيد بود و در اين چند هفته تمرين فشرده دست من خيلی راه افتاد.»

محدود کردن بداهه‌نوازی

از آنجايی كه فرامرز پايور به سامان‌بخشی به موسيقی ايرانی اهميت بسياری می‌داد، چهارمضراب كه ويژه بداهه‌نوازی دو ساز بود را هم به يك كار اركسترال تبديل كرد و برای هر سازی بخش و نت خودش را نوشت. به اين دليل پيمان ناصح‌پور، تنبك‌نواز گروه، می‌گويد: «در اين كار، بداهه‌نوازی كمتر هست و ميزان‌بنديها از قبل تعيين شده، به اين خاطر احساس می‌كنم آزادی عمل در اجرای تنبك كمتر است. ولی به هر حال اولين بار است چنين تجربه‌ای می‌كنم و اين برايم جالب است.»

تپش قلب از نواختن آثار پایور

نواختن آثار پايور كه برای بسياری، نظم و سختگيری يك ارتشی را تداعی می‌كرد، نوازنده را به تپش قلب وامی‌داشت. آزيتا مستوفی، سنتورنواز گروه هم دور از این تجربه نبود. آزيتا مستوفی در مورد کار خود با گروه گفت: «حقيقتاً احساس خوبی دارم، بخاطر اینکه به ياد آقای پايور در اينجا برنامه اجرا می‌كنيم. بايد برنامه‌ای بزرگتر برگزار می‌شد. من نهايت سعی‌ام را می‌كنم كه همانند همه گروه ارزش آقای پايور را با ارائه ی اين كار نشان بدهيم. واقعاً دريغ از چنين استادی كه از ميان ما رفت.»

گفتنی است كه فرامرز پايور از كمتر سررشته‌داران موسيقی ايرانی است كه تا آنجا كه در توانش بود، موسيقی‌سازی ايران را از بند همراهی صرف با آواز به درآورد و آهنگهای ماندگاری به اين خاطر ساخت يا تنظيم كرد.

اسکندر آبادی

تحریریه: کیواندخت قهاری