جدیدترین آلبوم محمد رضا مرتضوی، تنبکنواز برجسته ایرانی مقیم برلین، "ترانسفورماسیون" (Transformation) نام دارد. او اکنون تور کنسرتهای خود در اروپا را آغاز کرده تا تازهترین اثر خود را معرفی کند. برلین، مونیخ، اشتوتگارت، کپنهاگ و وین از جمله شهرهایی هستند که این نوازندهی ایرانی در آنجا به روی صحنه خواهد رفت.
آلبوم Transformationچهار قطعه را در برمیگیرد که عبارتند از "صدای ضرب"، "قلب من"، "یک صدا" و "راه". این اسامی با الهام از یکی از شعرهای رومی برگزیده شدهاند. مرتضوی در گفتوگویی مفصل با دویچه وله فارسی به این آلبوم و همچنین دیدگاههای خود به بحث سنت، نوآوری، تکنوازی و همچنین همنوازی پرداخته است.
او درباره انتخاب نام Transformation برای آلبوم جدیدش به تجربههایش درباره ارتباط بین صحنه و مخاطب اشاره میکند و میگوید: «همیشه برایم خیلی مهم بود، آن حسی که در من ایجاد میشود، در مخاطب یا شنونده چگونه حسی است؟ به این دلیل وقتی روی صحنه مینوازم، تحت تاثیر آن فضا و آکوستیک و مخاطبینی که هستند، به دنبال یک نقطه واحد و مشترک همیشه میگردم. عنوانی که برای این آلبوم انتخاب کردم، آن تحولیست که از درون شکل میگیرد و از زمان و مکان خارج میشود.»
مرتضوی از هنرمندانی است که همواره میکوشد، مرزهای سازهای کوبهای را بشکند و بر قابلیتهای این ساز بیفزاید.
به اعتقاد او "آن چیزی که این لحظه نو و جدید است، اگر طبیعی بهوجود آمده باشد و از روی تلاش و تمرین و صرفا یک کار جدیدکردن نباشد، زمانی به سنت تبدیل میشود".
او خود سعی میکند، تمام تضادها را در یک نقطه بههم برساند، چرا که سنت و تجدد را در یک نقطه باهم و نه مجزا از یکدیگر میبیند.
این هنرمند ایرانی از محیط پیرامون خود و همچنین طبیعت الهام میگیرد و در این باره میگوید: «برای کارهایی که میسازم و اجرا میکنم، خودم را میدهم به دست زندگی و دنیا، چون با ساز احساس یکی بودن دارم. وقتی مینشینم برای خودم ساز میزنم و نه بهعنوان تمرین برای اینکه یک کار جدید بسازم، بلکه بهعنوان یک راه که از طریق من اجرا و نواخته شود، این باعث میشود که بههرصورت تحت تاثیر هر چیزی که در زندگی من یا برابر چشمانم هست قرار بگیرم.»
مرتضوی از نوازندگانی است که همواره در پی مرزشکنی بودهاند. به اعتقاد او مرز بخشی از راه تکامل یا پیشرفت است، چرا که هنرمند با رسیدن به این مرز احساس میکند که باید از مرز خارج شد. او به سازهای تنبک و دف دیدی صرفا ضربی ندارد، بلکه نگاه او موسیقایی است. حس خلاءهایی از لحاظ فضا، افکت و بیان خودبهخود سبب شد که نوآوریهایی به وجود آید.
او در بخشی دیگری از گفتوگو با دویچه وله فارسی به بحث همنوازی میپردازد و با اشاره به تجربیات خود در این زمینه میگوید: «برای من موسیقی یک گفتوگوست و وقتی روی صحنه آن دیالوگ بهوجود نیآید و صرفا بهخاطر یک کاری کردن باشد، برای من آن معنای عمیق را ندارد، مگر اینکه یک رابطه درونی باشد و همه یکدست فکر کنند و حس کنند و هماهنگی زیبایی باشد.»
مرتضوی اضافه میکند: «درفضای موسیقی سنتی ایرانی اگرچه میشود دونوازی کمانچه یا تار با تنبک یا سهنوازیهایی که هست، ولی من به صورت دیاگوگ نمیبینم، بلکه بهعنوان تکنوازی یک تار میبینم و خب در کنارش یک همراهی از تنبکنوازها بهگوش میرسد. خود آن ملودینوازهایی که با تنبکنوازها روی صحنه میروند، معمولا آن حساسیت لازم را به این موضوع ندارند.»