روند همگرایی خارجیان در جامعه ی آلمان
۱۳۸۷ اردیبهشت ۳, سهشنبهدر این نظرخواهی تنها ۵۳ درصد مصاحبهشوندگان بر این نظرند که شمار خارجیان در کشورشان بسیار زیاد است. ۲۴ سال پیش، ۷۹ درصد آلمانیها چنین نظری داشتند. این در حالی است که شمار خارجیان از سال ۱۹۸۴ تا کنون از ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر، به ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر افزایش یافته است.
پرفسور ادگار پیل، سخنگوی انستیتوی نظرخواهی در شهر آلِنسباخ در توضیح رابطهی افزایش شهروندان خارجی در آلمان با نظر مردم این کشور در مورد آنها میگوید: «افزایش جمعیت میتواند سبب ارتباطات بیشتری شود. به نظر میرسد که ارتباط بیشتر خارجیها سبب شده تا پیشداوریها به واقعیات نزدیکتر شوند و تجربیات ِ شخصی، جای آنها را بگیرند.»
نتایج نظرخواهی این انستیتو نشانگر نکتهی دیگری نیز هست و آن این که آلمانیها از خارجیان مسلمان و بهخصوص خارجیان ترک در کشورشان که بیشترین جمعیت خارجی در آلمان را تشکیل میدهند، بسیار دورند و بر این نظرند که ترکها و آلمانیها تفاوتهای فراوانی با هم دارند. ۱۵ درصد آلمانیها، ترکهای مقیم کشورشان را رقیب کاری خود میدانند، زیرا میزان تحصیلات اغلب شهروندان ترک در آلمان آن قدر پائین است که نمیتوانند با آلمانیها رقابتی داشته باشند. در این نظرخواهی ۶۷درصد آلمانیها گفتهاند که افزایش دانشآموزان ترک در مدارس این کشور، مشکلات فراوانی میآفریند. در سال ۱۹۷۷ تنها ۴۷ درصد مردم آلمان چنین نظری داشتند و افزایش ۲۰ درصدی این آمار نشانگر نظر منفی آلمانیها نسبت به افزونی ِ دانش آموزان ترک در مدارس است. اما گویا این افزایش در مراحل پیشدبستانی مشکلزا نیست. پرفسور ادگار پیل، موقعیت نازل درسی ِ بیشتر دانش آموزان ترک در مدارس آلمان را اینچنین توضیح میدهد:
«این مشکلات بیشتر ریشههای کلامی دارند و به مکانزندگی افراد مربوط میشوند. در خانوادههای ترک کمتر به زبان آلمانی صحبت میشود و به همین جهت دانشآموزان ترک از ضعف زبان ِ بیشتری رنج میبرند و بسیاری از آنها پس از گذراندن دوره ابتدایی، ترک ِتحصیل میکنند. به نظر من باید به این دانشآموزان کمکهای ویژهای بشود تا زبان آلمانی را بهتر یاد بگیرند.»
۹۷ درصد آلمانیها گفتهاند، هر خارجیای که میخواهد مدتی طولانی در آلمان زندگی کند، باید زبان این کشور را بیاموزد. این نظر در مورد خارجیانی که خواستار ِ دریافت ِ تابعیت آلمان هستند شدت بیشتری دارد. به نظر آلمانیها این افراد باید علاوه بر شناخت زبان، جامعهی آلمان و اصول بنیادین آن را نیز بشناسند و به این اصول احترام بگذارند.
پیشنهاد برتلزمن
بنیاد برتلزمن ِ آلمان نیز نتایج تحقیقی را در مورد همگرایی خارجیان در جامعهی آلمان منتشر کرده است. این بنیاد از دولت آلمان میخواهد تا روند جذب خارجیان را با اقدامات مثبت گوناگون تسریع بخشد، زیرا خارجیانی که در آلمان، به هر دلیل جذب جامعه نشدهاند، در سال مبلغی حدود ۱۱ تا ۱۶ میلیارد یورو برای اقتصاد این کشور خرج برمیدارند. این خارجیان در بازار کار آلمان دخالتی ندارند، مالیاتی نمیپردازند و در پیشرفت جامعه نه تنها دخالتی ندارند، بلکه فاکتوری بازدارنده محسوب میشوند.
کلادیا والتر، یکی از مسئولان بنیاد برتلزمن در مصاحبه با دویچه وله، در مورد خصوصیات یک سیاست همگرایی سالم که جامعه آلمان باید در پی آن باشد میگوید:
«از مولفههای بسیار مهم که یک خارجی را به بازار کار آلمان جذب میکند، یکی دانستن زبان آلمانی است. سخن گفتن و نوشتن به زبان آلمانی، کلید ورود به جامعه است. پس از آن، داشتن درجات آموزشی بالا و پذیرش ارزشهای جامعه قرار دارند. شرکت در موسسات محلی، اجتماعی و سیاسی موردهای مشخصی هستند که میتوانند به این همگرایی یاری برسانند.»
خانم والتر با اشاره به این واقعیت که در آلمان از هر پنج دانشآموز با پاسپورت خارجی، یکی تحصیل خود را نیمه کاره رها میکند و مدرکی ندارد تا برای ورود به بازار کار ارائه دهد، پیشنهاد میکند که دولت آلمان در برنامههایی ویژه برای خارجیان، زبان آلمانی را به آنها بیاموزد و آنان را بیشتر با جامعه آلمان، فرهنگ آن و هنجارهایش آشنا کند.
والتر با اشاره به دلیل مهاجرت افرادی که به هیچ وجه خود را با جامعهی آلمان تطبیق ندادهاند و یا این تطبیق بسیار ناکافی بوده، میگوید: «خیلی جالب است که درجهی جذب خارجیها در جامعه ی آلمان در نسلهای مختلف به شدت فرق میکند. خارجیان نسل اول ِ مهاجرت از همه کمتر با جامعه ی آلمان منطبق شدهاند. تنها ۱۸درصد این افراد با جامعه ی آلمان همگرایی دارند. آنها آمده بودند تا یک روز برگردند و به همین جهت هم بود که به آنها کارگران مهمان میگفتند. آنها کارگرانی بودند که نه تخصصی داشتند و نه خودشان میخواستند در آلمان زندگی کنند. آنها می خواستند با کار در آلمان پولی جمع کنند و به کشورشان برگردند.»
خارجیان مسلمان
برای برطرف شدن مشکلات خارجیان و بخصوص خارجیان مسلمانی که در آلمان زندگی می کنند، مدتهاست که هم دولت آلمان و هم خارجیانی که در این کشور زندگی میکنند به جنب و جوش افتادهاند و راهکارهای مختلفی را برای بهبود اوضاع پیشنهاد میکنند. چندی است در همایشهای نمایندگان ایالات مختلف آلمان، مشکلات همگرایی خارجیان بسیار جدی گرفته میشود. در آخرین همایش نمایندگان ایالات مختلف در شهر کیل آلمان، بر آموزش زبان آلمانی در دوران پیش دبستانی تاکید فراوان شد و همچنین بر هماهنگی مهدکودکها و مدارس ابتدایی در این مورد.
در ماه آوریل سال ۲۰۰۷ نیز "شورای هماهنگی مسلمانان آلمان" تاسیس شد. این شورا از چهار موسسهی اسلامی معتبر ِ فعال در آلمان تشکیل شده است که عبارتند از : شورای مرکزی مسلمانان، شورای مسلمانان، اتحادیه ی مسلمانان ترک و اتحادیه ی مراکز فرهنگی مسلمانان.
در حال حاضر شورای هماهنگی مسلمانان طرف ِ گفتوگو با دولت آلمان در مورد مسائل خارجیان است. اعضای شورا باید در بحثهای درونی خود به نظر واحدی برسند و از آن در مقابل دولت آلمان دفاع کنند. البته تاسیس چنین شورایی با مشکلات فراوانی روبرو بود، زیرا گروههای مختلف ِ خارجیان در آلمان خواستهای مشترکی ندارند و دیدگاههای شان با هم در موردهای مختلف تفاوتهای جدی دارند.
علی قیزیلکایا، سخنگوی شورای هماهنگی مسلمانان از تاسیس چنین شورایی شادمان است: «از طرفی، همین که چنین شورایی بوجود آمده، یک اقدام تاریخی است و یک موفقیت بزرگ برای ما. از طرف دیگر، ما در سال پیش این امکان را پیدا کردیم تا در جلسات شورا با گروههای دیگرعضو شورا بحث و گفتوگو کنیم، و در جریان این گفتوگوها، بههم نزدیکتر شویم. ما به طور مشخص توانستیم با گروههای دیگر در مورد راه اندازی ِ درس دین اسلام در مدارس، به نتیجهی مشترکی برسیم.»
بسیاری از ناظران این انتقاد را دارند که شورای هماهنگی مسلمانان تنها یک پنجم مسلمانان خارجی ِ موجود در آلمان را در خود جمع کرده و بعضی از سازمانهای تشکیل دهندهی آن ساختاری دمکراتیک ندارند.
ولفگانگ شویبله، وزیر کشور آلمان، انتقادهای موجود به شورای نوتاسیس ِ هماهنگی مسلمانان و همچنین کنفرانسهایی که این شورا با نام کنفرانس اسلام با دولت آلمان برگزار کرده را نمیپذیرد. او طرح راهاندازی ِ درس دین اسلام در مدارس را به رغم مخالفتهای شدید منتقدان موفقیتآمیز می داند و وجود نظرات مختلف را ضرورت هر اقدام اجتماعی میشمارد. او در این مورد میگوید: « راه اندازی ِ درس دین اسلام در مدارس آلمان می تواند سبب بروز اختلاف نظرهای مختلفی، حتا میان سازمانهای مسلمان شود، اما این گوناگونی دیدگاهها نه تنها نشانگر شکست طرح نیست، بلکه موفقیت آن را نشان می دهد، زیرا جامعهی باز و دمکراتیک مبنایش اختلاف نظر و بحث است. و به همین جهت باید از بروز دیدگاههای مختلف در این مورد خشنود بود.»