فقر و کودکان خیابانی
۱۳۸۴ مهر ۲۵, دوشنبه
بیش از سی درصد جمعیت ایران را کودکان و جوانان زیر پانزده سال تشکیل میدهند؛ جمعیتی که بخش بزرگی از آنها زیر خط نسبی فقر زندگی میکنند. یکی از پیامدهای وضع نابسامان اقتصادی، بهویژه در میان حاشیهنشینان شهرهای بزرگ، گریزان شدن کودکان از خانه، کار در شرایط سخت و زندگی در خیابانهاست. اما همانطور که در مورد فقیران جامعه آمار روشنی در دست نیست در مورد تعداد کودکان خیابانی نیز آمار دقیقی وجود ندارد. تعداد این قربانیان فقر چگونه میتوانست مشخص باشند هنگامی که سالیان دراز مسئولان از پذیرش وجودشان طفره میرفتند؟
پذیرش وجود هزاران کودک خیابانی پذیرش بیکفایتی مسئولان و ناکارآیی تدابیر نیز هست. روزنامهی کیهان روز ۱۱ خرداد ۸۴ در مطلبی با عنوان «مردم به چه کسی رای میدهند؟ رئیس جمهور فقر ستیز» از قول محمدرضا راه چمني، رئيس وقت سازمان بهزيستي نوشت: «بيش از ۱۲ ميليون نفر از جمعيت كشور، زيرخط نسبي فقر زندگي مي كنند و دو ميليون نفر از مردم ايران، گرسنهاند.» در ادامهی همین مطلب از قول واعظ مهدوی معاون وزير رفاه و تامين اجتماعي، در مهرماه سال گذشته، آمده که «حدود ۵۱ درصد جمعيت كشور زير خط فقر نسبي قرار دارند.» این که دو مسسول بلندپایهی دولتی در فاصلهی چند ماه تعداد فقیران را چنین متفاوت اعلام میکنند زیاد تعجب آور نیست. در ایران تقریبا در هیچ زمینهای آمار دقیق وجود ندارد، و آمار موجود نیز بسته به ضروروت و مصلحت متفاوت است.
گرچه معضل کودکان خیابانی معضلی قدیمی است به نظر میرسد برنامههای فراگیر دولت در این مورد تازه مراحل ابتدایی را پشت سر میگذارد. به گزارش خبرگزاری مهر، در واپسین روزهای دولت قبلی، ۲۷ تیرماه ۸۴، «هيات دولت در نشستى به رياست سيدمحمد خاتمى آئين نامه ساماندهى كودكان خيابانى را به تصويب رساند.» همین خبرگزاری اول شهریور اعلام کرد: «معاون امور اجتماعى سازمان بهزيستى گفت: ساماندهى كودكان خيابانى امسال به صورت پايلوت در چند شهرستان اجرا مى شود اما در صورتى كه بخواهيم اين طرح به صورت فراگير اجرا شود بايد تا سال ۸۵ منتظر بمانيم.»
در این آییننامه تعریفی نیز از کودکان خیابانی ارائه شده است. خبرگزاری فارس خبر میدهد «براساس آئين نامه اجرايى ساماندهى كودكان خيابانى مصوب هيات وزيران، كودك خيابانى به فرد كمتر از ۱۸ سال كه به صورت محدود يا نامحدود در خيابان به سر مى برد اطلاق مى شود.» این در حالی است که مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۲ و به دنبال فشار نهادها و ارگانهای بینالمللی، حداقل سن کودکان شاغل را از ۱۲ به ۱۵ سال افزایش داد. به این ترتیب افراد زیر ۱۸ سال که در خیابان کودک تلقی میشوند، در محیط کار کودک نیستند و میتوانند به کار گمارده شوند!
عدم وجود تعریف دقیق کودکان خیابانی مانند فقدان آمار دقیق یکی از مشکلات اساسی جامعه برای مواجه با معضلات است. خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، ۱۴ مهرماه خبر داد «وزير كشوردر حاشيه بازديد از سازمان ثبت احوال كشورگفت: بيش از نود ميليون جمعيت شناسنامه دار در كشور وجود دارد و خيلي ازشناسنامه ها باطل نشده است.» این گفته مربوط به زمانی است که مطابق دادههای مرکز آمار جمعیت کشور حدود ۷۰ میلیون نفر برآورد میشود. وجود بیش از ۲۰ میلیون شناسنامه باطل نشده هرگونه آمار مربوط به ترکیب جمعیت و مسائل اجتماعی را تا حدودی مخدوش و بیاعتبار میکند.
ظاهرا بیش از ۱۰۰ میلیون کودک خیابانی در جهان وجود دارد که بنا بر آمار یونسکو (به نقل از خبرگزاری حیات) سهم ایران از این تعداد حدود ۴۰۰ هزار نفر است. مطابق آماری که مدیر خانهی سبز، وابسته به معاونت شهرداری تهران، ارائه داده بین ۲۵ تا ۳۰ هزار کودک خیابانی در تهران به سر میبرند. اما اگر آمار یونسکو درست باشد و در حالی که تهران (با حدود ۱۰ میلیون نفر) تقریبا یک هفتم جمعیت کشور را در خود جای داده، و با توجه به حاشیههای پرجمعیت این شهر و دیگر معضلاتش، تعداد کودکان خیابانی آن باید به مراتب بیشتر باشد. در تهران تشکلهای غیردولتی بسیاری بیشتر تلاش را در جهت ساماندهی کودکان خیابانی برعهده دارند. و آمار رسمی مقامات دولتی تنها به آن بخش از کودکانی مربوط میشود که توسط ارگانها و نهادهای مختلف شناسایی شدهاند.
محمدرضا فردين مدير امور آسيبهاى اجتماعى شهردارى تهران (خبرگزاری فارس، اول شهریور ۸۴) اعلام کرده که در فاصلهی تیرماه سال ۸۳ تا مرداد سال جاری «مددكاران اجتماعى اين سازمان، موفق به شناسايى و جمع آورى ۱۴ هزار و ۲۰۵ كودك بى سرپرست و بدسرپرست از سطح خيابان ها و پايانههاى شهر تهران شدند.» اما همانطور که مقامات بهزیستی معترفند برای شناسایی و ساماندهی کودکان خیابانی همکاری نهادهای مختلفی، از جمله نیروهای انتظامی، قوه قضاییه، شهرداری، وزارت بهداشت و.... ضروری است و این کار تازه سال ۱۳۸۵ میتواند آغاز شود. اما بر کسی پوشیده نیست که کودکان خیابانی خود قربانی نابسامانیهایی چون فقر و بیکاری هستند و مشکل با جمعآوری و ساماندهی آنها به پایان نمیرسد.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران