1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كودكان كار و خیابان

۱۳۸۶ خرداد ۱۸, جمعه

در پیمان‌نامه جهانی حقوق كودك، كار كودكان زیر ۱۵سال و نیز بهره‌كشی از كودكان به هر نحو، چه در مناسبات اقتصادی و چه درمنازعات سیاسی منع شده است. همچنین كودك باید در برابر كاری كه رشد و سلامت او را تهدید می‌كند، حمایت شود.

https://p.dw.com/p/ApHC
عکس: AP

به رغم چنین اصولی، حدود ۱۵۰ میلیون كودك درسراسر جهان و از جمله درایران، روزهای خود را به كار، آن هم كار در خیابان می‌گذرانند. كار آنها چیست؟ گدایی، ولگردی، آدامس فروشی، گل فروشی، دستفروشی یا حتی تن فروشی. میلیونها كودك كار و خیابان مبتلا به بیماری های مختلف روحی، هویتی یا جسمی هستند. آمار نگران كننده ای وجود دارد حاكی از این كه بیشتر این كودكان ناقل ایدز یا هپاتیت هستند.

Der Zigarettenverkäufer Agbat hat noch nie eine Schule besucht
عکس: DW-World

از جمله فعالیت هایی كه در انجمن حمایت از حقوق كودكان ایران صورت می‌گیرد، یكی نیز تاسیس كمیته هایی با هدف رسیدگی و توانمند سازی كودكان خیابانی است. خانه كودك شوش، در شمار مراكزی است كه از سال ۷۹ در این زمینه فعالیت می‌كند.

جاوید سبحانی مسئول كمیته تحقیق و توسعه خانه كودك شوش، مفهوم كودك خیابان را چنین تعریف می‌كند: «كودكان خیابانی به كسانی گفته می‌شود كه زیر هجده سال سن دارند و محیط زندگی آنها از خانواده به خیابان منتقل شده است. اینها دو دسته اند: كودكانی كه با خانواده درارتباط هستند و خیابان برایشان تنها محل كار است. گروه دوم كودكانی هستند كه خیابان برایشان محل تامین معاش و زندگی است. دسته دوم آسیب پذیری زیادی دارند. در معرض انواع خشونت، بهره كشی اجتماعی و انحراف های زیادند.»

بسیاری می‌پرسند جامعه ایران در سالهای قبل با پدیده كودكان خیابانی مواجه نبود. چه شده كه اینك سر هر چهار راه و زیر هر پل، تعدادی بچه در حال فال فروشی، شیشه پاك كنی، یا فروش آدامس دیده می‌شوند؟ آیا طلاق، اعتیاد والدین، مهاجرت یا بیكاری سبب رشد چشمگیر كودكان كارو خیابان شده است؟

جاوید سبحانی به نكته ای گرهی اشاره می‌كند: «بحث كودك خیابانی را ما نمی‌توانیم تنها در حوزه روابط خانوادگی تحلیل كنیم. بجث ما اینست كه اقشاری از جامعه در تحولات جمعیتی، در تله ای گیر كردند به نام تله جمعیتی فقر. اكثر این بچه ها، عضو خانواده های پرجمعیت هستند. تحولات پس از انقلاب باعث شد كه جمعیت خانواده های فقیر بسیار بالا برود. در دوره بعد این خانواده ها هیچگونه دریافت ایمنی و حمایتی از سوی دولت نداشتند و به حال خود در مكانیسم بازار و تورم رها شدند. این خانواده ها جزو كسانی هستند كه پدر یا والدین شان بیكارند یا مشاغل كاذب دارند. هیچ تور امنیتی یا چتر حمایتی برای این خانواده ها وجود ندارد.»

Mädchen knüpft einen Teppich
عکس: AP

افزون بر فقر، سوءرفتارهایی كه در خانواده با بچه ها می‌شود و داشتن سرپرست نامناسب چون پدر یا مادر معتاد و بزهكار، دلیلی است بر فرار بچه ها از خانه. محیط خیابان در درجه نخست برای كودكی كه به شكل اعتراضی خانواده را ترك می‌كند، محیطی است جذاب كه آزادی بالقوه ای به او می‌دهد. اما چندی نمی‌گذرد كه كودك در حلقه ای از آسیب های اجتماعی چون افتادن در دام باندهای بزه و انحراف، گرفتار می‌شود.

