دیداری بر فراز ویرانههای یک تابو
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۸, جمعهگفتوگو و مذاکره بین دشمنان خونی و سوگند خورده در تاریخ معاصر، پدیده چندان ناآشنا و نادری نیست. در دوران جنگ سرد، ما بارها شاهد همایش سران بلوکهای متخاصم با یکدیگر بودهایم. گفتگوی بین دولتمردان چین و رهبران اتحاد شوروی سابق، پس از تیرگی مناسبات دو کشور نیز، از همان نوع بودند. در قاره آسیا نیز ما با مذاکرات مستقیم بین دولتمردان دو کره و یا بین رهبران هند و پاکستان روبرو بودهایم. اما گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا پدیدهای نادر در تاریخ سیاسی معاصر است. تفسیری از جمشید فاروقی، رییس بخش فارسی رادیو دویچه وله:
مذاکره بین "شیطان بزرگ" و "محور اهریمنی" البته که آن مذاکره معمول و مرسومی نیست که ما بارها شاهد آن بوده باشیم. منطق حکم میکند که اهمیت موضوع یک مذاکره از اهمیت خود مذاکره بیشتر باشد. اما این منطق در ارتباط با دیدار رسمی دو کشور آمریکا و ایران صدق نمیکند. در این دیدار، اهمیت گفتوگو بیش از اهمیت موضوع گفتگوست. و این پدیدهای است بس نادر. صاحبان قدرت در هر دو کشور ایران و آمریکا برای این گفتگوی مسقیم بهای گزافی پرداخت کردهاند. این گفتوگو تنها به بهای تجدید نظر در مواضع پیشین ممکن شده است. و تجدید نظر در چنین مواضعی بیگمان پیآمدهای سیاسی خود را خواهد داشت.
مفهوم "شیطان بزرگ" بخشی از جهانبینی اسلامی حکومت ایران است، یعنی همان بخشی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نقش میزند. مفهوم "محور اهریمنی" نیز در شمار بنیانهای تبلیغی سیاست خارجی آمریکا بوده و توضیحگر راهکار نظامی این کشور در پارهای از نقاط گیتی است.
این چنین است که تجدید نظر در این دو مفهوم بیگمان هندسه سیاست خارجی این دو کشور را متحول خواهد ساخت. و همین موضوع باعث برافروختگی شماری از مسئولان دو کشور شده است. از یکسو، ریچارد پرل از نو محافظه کاران آمریکا، تصور همسویی سیاست دو کشور در ارتباط با ثبات و امنیت عراق را، تصوری کوته بینانه خوانده است. و از دگر سو، حسین شریعتمداری، که در شمار نظریه پردازان محافظه کار و افراطی جمهوری اسلامی ایران است نیز گفتوگو با آمریکا را، دست دادن با شیطان دانسته و رقصیدن با گرگها.
قرار است روز دوشنبه ۲۸ ماه مه، سفیر آمریکا در عراق با یکی از مسوولان جمهوری اسلامی ایران و احتمالا با عباس عرقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، دیدار و گفتوگو کند. هر دو کشور تاکید کردهاند که موضوع این دیدار محدود به اوضاع عراق بوده و دیگر مسائل مورد مشاجره بین دو کشور را شامل نمیشود. اینکه آیا هر دو طرف در نخستین دیدار رسمی خود به این موضوع پایبند بمانند یا خیر، چیزی است که قضاوت پیرامون آن در لحظه حاضر ممکن نیست. اما باید اذعان داشت که انجام این مذاکره مستقیم به معنای شکستن یک تابو بوده است. تابو یعنی منع انجام چیزی برای بار نخست. تابو که شکست، تکرار ممکن میشود. "بار نخست" همیشه سخت است. تکرار یعنی خو گرفتن با چیزی که پیش از انجام نخستین بار آن، سخت مینمود.