«فضا در ایران برای مربیان خارجی خوب نیست»
۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبهدویچه وله: آقای طالبی با انصراف کارلوس کیروش از سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران، سرنوشت سکان رهبری تیم ملی بار دیگر در پردهی ابهام قرار گرفته است. به نظر شما چرا مربیان صاحبنام بینالمللی حتی با پولهای کلان مانند حقوق هشت میلیون دلار در سال حاضر نیستند به ایران بیایند و سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را برعهده گیرند؟
جلال طالبی: این برمیگردد به ساختار کلی فوتبال ما. مربیانی که میآیند و میخواهند کار کنند، شاید تنها به خاطر مبلغی نباشد که دریافت میکنند. بههرحال اینها رزومهای دارند، بکراندی دارند و بهخصوص اگر در سنی باشند که به آیندهیشان بیشتر فکر میکنند.
بنابراین زمانی که میآیند و ساختار فوتبال ما را میبیننند و از مربیهای قبلی که کار کردهاند احیاناً کمی پرسوجو میکنند، احساس میکنند که کارکردن کمی برایشان سخت است و انتظاراتی که فوتبال ایران از آنها دارد، با امکاناتی که در اختیارشان قرار خواهد گرفت، امکانات سختافزاری و نرمافزاری، به هر حال مطابقت نمیکند و لذا پس از مدتی فکر میکنند که بهتر است کارشان را در جای دیگری انجام دهند. و این گرفتاری هست.
معمولاً مربیهای بزرگی که بههرحال اسم و پیشینهای دارند و میخواهند به آینده توجه کنند، سخت حاضر میشوند در فضایی که کارکردن برایشان مشکل است، بازیکن به اندازه.... به هر حال انتظاری که آن کشور از او دارد، در اختیارش نخواهد بود، تشکیلات حرفهای نیست و امکانات سختافزاری حرفهای نیست، فعالیت کنند.
لذا از همان ابتدا سعی میکنند که اگر شرایط جور باشد، کار کنند و در غیر این صورت عذرخواهی میکنند. من امیدوارم روزی برسد که امکانات ما طوری باشد، حالا جدا از مبالغی که میدهیم و هنگفت هم هست، که بتوانیم آن امکانات و وسائل و اختیاراتی که مربی میخواهد در اختیارش بگذاریم که بتواند هم برای خودش نتیجه بگیرد و هم برای فوتبال کشور ما.
به عقیدهی شما دلایل غیرورزشی از جمله وضعیت نابسامان و آشفتهی اجتماعی فعلی در کشور، چه نقشی را بازی میکنند برای مربیان صاحبنام بینالمللی در تصمیمگیریشان برای آمدن یا نیامدن به ایران؟
دلایل غیرورزشی... من فکر میکنم تا حدودی مسائلی که در ایران هست، درگیریها و اختلافاتیست که ما بین احزاب اصلاحطلب و اصولگرا هست و آن مسائلی که به هر حال هر روز مطرح میشود. تا حدودی ممکن است مربی ترس این را داشته باشد که آن آرامش و فضایی که احتیاج دارد، برایش فراهم نباشد. البته این مسائل مسلماً اثر میگذارد.
بهخصوص که تبلیغاتی هم که میشود خوشایند نیست، کارهایی که انجام میشود خوشایند نیست و همه اینها سبب میشود که مربی از همان شروع کارش فکر کند که ممکن است در فضایی گرفتار شود که امکان نتیجهگیری برایش سخت شود. بههرحال میتواند تا حدودی اثر داشته باشد، در تصمیماتی که مربیان برای آمدنشان به ایران میگیرند.
در هر زمانی که به هر حال مساعد نیست و اختلافاتی هست، حالا جنبهی سیاسی یا ایدئولوژی دارد، وقتی این اختلافات هست، مسلماً شروع نمیکنند که مبادا گرفتار شوند و وارد مسائلی شوند که احیاناً به حرفه، به مسئولیت و مأموریتی که دارند اصلاً مربوط نباشد. لذا تصمیم میگیرند که جایی کار کنند که مشکلات کمتری داشته باشند تا بتوانند راحتتر کارشان را انجام دهند.
با توجه به این که گزینههای خارجی فدراسیون فوتبال ایران هیچ کدامشان حاضر نیستند به ایران بیآیند، حالا فقط گزینههای داخلی میمانند برای برعهدهگیری سمت سرمربیگری تیم ملی. به نظر شما از میان گزینههای داخلی چه انتخابی را میشود کرد؟
همان طور که گفتم، تا زمانی که توجه پایهای به فوتبال ما نشود، توجه به نونهالان و به جوانان ما نشود، برنامهریزی نباشد، فوتبال را به صورت علمی نگاه نکنیم، فوتبال را یک صنعت ندانیم، خب مسلماً هر کسی که بخواهد مربی شود گرفتاریهایی خواهد داشت، حالا چه داخلی باشد چه خارجی باشد.
راستش من تصور میکنم که اگر نشود، یعنی حالا به هر دلیلی، مثلاً به لحاظ مالی به توافق نرسند و یا احیاناً مربی صاحبنامی نخواهد در ایران کار کند، بهتر است و میبایست که ما از مربیهای داخلی خودمان استفاده کنیم تا این که مربیای بیاوریم که نتواند آن انتظاراتی که ما داریم برآورده کند. حداقل این شانس را به مربی ایرانی بدهیم که بتواند کار کند با تیم ملیمان.
برای شنیدن فایل صوتی گفتوگو با جلال طالبی، لینک پایین صفحه را کلیک کنید.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: مصطفی ملکان