1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سرنوشت تلخ اسلام‌گرایان هامبورگ در «جهاد با کفار»

AA/MM۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

در مارس ۲۰۰۹ یازده اسلام‌گرا از هامبورگ برای پیوستن به "جهاد" عازم افغانستان شدند. آنها با تعصبی دینی، یک "رسالت الهی" برای خود قائل بودند که ترور جزئی از آن بود، اما در انجام آن به مشکلاتی برخوردند که فاجعه‌ آفرید.

https://p.dw.com/p/Pftj
«ابوعسکر» در یک نوار ویدیویی با شمشیری در دست ظاهر شد و دولت آلمان فدرال را تهدید کرد
«ابوعسکر» در یک نوار ویدیویی با شمشیری در دست ظاهر شد و دولت آلمان فدرال را تهدید کردعکس: AP

یازده جوانی که توسط اداره امنیتی آلمان به عنوان "اسلام‌گرای افراطی" شناسایی شده بودند، پیش از آغاز مسافرت جهادی خود، فکر و ذکرشان تهیه پول بود، از هر راهی که ممکن باشد. آنها بلیط‌های یکسره تهیه کردند و خود را به وسایل گوناگون، از راه ایران یا قطر یا مرزهای قاچاق به پایگاه شبکه القاعده در مرز پاکستان و افغانستان رساندند.

نه مرد و دو زنی که از هامبورگ به میدان "جهاد با کفار" شتافتند، بین ۲۳ تا ۵۲ سال سن داشتند. آنها با ایمان متعصبانه‌ای که در سر داشتند، می‌پنداشتند به جنگی می‌روند که در آن شکست وجود ندارد. اعتقاد داشتند، پیروزی آنها "اعتلای حق" است و مرگ آنها "شهادت و بازگشت به سوی خداوند".

برخی از افراد گروه از ابتدا نتوانستند سفر کنند و به جبهه "جهاد و شهادت" ملحق شوند. مثلا دو مرد آلمانی ۲۵ و ۳۰ ساله از مدتها پیش زیر نظر مأموران امنیتی آلمان بودند. آنها از وین به سوی پاکستان پرواز کردند. در پاکستان دستگیر شدند و پس از دو ماه به مقامات آلمانی تحویل داده شدند. پلیس هامبورگ گذرنامه‌های آنها را باطل کرد، و حالا آن دو مشغول کار و زندگی خود هستند.

بیشتر کسانی که خود را به پایگاه القاعده رساندند، سرنوشت تلخی پیدا کردند. بیشتر آنها خیلی زود از مبارزه سرخورده شدند. در اردوگاه مجاهدان در شرایطی غیرقابل تحمل قرار گرفتند. از ابتدایی‌ترین امکانات زندگی محروم شده بودند، و از آن بدتر، عقب‌ماندگی فرهنگی "برادران مجاهد" بود. چیزی نگذشت که دچار پشیمانی شدند. در هامبورگ پیش از عزیمت، امر جهاد را ساده و آرمانی دیده بودند، اما حالا همه چیز سخت و پیچیده بود.

فرماندهان شبکه تروریستی "القاعده" به جهادگران هامبورگ به چشم "بچه اروپایی" نگاه می‌کردند. اینها مشتاق بودند که هرچه زودتر به جبهه‌های جهاد در افغانستان یا عراق بروند و "شهید" شوند، درحالی‌که به آنها گفته می‌شد که باید پس از گذراندن دوره آموزش رزمی به اروپا برگردند. آنها باید در کشورهای اروپایی، با ظاهر مدرن و بدون ریش زندگی عادی در پیش بگیرند. به تدریج سلول‌های مبارزه تشکیل دهند و در آینده‌ای ناشناخته در شهرهای بزرگ اروپا به عملیات تروریستی دست بزنند.

شیفتگان جهاد و شهادت

عطا محمد، هواپیمای ربوده شده را به یکی برج‌های دوقلوی نیویورک کوبید
عطا محمد، هواپیمای ربوده شده را به یکی برج‌های دوقلوی نیویورک کوبیدعکس: AP

گروه جهادگران آلمانی، که بیشتر آنها در اصل از کشورهای عربی بودند، مشتاق جنگ بودند و برای اجرای برنامه‌های درازمدت صبر و حوصله نداشتند. آنها به خوبی می‌دانستند که در اروپا فرصت زیادی برای فعالیت نخواهند داشت.

برای مثال احمد و برادرش سلیمان از مدتها پیش زیر نظر سازمان اطلاعات آلمان بودند. احمد در افغانستان توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شد و در بگرام به زندان افتاد. سلیمان به آلمان آمد و به دام مأموران افتاد. مجاهد دیگری به نام رامی در پاکستان با پوشیدن برقع زندگی مخفیانه در پیش گرفته بود، اما به زودی دستگیر و به مقامات آلمانی تحویل داده شد.

"مجاهد" دیگری به نام محمد، که او نیز زیر نظر پلیس آلمان بود، در آستانه سفر به "منطقه" روز ۱۱ مارس ۲۰۰۹ در فرودگاه فرانکفورت دستگیر شد. او که از سال ۲۰۰۶ تبعه آلمان شده بود، گذرنامه آلمانی خود را از دست داد. محمد از دستگیری درس نگرفت و به فعالیت و تبلیغ برای تروریسم در "مسجد طیبه" هامبورگ ادامه داد.

"مسجد طیبه" در هامبورگ از مراکز اصلی فعالیت تروریست‌ها بود. محمد عطا، یکی از رهبران اصلی انفجارهای ۱۱ سپتامبر، بساط تبلیغاتی خود را در همین مسجد دایر می‌کرد. پس از ۱۱ سپتامبر، جوانان افراطی و متعصب، در همین مسجد گرد می‌آمدند و برای عزیمت به جهاد روزشماری می‌کردند. سازمان امنیت آلمان خبر داشت که در این مسجد حدود ۴۵ مسلمان افراطی رفت و آمد دارند. آنها با افتخار روی سجادۀ محمد عطا نماز می‌خواندند و آرزو می‌کردند به راه او بروند و به ساختن چند "یازده سپتامبر" دیگر توفیق یابند.

از میان جهادگران آلمانی که در سال ۲۰۰۹ به شبکه تروریستی "القاعده" پیوستند، تنها یک نفر در، به اصطلاح آنها، "جنگ مقدس با کفار" شرکت کرد. جوانی به نام شهاب که در تشکیلات "القاعده" لقب "ابوعسکر" گرفت. او در یک نوار ویدیویی با شمشیری در دست ظاهر شد و دولت آلمان فدرال را تهدید کرد. شهاب چند ماه بعد به ضرب راکت یک هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی جان خود را از دست داد. دولت ایالتی هامبورگ در اوت ۲۰۱۰ فرمان بستن "مسجد طیبه" را صادر کرد.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر