1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

زمینه‌ها و پیامدهای‌ استعفای لاریجانی

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح ۱۳۸۶ مهر ۳۰, دوشنبه

انگیزه‌ استعفای لاریجانی چه بوده است؟ آیا به راستی قدرت اینک در دست رادیکالهایی است که سوار بر قطاری شده‌اند که "بدون ترمز" است؟ مصاحبه‌ای در این مورد با فیاض زاهد، عضو شورای سردبیری اعتماد ملی و استاد دانشگاه.

https://p.dw.com/p/Bted
آیا موافقت با کناره‌روی لاریجانی برای یکدست کردن تیم مذاکره‌کننده ایران است؟
آیا موافقت با کناره‌روی لاریجانی برای یکدست کردن تیم مذاکره‌کننده ایران است؟عکس: AP

دویچه‌‌وله: تحلیل‌های جاری در مورد دلایل استعفای آقای لاریجانی بیشتر حاکی از رقابت‌ و اختلاف‌های فردی ایشان با رییس جمهور احمدی‌نژاد است تا تغییری در بنیاد سیاست هسته‌ای ایران. دلایل رقابت فردی این دو چه بود؟

فیاض زاهد: آقای لاریجانی خود را شایسته‌تر از آقای احمدی‌نژاد برای تکیه زدن به کرسی ریاست جمهوری می‌دانست و این برمی‌گشت به سوابق خانوادگی و مسئولیت‌هایشان و همچنین حمایت‌های سیاسی‌ جناح محافظه کار از ایشان به عنوان یک آقازاده . همکاری آقای لاریجانی با دولت آقای احمدی‌نژاد براساس خواست آقای خامنه‌ای بود. آقای لاریجانی مدعی بود که آقای خاتمی و دوستانشان بخصوص آقای روحانی در مذاکرات هسته‌ای درغلطان داده‌اند و آب‌نبات گرفته‌اند. در نتیجه با شعارهای رادیکال و سیاست های جدید مثل نگاه به شرق وارد مذاکرات هسته‌ای شد. البته تفاوت وی با آقای روحانی این بود که اصطلاحات و فضای حاکم بر مناسبات بین المللی را چندان نمی‌شناخت. آقای لاریجانی به تدریج متوجه شد که پرونده هسته‌ای ایران پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. اما وقتی لاریجانی را با احمدی نژاد درعرص روابط بین الملل مقایسه می‌کردیم، مقایسه‌ای بود میان یک استاد ناشی و یک دانشجوی تنبل. یعنی آقای لاریجانی خیلی کار‌آتر از آقای احمدی نژاد در این عرصه می‌توانست عمل کند اما به تدریج به این نتیجه رسیده بود که مسئله پرونده هسته‌ای ایران پیجیده تر از اینهاست. اختلاف‌ها میان احمدی‌نژاد و لاریجانی از جمله در مورد هولوکاست یا ملوانان انگلیسی برای همه روشن بود. آخرین مورد هم تایید پیشنهاد پوتین و تکذیب آن از سوی احمدی نژاد بود.

با کناره‌گیری ‌آقای لاریجانی و تغییر تیم مذاکره کننده، اینک صحبت از جناح بازها و جناح کبوترها در سیاست هسته‌ای ایران می‌شود. شما به چنین توصیف‌هایی اعتقاد دارید؟

در مورد دسته بندی "باز" و "کبوتر" باید گفت که چون آقای سولانا با آقای لاریجانی مذاکره می‌کرد و آقای سولانا در برخی موارد روش ایشان را می‌ستود، این شائبه پیش آمد که شاید بتوان آقای لاریجانی را عضو تیم کبوترها دانست و آقای احمدی نژاد را جزو تیم بازها. به نظرمن اما این تنها صورت مسئله است. آقای احمدی‌نژاد دوست دارد در عرصه افکار عمومی رادیکال نشان دهد اما در عرصه مناسبات زیرمیزی و محرمانه، خواهان کاهش تنش با ایالات متحده است. آنقدر که آقای احمدی نژاد در شش ماه گذشته با صراحت از رییس جمهور آمریکا خواسته با ایران گفتگو کند، هیچ رییس جمهور در ایران جرات نکرده است. فراموش نشود که آقای خاتمی در مراسم هزاره سازمان ملل متحد، حتی جرات نکرد با آقای کلینتون حرف بزند یا عکس یادگاری بگیرد. جلسه را ترک کرد چون می‌دانست مخالفان چه بلایی سرش میاورند. دولت آقای احمدی نژاد از یکطرف فحاشی می‌کند و از طرف دیگر از تمام توان خود استفاده می‌کند تا با آمریکا مسائل اش را حل کند. آقای احمدی نژاد میداند که برای رای آوردن در انتخابات بعد، باید یک "آس" رو کند و آن هم حل کردن روابط پیچیده ۲۸ سال گذشته ایران و آمریکاست.

