مذاکره محرمانه دولت و طالبان؛ انگیزهها و پیامدها
۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبهدولت افغانستان اینک پنهان نمیکند که در چارچوب "کمیسیون آشتی ملی" برای جلب اپوزیسیون مسلح کشور به همکاری، کوششهایی را انجام داده است. آن دسته از شورشیانی که پیشنهاد دولت را بپذیرند مورد عفو قرار میگیرند و میتوانند به زندگی عادی خود بازگردند. یکی از این شورشیان، برای مثال، وکیل احمد متوکل، وزیر خارجهی سابق طالبان است که پس از قطع رابطه با این گروه، وارد فعالیت سیاسی عادی شد. او حتی سال ۲۰۰۵ خود را نامزد نمایندگی مجلس افغانستان کرد، اما در کسب رأی کافی برای ورود به مجلس ناموفق ماند.
از این رو، انتشار خبر دیدار اخیر نمایندگان دولت افغانستان با گروه طالبان در عربستان سعودی، کمتر باعث شگفتی و حیرت شده است. با این همه، دولت انجام چنین دیداری را تکذیب میکند. همایون حمیدزاده، سخنگوی دفتر ریاست جمهوری افغانستان، در این باره به دویچه وله میگوید: « هیچ گفتوگویی در کار نبوده است و وساطتی همه صورت نگرفته است. ولی رئیس جمهور کرزای پیوسته گفته است که او ازمدتها پیش در تماس با پادشاه عربستان سعودی است تا دریابد که آیا وی میتواند در زمینهی آرامش و صلح در افغانستان نقشی بازی کند. اگر در این زمینه موفقیتی به دست آید، دولت افغانستان از آن استقبال میکند و در گفتوگوها شرکت خواهد کرد.»
بنا به اطلاعات منابع مستقل، در دیدار طرفهای افغانی در مکه، علاوه بر شماری از نمایندگان مجلس و مقامات دولت، یک نماینده از گروه طالبان و فرستادهی گلبدین حکمتیار، رئیس حزب اسلامی (یکی از مخوفترین گروههای جنگجوی سالهای حکومت طالبان) نیز حضور داشتهاند. با این همه، هیئت دولتی حاضر در این جلسه، مأموریت رسمی برای انجام مذاکره نداشته است. این اما نافی این واقعیت نیست که چنین دیداری دارای ابعاد و پیامدهای سیاسی بزرگی است. در گفتوگوهای مکه نمایندهی طالبان فردی بود که از او به عنوان سخنگوی این گروه یاد میشود و مسئولیت چندین اقدام تروریستی را نیز به عهده گرفته است. به این ترتیب، جلسهی مکه به محملی برای وجههتراشی و کسب اعتبار سیاسی برای کسانی مانند این فرد بدل شده و از سویی، زمینهای ایجاد کرده که سعودیها به وساطتها خود دامنه و شدت بیشتری بخشند.
از نظر سیتا ماس، کارشناس مسائل سیاسی افغانستان و از اعضای "بنیاد علم و سیاست" در آلمان، جلسهی مکه غیرمنتظره نبوده است. او میگوید: «از مدتها پیش علائم و شواهدی در دست بود که مذاکرات مخفیانهای در جریان است. اوضاع داخلی افغانستان حکایت از آن داشت که با مقاومت شورشیان در این کشور تنها نمیتوان از راه نظامی مقابله کرد.»
خانم ماس معتقد است که اقدام کرزای بیش از همه با تاکتیکهای وی برای پیروزی در انتخابات آتی ریاست جمهوری مربوط است. برای کرزای مسئله این است که آرای صاحبان رأی در ایالات ناآرام افغانستان را در انتخابات پاییز سال آینده از آن خود کند. او در انتخابات ۴ سال ییش نزدیک به ۵۵ درصد آرا صاحب شد، ولی محبوبیتش اینک به ۱۷ درصد کاهش یافته است. کارشناس امور افغانستان در این باره میافزاید: « زمانی که مذاکرات مخفی و قراداد آتشبس به نوعی در خدمت پیروزی در انتخابات سال آینده باشد، طبعاَ باید بهایی هم برای آن پرداخت شود. این بهای سیاسی معنایش این خواهد بود که روند سیاسی در افغانستان بیش از پیش از هدف دمکراتیزهسازی این کشور فاصله میگیرد.»
به رغم آن که آزادیهای دمکراتیک در قانون اساسی کشور مورد تأکید قرار گرفتهاند، اما همین قانون آزادیهای یادشده را تنها در چارچوب شریعت به رسمیت میشناسد. از نظر خانم ماس، سهیمشدن طالبان در دولت کابل بیشک به این معنا خواهد بود که این گروه خواهد کوشید از قانون اساسی با تفسیر و تعبیرهای خاص خود، استفاده ابزاری کند. طالبان روایت خود از اسلام را با دمکراسی ناسازگار میداند.
گرچه سخنگویان طالبان در حال حاضر همچنان هرگونه گفتوگویی را با به اصطلاح "دولت دستنشاندهی کابل" و "بردهای به نام کرزای" نفی میکنند، اما کادرهای جوانتر این گروه با به چالشگرفتن اقتدار کادرهای قدیمیتر حول و حوش ملامحمد عمر سبب شدهاند که آنها نجات موقعیت خویش را در توافق و سازش با دولت کابل جستجو کنند. این واقعیت که پاکستان نیز برخورد سختتری در قبال طالبان در پیش گرفته نیز، در تغییر موضع این گروه بیتأثیر نیست.
سیتا ماس، کارشناس بنیاد علم و سیاست آلمان در این باره میگوید: « این به خوبی محسوس است که آمریکا فشار سنگینی را بر آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان وارد میکند تا او در مناطق مرزی با افغانستان با شدت هر چه بیشتری با طالبان مقابله کند.»
از نظر خانم ماس، شرکت طالبان در قدرت چه در سطح ملی و چه در مقیاس ایالتی به هر حال این نتیجه را خواهد داشت که حقوق دمکراتیک، حقوق بشر، حقوق زنان و آزادیهای اجتماعی و سیاسی کمترمطالبه و اجرا خواهند شد. در واقع، با راهیافتن طالبان به قدرت، افغانستان صاحب حکومتی مذهبی و اقتدارگرا خواهد شد، حکومتی که برخی گرایشها و رویکردهای آن در همین دولت کنونی نیز محسوس و ملموس است.