گذشته از این، كودكان كار و خیابان فاقد هرگونه نظارت بهداشتی، درمانی، آموزشی و تربیتی هستند. آماری كه از سوی یونسكو منتشر شده، حاكی از آن است كه بیشتر این كودكان كه در آمریكا، آسیا و آفریقا متمركز هستند، دچار آسیب های روانی جدی چون افسردگی یا روان پریشی هستند.

اما آیا كودكان كار و خیابان از نظر جنسیتی آمار یكسانی دارند؟ میزان دخترها و پسرها در این زمینه یكی است؟

به عقیده جاوید سبحانی: «از نظر فرهنگی دخترها كمتر در خیابان می‌مانند. به ویژه دركشورهای درحال توسعه، كنترل و نظارت بر دخترها خیلی بیشتر از پسرهاست. دخترها معمولا در مقابل فشارهای خانواده منفعل تر هستند و ممكن است آزار و محرومیت بیشتری تحمل كنند. آنها وقتی هم به خیابان می‌آیند به خاطر نوع سوءاستفاده ای كه از آنها می‌شود، كمتر در آمارها اعلام می‌شوند. در جامعه ایران هم همینطور است و درصد بیشتری از كودكان خیابانی بیشتر پسرها هستند.»

Kinderarbeit in Ägypten
عکس: DW/ Rainer Sollich

نقش خانه كودك شوش، آنگونه كه جاوید سبحانی می‌گوید طرح مشكلات و مسائل بچه های كار و خیابان در افكار عمومی است. مدافعان حقوق كودك می‌كوشند با بسیج منابع انسانی و مادی مردمی، سامانی به زیست این كودكان بدهند. به آنها آموزش مهارت زندگی و خلاقیت بدهند. استعدادهای آنها را شناسایی كنند و به جهت سازنده بیندازند. مهم تر از همه اینكه، اعتماد به نفس را به دنیای این كودكان بازگردانند.

جاوید سبحانی چند نمونه از تلاش های موفقیت‌آمیز خانه كودك شوش در كار با بچه های خیابان را بر می‌شمرد: «یكسری از بچه های ما در برنامه های حرفه آموزی توانستند از سازمان فنی حرفه ای مجوز بگیرند. در بخش ادبیات و شعر، دو تا از بچه های خانه كودك شوش توانستند جایزه دویستمین سال تولد هانس كریستیان اندرسن را بگیرند. بچه هایی داشته ایم كه توانایی طراحی وب داشته اند. آموزش های زیادی به اینها داده شده و آنها از خود خیلی استعداد نشان داده اند.»

به گفته او كودكان كار و خیابان، خود به خانه كودك شوش رجوع می‌كنند و به اصطلاح خود معرف هستند. چرا كه در منطقه شوش، همه این مركز را می‌شناسند: «ما ابتدا در باره پیشینه كودكی كه نزد ما می‌آید، تحقیق می‌كنیم. پیشینه تحصیلی، شرایط روانشناسی اش. بازدید از منزل، سابقه پدر و مادرش. اینها را تحقیق می‌كنیم و نیازها و مشكلات كودك را شناسایی می‌كنیم.»

باید گفت منابع مالی خانه كودك شوش و دروازه غار از كمك های مردمی تامین می‌شود و هرگز كافی نیست. جاوید سبحانی روشنفكران و آگاهان جامعه را به مشاركت های معنوی و فكری و مادی از حقوق كودكان فرا می‌خواند. مسئول كمیته تحقیق و توسعه خانه كودك شوش در پایان می‌گوید كه به مناسبت روز جهانی مبارزه با كار كودكان یعنی ۲۲ خرداد، برنامه هایی خواهند داشت.

جاوید سبحانی متذکر می‌‌شود: «ما كار كودك را چه در سن ۱۵ تا ۱۸ و چه زیر ۱۵ سال نمی‌پذیریم. كودك باید در چارچوب نهادهای حمایتی و آموزشی و خانواده، مراحل رشد خود را طی كند تا بتواند بعنوان یك بزرگسال وارد مناسبات اجتماعی و اقتصادی شود.»

مهیندخت مصباح