با توجه به اینکه موضوع پرونده هسته‌ای را یک کمیته راهبردی تحت نظر رهبر اداره می‌کند، آیا کنار رفتن آقای لاریجانی تنها یک موفقیت تبلیغاتی و روانی برای گروه آقای احمدی نژاد است؟

بله. این یک موفقیت است. چه بسا در آینده ما شاهد تغییر وزیر خارجه هم باشیم. مدتهاست در محافل سیاسی ایران، شایعه برکناری آقای متکی هم هست که از نزدیکان آقای لاریجانی است. احتمال دارد آقای ثمره هاشمی به وزارت‌خارجه برود. شاید تحلیل آقای خامنه‌ای این است که اگر در سیاست بین المللی، جهان با یک صدا و یک تیم از سوی ایران روبرو باشد، دچار سوءتفاهم نمی‌شود. یعنی اگر چند صدایی در آستانه دریافت قطعنامه سوم در ایران باشد، شاید این اختلال آفرین باشد. قطعا سیاست جمهوی اسلامی با رفتن نرفتن آقای لاریجانی تفاوت بنیادی نمیکند اما نباید فراموش کرد که انتخاب این تیم در آینده می‌توان کاملا تاثیرگذار باشد و سیاست تیم جدید رادیکال تر باشد.

صحبت از تیم واحد می‌کنید اما همین فردا (سه‌شنبه ۲۳ اکتبر) در دیدار با سولانا قرار است آقای لاریجانی هم همراه آقای جلیلی حضور داشته باشد. این چه توجیهی دارد؟

به نظر می‌رسد جلسه فردا یک استثنا است. از آنجا که آقای لاریجانی از قبل در آستانه این دیدار بوده، آقای خامنه‌ای ازایشان خواسته که این جلسه را برود و آقای جلیلی راهم ببرد معرفی کند تا آشنا شوند! بهرحال آقای جلیلی اصلا یک دیپلمات حرفه‌ای نیست. در سطوح پایین در وارتخارجه بوده، مسئول گزینش وزارتخارجه بوده و این هم از خوش شانسی‌های ایشان است که از دوستان احمدی نژاد بوده و یکشبه ره صدساله رفته است. به نظر من آقای لاریجانی دیگر در پرونده هسته‌ای ایران نخواهد بود.

استعفای آقای لاریجانی انگار در این یکی دو روزه باعث شهرت و تطهیر روش‌های گذشته ایشان شده و حتی بحث میشود که ایشان احیانا دورخیز کرده اند برای رقابت ‌های مجلس بعدی ...

اینطور نیست. گذشته آقای لاریجانی در نزد کسانی که مسائل را دنبال کرده‌اند، تطهیر نمیشود. ایشان بدترین کارها را در قبال اصلاح طلبان کرد. برنامه هایی مثل هویت را در تلویزیون ساخت، کنفرانس برلین را ایشان به آن شکل در تلویزیون پوشش داد. صدا و سیما کمترین کمک و همکاری را با آقای خاتمی و همراهانش داشت. آقای لاریجانی عضو کمیته "ایکس" بود که سیاست‌های ضد خاتمی و دولت او را تنظیم می‌کرد. من فکر نمی‌کنم آقای لاریجانی قصد شرکت در انتخابات مجلس را داشته باشد. آقازاده ای که خود را در قامت رییس جمهور می‌دیده، حتما مجلس را برای خود کم می‌بیند.