حقوق بشر و وطن، دو موضوع جشنواره " فیلم بدون مرز"
امسال جشنواره "فیلم بدون مرز" (۱۵ تا ۱۸ سپتامبر) به موضوع حقوق بشر و موضوع وطن اختصاص یافته است؛ کاری نه چندان ساده. این جشنواره در شرق آلمان با آثار هیجانانگیزی از اسرائیل، تونس و آذربایجان به استقبال مخاطبان رفته است.
سونیتا
این دختر افغان میخواست رپری مشهور شود؛ خانوادهاش میخواست او را به عنوان عروس بفروشد. او که در تهران به عنوان مهاجر زندگی میکرد، از خود دفاع کرد و شعرهای رپ علیه ازدواج اجباری میخواند. سونیتا همچنین یک ویدیوی اعتراضی در مورد فروش دختران ثبت کرده است. مستندی ساخته رخساره قائم مقامی، کارگردان ایرانی، داستان زندگی این رپر و فعال حقوق زنان را به تصویر میکشد که اکنون ۲۰سال دارد.
کافه والدْلوفت
در یک هتل قدیمی در شهر برشتسگادِن در جنوب آلمان، مردم محلی، گردشگران و پناهجویان با هم ملاقات میکنند. ملاقاتی که بروز تنش در آن اجتنابناپذیر است. این فیلم مستند، ساخته ماتیاس کوسمِل نشان میدهد که چگونه پیشداوری برطرف میشود. پناهجویان چه باید کنند تا با جامعه میزبان یکی شوند؟ چه چیزی اتفاق میافتد وقتی فرد وطنش را با غریبهها تقسیم میکند؟
ازدواج هادی
همه چیز از قبل تعیین شده است. حداقل "هادی" شخصیت فیلم محمد بن عطیه، کارگردان تونسی به این باور دارد. او قرار است با دختری در قریه خود که مادرش انتخاب کرده ازدواج کند؛ اما همه چیز تغییر میکند. او در یک سفر کاری بر خلاف آنچه متعارف است عاشق یک راهنمای گردشگران میشود. این فیلم روایتی از سنت، آزادی و شادی است.
بابوشکاهای چرنوبیل
پس از حادثه هستهای ۳۰ سال قبل هانا، والینتینا و ماریا مجبور به ترک محل زندگی خود شدند. اکنون آنها دوباره به خانههای خود بازگشتهاند. محلی که زندگی در آن سهل و ساده به نظر میرسد، آلوده به مواد رادیواکتیو است. با وجود این، برای این زنان خوشبختی بزرگتری از زندگی در وطن وجود ندارد. این موضوع فیلمی از هالی موریس آمریکایی است.
فریدلند
خانم فراوکه زاندیگ، کارگردان، به کمپ موقت "فریدلند" در ایالت زاکسن آلمان نظر انداخته است. بعد از جنگ جهانی دوم این اولین توقفگاه برای میلیونها آلمانی آواره و برگشته از جنگ بود. امروز از این کمپ به عنوان مرکز پذیرش پناهجویان استفاده میشود. در این فیلم نشان داده میشود که چقدر تجارب و امیدهای مردم آن زمان و مردمان امروزی در این مکان مشابه هستند؟
چه کسی عاشقم خواهد بود
سار خانواده مذهبی خود در یک "کیبوتص" (اسرائیل) را ترک میکند تا در زندگی همجنسگرایانهاش در لندن آزاد باشد. او بیش از حد به دنبال رابطه جنسی و مواد مخدر میرود و در نهایت به ویروس "اچ.آی.وی" مبتلا میشود. سار مجبور میشود تغییر مسیر دهد. او با پیوستن به "گروه کُر مردان همجنسگرای لندن" (London Gay Men's Chorus) رفتهرفته جرأت میکند به بازگشت به خانه و خانواده هم بیاندیشد.
"گاو مقدس"
تپدیق کشاورزی است که یک گاو شیری از اروپا میخرد تا شرایط زندگی خانوادهاش بهتر شود. مدونا (نام گاو) در زندگی ساکنان روستای کوهستانی کوچک در آذربایجان جنبوجوش ایجاد میکند. او مورد پسند همه ساکنان قریه نیست. چه اتفاقی میافتد وقتی میل به تغییر به دیوار سنت برخورد میکند؟ پاسخ تصویری مملو از شوخی و طنز امام حسنوف به این پرسش را در فیلم میبینیم.