1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حمله به خاک یک کشور باید با اجازه سازمان ملل صورت پذیرد

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه

برای دومین بار در هفته جاری، ارتش ایران روستاهای مرزی عراق در منطقه کردستان را مورد حمله توپخانه‌ای قرار داد. به گفته دولت ایران، این حملات به منظور انهدام نیروهای حزب حیات آزاد کردستان، پژاک، صورت می‌گیرد.

https://p.dw.com/p/DS2O
پیشمرگان کرد در نزدیکی مرزهای ایران
پیشمرگان کرد در نزدیکی مرزهای ایرانعکس: AP

سپاه پاسداران ایران برای اولین بار در ماه سپتامبر سال گذشته اعلام کرد که اردوگاه‌های نیروهای پژاک در کوهستان قندیل را با آتش توپخانه هدف قرار داده است.

صالح نیکبخت، حقوقدان کرد که مطالعاتی نیز در مورد گروه پژاک و پ.ک.ک دارد، می‌گوید طبق منشور سازمان ملل، حمله به خاک یک کشور دیگر باید با اجازه سازمان ملل صورت گیرد.

دویچه‌وله: آقای نیکبخت، نیروهای سپاه پاسداران تا به‌حال چندین مرتبه به مناطق کردنشین شمال عراق حملات هوایی و زمینی انجام داده‌اند، به این عنوان که در آنجا نیروهای «پژاک» و «پ.ک.ک» مستقر هستند. از آنجایی که این بخش که مورد حمله قرار می‌گیرد، بخشی از خاک عراق محسوب می‌شود، این حمله چه توجیه قانونی دارد؟

صالح نیکبخت: همانطور که می‌دانید حمله به این بخش از شمال عراق که به کوههای قندیل معروف است، در سال گذشته و در ماه فوریه از طرف دولت ترکیه نیز صورت گرفت و توجیه این دو کشور، یعنی ایران و ترکیه، برای حمله به خاک عراق در واقع از بین بردن مراکز آموزشی و لجستیکی حزب «پژاک» و همچنین حزب «پ.ک.ک» است که دو حزب کردی هستند و در آنجا مستقر می‌باشند. همانطور که استحضار دارید، در سال گذشته حمله‌ی نظامی ترکیه نه تنها موفقیتی برای کشور ترکیه به‌بار نیاورد، بلکه با رسوایی ارتش ترکیه نیز مواجه شد. زیرا میزان کشتار نیروها و همچنین تلفات خودشان را با ارقام بسیار بالایی دولت ترکیه اعلام کرد و رییس بخش اطلاعات نظامی الکترونیکی ارتش ترکیه هم این میزان را تکذیب کرد و آن را برخلاف آنچه دانست که دولت ترکیه اعلام کرده بود. اما از آنجایی که این بخش از خاک عراق که مورد حمله‌ی یک کشور ثالث قرار می‌گیرد، مسئله‌ای که همیشه مورد بحث است و از لحاظ حقوقی توجیهات قانونی ندارد، این است که این قسمت از خاک عراق متعلق به یک کشور مستقل دیگری است و بدون اجازه‌ای که منشور ملل متحد برای کشورها پیش‌بینی کرده است که باید حمله به خاک کشور دیگری با مجوز سازمان ملل متحد باشد، در این مورد وجود ندارد.

پس چرا تا به حال سازمان ملل و یا دیگر نهادهای بین‌المللی به این عمل دولت ایران اعتراضی نکرده‌اند؟

ظاهرا حملاتی که دولت ایران به این منطقه می‌کند و طبیعتا نوع حمله هم از لحاظ آثاری که ایجاد می‌کند و از لحاظ تلفات، بویژه تکیه روی غیرنظامیان می‌کنم، ولی دلیل اینکه سازمان ملل متحد و دبیرکل سازمان مانند حمله‌ی ترکیه به شمال عراق فعالیتی از خود نشان نداده‌اند، این است که ارتش یا سپاه پاسداران ایران با توپهای دوربرد از داخل خاک ایران این گونه مناطق را مورد حمله قرار می‌دهند. همانطور که گفتم، پیامد چنین قضیه‌ای، از بین بردن جان غیرنظامیان است. برای اینکه نظامیان در پناهگاهها و در داخل غارها، که پناهگاههای غیرقابل نفوذی هستند، زیاد تلفات نمی‌بینند. همچنان که در مورد آن حمله‌ی وسیع ترکیه دیدیم. ولی آنچه ایجاد خطر و مشکل می‌کند، همان تلفات غیرنظامیان است و علت اینکه سازمان ملل متحد هم در این مورد به صورت فعال وارد نشده، این است که ارتش ایران یا سپاه پاسداران مستقیما به داخل خاک عراق نفوذ نکرده‌اند، بلکه با توپهای دوربرد این حملات را انجام می‌دهند.

دولت عراق و یا خود آقای طالبانی چرا تا بحال نسبت به این عمل اعتراض رسمی نکرده‌اند؟

عمده‌ی مسئله‌ در این مورد این است که ظاهرا دولت کنونی عراق بویژه آن بخشی که از جناح احزاب شیعی هستند، و همچنین آن بخشی که از جناح احزاب کردی هستند به علت رابطه‌ی نزدیکی که با دولت عراق دارند و همچنین به علت پیوستگی و چسبندگی که از نظر اقتصادی و مسایل نظامی هم با کشور ایران و مشکلات آینده‌ای که دارند، در این مورد قطعا آنها دست به عصا راه می‌روند.

دولت ایران ادعا می‌کند که از این منطقه توسط نیروهای «پژاک» به خاک ایران حمله می‌شود و در حقیقت این را مستمسک قرار داده است، برای حمله‌‌ی متقابل به کوهستان قندیل. آیا این می‌تواند یک دلیل کافی برای حمله‌ی نیروهای ایران به خاک عراق باشد؟

گرچه در مورد حمله‌ی نیروهای «پژاک» این یک نیرویی است برخلاف احزاب دیگر در شرایطی که در اکثر کشورهای دنیا راه حل نظامی را کنار گذاشته‌اند، گفته می‌شود که این حزب فعالیت نظامی علیه ایران می‌کند و این امر را باید خود آن حزب توجیه بکند که آیا چنین کاری می‌کند یا نمی‌کند. ولی اکنون در دنیا فعالیت نظامی احزاب علیه کشورهای دیگر عملا کنار زده شده است. اما در مورد «پ.کا.کا»، که من اطلاعات بیشتری در مورد آن دارم و تعقیب کرده‌ام موضوع را، جمع نیروهای کردهای پ.کا.کا حدود ۵هزار نفر نیروی مسلح است و تنها ۱۰درصد از اینها در کوههای قندیل وجود دارند یعنی حدود ۵۰۰ نفر. اما در مورد پژاک و ایران تاکنون اطلاعات دقیقی وجود ندارد. من شخصا فکر می‌کنم مسئله‌ی ملی در یک کشور و بویژه خواست‌های فرهنگی و سیاسی مردم هیچ کشوری را نه می‌شود با اسلحه به دست آورد و نه می‌شود با اسلحه خفه کرد. به خصوص اینکه این گونه حملات معمولا با تلفات زیاد جانی و مالی برای غیرنظامیان کشور عراق، یعنی ساکنان آن منطقه، همراه خواهد بود و معمولا هم اثرات ناخوشایندی روی همسایگان در روابط دوستی خواهد گذاشت.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه