حمایت گروهی از جامعهشناسان از موسوی
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۵, جمعهبرای اولین بار در انتخابات ریاستجمهوری ایران، یک گروه جامعهشناس با انتشار بیانیهای وارد فضای انتخاباتی شدهاند. هرچند لحن این بیانیه کاملا غیرسیاسی و متاثر از گفتمانی دانشگاهی است، کنار هم آمدن نام ۸۲ استاد، که شاید تنها وجه مشترکشان رشتهی کاری و تحصیلیشان باشد، برای بیانیهای که در بند آخر خود نام یک کاندیدای ریاست جمهوری را دارد، رویدادی اگر نه بیسابقه، کم سابقه است.
از چهرههایی صرفا دانشگاهی، مثل دکتر تقی آزاد ارمکی و دکتر ناصر فکوهی، دو عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، تا ابراهیمبای سلامی، مدیر مسئول روزنامهی توقیفشدهی “همبستگی“، حمیدرضا جلاییپور، عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت، و دکتر هادی خانیکی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در کابینهی خاتمی، در میان امضاکنندگان این بیانیه به چشم میخورند.
دکتر محمد امین قانعیراد، استاد جامعهشناسی و یکی از امضاکنندگان این بیانیه، در مورد چرایی تصمیم این گروه برای انتشار چنین بیانیهای میگوید: «شرایط کنونی کشور را به نحوی دیدیم که فکر کردیم نیاز به مداخله در این کار وجود دارد، منتها طبیعتا مداخلهای علمی و مداخلهای که از موضع رسالت دانشگاهی، رسالت روشنفکری یا رسالت جامعهشناسی باشد. احساس کردیم که نیاز به چنین دخالتی وجود دارد و مجموعهی این افراد علیرغم تنوع و تفاوت فکریای که دارند، متقاعد شدند که باید پای یک بیانیهی واحد را امضا بکنند.»
۵ نقطه ضعف ایران
نویسندگان بیانیهی مذکور پنج محور اصلی را مهمترین نقاط ضعف کنونی جامعهی ایران از نقطهنظر جامعهشناسی دانستهاند: رکود پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی، تضعیف شالودههای مدنی جامعه، برخورد فنسالارانه با جامعه و فرهنگ، تاکید بر صوریترین و بیرونیترین لایههای کنترل اجتماعی و تضعیف سرمایههای فرهنگی.
دکتر قانعیراد تقویت بنیانهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را یکی از اهداف مهم برنامهی چهارم توسعه میداند که در دولت نهم مورد غفلت واقع شده و یکی از دلایل نگرانی جامعهشناسان است. قانعیراد میگوید: «معطل گذاشتن بندهایی از قانون برنامهی چهارم توسعه که در مورد نیل به همبستگی اجتماعی و گسترش آن در جامعه است و همچنین تقویت بنیانهای فرهنگی، جزو برنامهی چهارم توسعه بوده که از این مواد کلا غفلت شده است. تنوع فرهنگیای که در ایران وجود دارد میتواند فرصتی برای رشد و غنای فرهنگی کشور باشد و از طرف دیگر هم ممکن است زمینههایی را برای تهدید و تنشهای اجتماعی ایجاد بکند، ولی دولت از این غنای فرهنگی غفلت داشته و برنامههایی برای نزدیک کردن گروههای مختلف اجتماعی در ایران نداشته است.»
رکود پژوهشها
یکی دیگر از محورهای اشاره شده در بیانیهی جامعه شناسان، رکود پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در دولت نهم است. دکتر قانعیراد در این مورد چنین میگوید: «پژوهشهای اجتماعی در این دورهی چهارسالهی اخیر، تقریبا میشود گفت که متوقف شده است. این پژوهشها برای بیان ارزشها و نگرشها و شناخت دیدگاهها و رویکردهای مردم در هر جامعهای مهم است. پژوهشهای اجتماعی که در سطح ملی بوده و معمولا به صورت سالیانه یا دو سال یکبار اجرا میشد، تعطیل شده و اساسا اعتبار زیادی به پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی اختصاص داده نمیشود. تنها گاهی، آن هم در چارچوب برنامههای خاصی که دولت داشت، پژوهشهایی انجام میشد، که اکثرا فاقد چارچوب و کیفیت علمی بود. مثلا در مورد مسئلهی ازدواج، گسترش ازدواج و جلوگیری از طلاق و برخی از آسیبهای اجتماعی که یکی از مقولات مورد علاقهی دولت است، مطالعاتی انجام شد، منتها این مطالبات هم عمدتا با همان رویکرد میشود گفت شبه ایدئولوژیکیای که وجود داشته، معمولا به گروههای خاصی سفارش داده میشد که در نهایت هم آن کار با کیفیت و استانداردهای لازمهی علمی صورت نمیگرفت.»
نویسندگان بیانیهی مذکور پس از ذکر موارد اعتراض خود از دولت دهم، صرفنظر از اینکه چه شخصی ریاست آن را بر عهده داشته باشد، خواستهاند تا به اهمیت قلمروهای اجتماعی و فرهنگی توجه کرده و در شیوههای برخورد با مسائل اجتماعی و فرهنگی تغییر ایجاد کند.
چرا پشتیبانی از موسوی؟
بند پایانی این بیانیه با عنوان “حمایت از سیاستهای اجتماعی و فرهنگی میرحسین موسوی“ به توضیح این نکته پرداخته که با بررسی سیاستهای اعلامشدهی میرحسین موسوی، به نظر میرسد این کاندیدا بهتر از سایرین بتواند در راستای اهداف ذکرشده در بیانیه عمل کند.
دکتر قانعی راد با تاکید بر غیرسیاسی بودن بیانیه و اینکه هیچگونه قصد تبلیغ برای یک کاندیدای خاص در آن نبوده، میگوید: «تنها کسی که به صورت سیستماتیک و منظم، سیاستهای اجتماعی و فرهنگی خود را در نوشتهها و صحبتهایش بیان کرده، آقای مهندس موسوی است. یعنی ایشان هم سیاستهای اجتماعی و هم سیاستهای فرهنگی را به صورت مشخص اعلام کردند و ما احساس کردیم این سیاستهای فرهنگی و اجتماعی از یکطرف بازگشت به برنامهی چهارم توسعه است، که به نظر ما یک برنامهی کارشناسانه است، و دیگر اینکه یک مقداری ما این سیاستها را با نیازهای اجتماعی کشور و با رویکرد کلیای که خود جامعهشناسان داشتهاند، همسو دیدیم. به این دلیل، این مجموعهی جامعهشناسان به این نتیجه رسیدند که آقای مهندس موسوی میتوانند یک گزینه مناسبی در فضای مقدورات کنونی باشند.»
دکتر علی شکوری، دکتر ابراهیم فیوضات، دکتر افسانه کمالی و دکتر یعقوب موسوی از دیگر امضاکنندگان بیانیهی جامعهشناسان هستند.
نویسنده: میترا شجاعی
تحریریه: کیواندخت قهاری