در پى يافتن راههايى براى مقابله با خشونت در خانواده
۱۳۸۳ آذر ۱۱, چهارشنبهبراى بسيارى از كودكان خشونتى كه در خانواده مىبينند، واقعيتى است غمانگيز. به زحمت بتوان عرصه ديگرى را يافت كه در آن شمار مجرمان، چنين پوشيده و به دشوارى تخمينپذير باشد.
در سال ۲۰۰۰ ميلادى قانونى با عنوان ”منع خشونت در تربيت“ در آلمان تصويب شد. هدف از تصويب اين قانون نفى اعمال خشونت به عنوان وسيلهاى تربيتى بود، بىآنكه پدر و مادر به عنوان افرادى تبهكار تحقير شوند. زمينهساز رسيدن به اين هدف آن است كه به تدريج دگرگونىاى در آگاهى همه قشرهاى جامعه به وجود آيد، و اين راهى است كه نمىتوان آن را هميشه به آسانى پيمود.
در كشورهاى ديگر اروپا نيز تلاشهايى صورت مىگيرد تا راه حلهايى براى مشكل خشونت در خانواده يافت شود. در سمينارى كه بنياد آلمانى فريدريش ابرت Friedrich-Ebert در برلين برگزار كرد، كارشناسان كشورهاى مختلف اروپايى در باره اين راهحلها سخن گفتند. فيل تاورنر Phil Taverner، از شركت كنندگان انگليسى سمينار كه به عنوان مددكار اجتماعى با مسائل كودكان بسيار آشناست، در سخنرانى خود اشاره كرد به اينكه در سالهاى اخير در بسيارى از كشورهاى اروپايى اصلاحات قانونى در رابطه با مسئله خشونت در خانواده انجام گرفته است.
تاورنر گفت: ”يك كودك مىتواند از يك سر قاره اروپا به سر ديگر آن سفر كند، بىآنكه در برابر انواع اعمال خشونت بىحفاظ بماند. سفر اين كودك مىتواند از ايسلند شروع شود به طرف نروژ، از فنلاند و سوئد و دانمارك بگذرد. اين كودك مىتواند به سفر خود ادامه دهد، به آلمان، سوييس، اتريش، اسلونى، كرواسى برود و از آنجا به قبرس و سپس اسراييل. پس از آن هم باز مامنهايى چون لتونى، اوكرايين، رومانى و بلغارستان خواهد داشت.“
تاورنر كه در ”جمعيت ملى پيشگيرى از اعمال خشونت بر كودكان“ فعاليت مىكند ابراز ناراحتى كرد از اينكه در ميهن وى، انگليس، هنوز آن گونه كه بايد در رابطه با اعمال خشونت براى كودكان حقوق انسانى برابر با بزرگسالان قائل نيستند.
از جمله سخنرانان سمينار بنياد فريدريش ابرت در باره اعمال خشونت در خانواده پتر باوئر Peter Bauer نماينده وزارت خانواده آلمان بود. تاكيد باوئر بر اين بود كه با وجود آنكه پژوهشهاى انجام يافته در آلمان نشان دهنده كاهش ميزان خشونت است، اما مشكل خشونت به هيچ وجه حل نشده است و از آن به طور وسيع به عنوان وسيلهاى تربيتى استفاده مىشود.
باوئر در اين باره گفت: ” امروزه نيز متاسفانه يك چهارم پدران و مادران آلمانى دست به تنبيه شديد بدنى فرزندانشان مىزنند. اين تعداد كمى نيست. با وجود اين مىتوان گفت كه اين خود پيشرفتى بوده است، چون شش سال پيش تعداد اين گروه بسيار بيشتر بود. امروزه كمتر از يك دهم پدر و مادرها هستند كه باصطلاح به صورت فرزندانشان ”سيلى آبدار“ مىزنند. هشت سال پيش بيست درصد از آنها چنين رفتارى داشتند. به نظر من اين ارقام نشان مىدهند كه تغييرى ايجاد شده است و اينكه ما چارچوبى قانونى به وجود آوردهايم و با وجود اين هنوز راهى دراز تا رسيدن به پايان اين روند در پيش داريم. امروزه بسيارى از پدران و مادران به جاى تنبيه بدنى از مجازاتهاى نرمترى استفاده مىكنند، مثل ممنوع كردن تماشاى تلويزيون، ممنوع كردن خروج كودك و نوجوان از خانه يا كم كردن پول توجيبى وى. مىشود نتيجه گرفت كه همان گونه كه پدران و مادران و نيز كودكان و نوجوانان تصديق مىكنند، خشونتى كه بر كودكان اعمال مىشود نسبت به گذشته كم شده است. حتى مىتوان گفت كه هيچگاه تربيت كودكان ما به اندازه دوره كنونى برى از خشونت نبوده است. در مجموع هم اكنون تربيت خانوادگى كمتر بر پايه مجازات است، بلكه در آن بيش از هر چيز گفتگو براى حل كشمكشها و ناهمسازيها نقش دارد.“
در آلمان هنوز كارهاى بسيارى هست كه بايد انجام شود. از سال ۲۰۰۰ تا پايان سال ۲۰۰۲ ميلادى در سراسر آلمان فعاليتهايى از سوى وزارت خانواده اين كشور با شعار ”به كودكان بيشتر احترام بگذاريم“ صورت گرفت. هدف اين فعاليتها ايجاد حساسيت و دعوت از مردم براى شركت در بحث در باره خشونت و انديشه بر آن بود. تلاش مىشد تا اين فكر گسترش يابد كه در نهايت اين خود افراد جامعهاند كه مىتوانند انسانهايى به دور از خشونت تربيت كنند. افزون بر اين به پدران و مادران راههايى براى حل عارى از خشونت كشمكشها و مشكلها نشان داده مىشد. در چارچوب اين برنامه از آگهىهاى روزنامهها و تلويزيون و پلاكاردهاى تبليغاتى بهره برده مىشد كه پيامشان تربيتى بىخشونت بود.
اين فعاليتها در ۳۵ نقطه از آلمان دنبال شدند. براى نمونه در شهر كيل Kiel يك نانوايى براى تربيت بىخشونت تبليغ مىكرد. گروهى از شهروندان هنرمند شهر اوسنابروك Osnabrück نمايشى موزيكال در باره خشونت نوشته و اجرا كردند. در همين شهر نوجوانان خانوادههاى مهاجر با نمايش فيلمهاى ويدئويى و نمايشگاه عكس براى تربيت عارى از خشونت تبليغ مىكردند. تيمهاى محبوب فوتبال در شهرهاى وولفزبورگ Wolfsburg و كايزرزلاترن Kaiserslautern از اين فعاليتها پشتيبانى كردند و اين چيزى بود كه موجب جلب حمايت مالى گروهى از مردم شد. با چنين فعاليتهايى بحث در باره تربيت بديلى برى از خشونت در پهنه همگانى به پا شد نمايندگان سازمانهاى كمك به نوجوانان، خانوادهها، مدارس، كودكستانها در اين بحثها شركت داشتند.
كاى بوسمان Kai Bussmann استاد رشته حقوق جزايى دانشگاه مارتين لوتر شهر هاله آلمان در سمينار فريدريش ابرت شركت داشت. وى در سخنرانى خود گفت كه كليد پيروزى ايجاد شبكهاى است كه در آن پدران و مادران نيز در بحثها شركت داشته باشند. با وجود همه دشواريها بوسمان معتقد است كه ”ايدآل اين است كه خشونت در تربيت راه پيدا نكند. پدران و مادران خواستار تربيتى به دور از خشونتاند، اما نمىتوانند به آن برسند. نمىتوانند به آن برسند، بيش از هر چيز به خاطر اينكه خود آنها با خشونت بزرگ شدهاند. پدران و مادران بايد آگاهانه از خشونت فاصله بگيرند و بدين منظور مدام نياز به تشويق دارند تا از خشونت چشمپوشى كنند. آنها احتياج به ايده و پشتيبانى دارند تا بدانند چگونه مىتوان به نحوى ديگر با كودكان رفتار كرد و آنها را تربيت نمود.“
در سمينار برلين خانم داليا چيمبالوك، رييس اتحاديه زنان ليتوانى نيز حضور داشت. وى در مورد وضعيت كشورش گزارش داد. آمارى كه در مورد ليتوانى وجود دارد نشان مىدهد كه ۱۴ درصد همه كودكان در اين كشور دست كم يك بار قربانى خشونت بدنى بودهاند، ۱۵ درصد همه كودكان در ليتوانى دست كم يك بار قربانى سوء استفاده جنسى شدهاند. چيمبالوك گفت كه در ليتوانى سازمانهاى غيردولتى بسيارى هستند كه در اين زمينه كار مىكنند و مىكوشند به كودكانى كه قربانى خشونت بودهاند، كمك كنند. به گفته داليا چيمبالوك در ليتوانى به ويژه به برنامهاى اميدوارند كه هدفش پيشگيرى از خشونت است.
چيمبالوك در اين باره مىگويد: ”ما در سال ۲۰۰۲ برنامه خود را شروع كرديم، برنامهاى كه هدف آن آموزش دادن شيوه گفتگو به پدران و مادران است. هدف اصلى اين برنامه اين است كه به پدران و مادران ياد بدهيم با فرزندان خود ارتباط برقرار كنند چون بسيارى از انسانها نمىدانند چگونه مىتوانند با فرزندانشان حرف بزنند و ايجاد تفاهم كنند.“