«جنبش سبز: حرکتی مدنی از جنس جنبش دوم خرداد»
۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبههفتهنامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران در آخرین شماره خود به نقل از یدالله جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران نوشته است که سپاه اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد برخی گروههای افراطی، پروژه انقلاب رنگی را طراحی کرده و در حال اجرای آن هستند. سردار جوانی گفته است: «فراخوان عمومی از هواداران برای استفاده از رنگ سبز به صورت روسری، مانتو، کلاه، مچبند و.... اهدافی فراتر از ایجاد یک شور و نشاط انتخاباتی در جامعه و بین هواداران را دنبال میکند».
همزمان با سخنان رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران، روزنامه کیهان نیز در مطلبی ضمن تایید حرفهای این سردار سپاه نوشته، اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد برخی از گروهها خود را برای «بستنشینی» در روز انتخابات مقابل وزرات کشور و استانداریها و فرمانداریها آماده کرده و چند روز است که در تهران این کار را تمرین میکنند.
برخی از ناظران نیز حرکتهای چند هفته اخیر در تهران و شهرهای بزرگ را شبیه خیزش عمومی بهمن ۵۷ ارزیابی کرده و این گونه حرکتها را نشانهای از وقوع یک انقلاب قلمداد کردهاند. دکتر محمد امین قانعیراد استاد جامعهشناسی اما با این نظرات مخالف است. او میگوید انقلابی در ایران رخ نخواهد داد چرا که مردم خواهان تغییر نظام نشدهاند بلکه در چارچوب ساختار سیاسی موجود خواهان تغییر دولتند.
*********
دویچه وله: آقای دکتر قانعی راد، سپاه پاسداران نامهای منتشر کرده و هشدار داده است که در ایران گروهی دارند برای وقوع یک انقلاب رنگی زمینهچینی میکنند. آیا آن چیزی که در دو سه هفتهی اخیر در ایران اتفاق افتاده است از نقطه نظر جامعهشناسانه مشخصههای یک انقلاب را در خودش دارد؟
محمد امین قانعیراد: از نقطهنظر جامعهشناسی، حرکت کنونی را میشود به عنوان یک جنبش اجتماعی گسترده محسوب کرد. به دلیل این که گروهها و طبقات مختلف اجتماعی در مورد برخورد با خطراتی که احساس میکنند کشور را گرفته است، به یک وحدت نسبی و اجماع رسیدهاند. یعنی شما در این حرکت گستردهی مردمی که وجود دارد، میبینید افرادی از طبقات بالا، طبقهی متوسط و طبقهی پایین هستند، افرادی از جوانان و سالمندان، از زنان و مردان و گروههای مختلف اجتماعی که پیش از این حتا ممکن بود کمتر در کنار همدیگر قرار بگیرند، به طور واحد در پیرامون یک مجموعه از امیدها، انتظارات و شعارها گرد آمدهاند و از این نظر میشود آن را یک جنبش اجتماعی گسترده محسوب کرد. ولی این که این چه هست، در واقع یک حرکت مدنی است. این جنبش سبز یک حرکت مدنی از جنس جنبش دوم خرداد است که در پی اصلاحات اجتماعی در چارچوب نظام مستقر و در چارچوب قوانین و مقررات پذیرفته شده و نظام موجود کشور است. بنابراین، نمیشود آن را در عین حالی که خواهان دگرگونیست و پیام تغییر دارد، انقلاب محسوب کرد.
چرا؟ تفاوتهایش با یک انقلاب در چیست؟
من شباهتهای این حرکت را با انقلاب اسلامی میتوانم بگویم. آن چیزی که ما خودمان در انقلاب تجربه کردیم، این است که یک فرایند گسترده، فراگیر و عمیق با یک تداوم زمانی خاص رخ داد که از قدرت نمادسازی و خلاقیت فرهنگی هم برخوردار بود. یعنی میتوانست شعارها و پیامهایی بدهد، نشانههایی را عرضه بکند که اینها نشاندهندهی خلاقیت فرهنگیاش بود. یعنی یک نوع قدرت جوششی داشت. منتها تفاوتش این است که انقلاب اسلامی در پی این بود که نظام موجود را کاملا به چالش بکشد و به جایش یک نظام دیگر را جایگزین بکند. ولی در چارچوب این حرکت موجود، ما یک جابجایی دولت داریم، البته این جابجایی دولت با مجموعهی گستردهای از انتظارات هم همراه است. منتها جناح مقابل این جابجایی دولت را که در واقع خواست مردم و حق مردم است که در یک فرایند روتین انتخاباتی درگیرش هستند و میخواهند دولت را تغییر بدهند، دارد به چیز دیگری تبدیل میکند، به واژههایی که شما گفتید که در اطلاعیهی سپاه آمده است، البته اگر چنین چیزی بوده که خود من ندیدهام، بعید است که انسانی عاقل باشد و بیاید این حرف را بزند. بویژه کسانی که در داخل کشور، ناظر این فرایند هستند. مهندس موسوی ازارکان این نظام بوده است، آقای کروبی هم مدتها رییس مجلس بوده، آقای مهندس رضایی فرمانده سپاه بوده. مهندس موسوی هفت هشت سال جنگ را اداره کرده و از نزدیکان امام بوده است. حتا از کسانی بوده که با رهبری کنونی در واقع همکار بودهاند و سالها در یک چارچوب کار کردهاند. لذا آن تعبیرات را کسانی دارند به کار میبرند که تمایل دارند با میل مردم در یک فرایند سالم انتخاباتی، برخورد کنند. یعنی دموکراسی را تاب نمیآورند که دارند چنین حرفی میزنند. این نیروهایی که شما میگویید در داخل سپاه دارند این صحبت را میکنند، به دلیل این است که دموکراسی را تاب نمیآورند؛ دموکراسیای که یک انتخابات معمولی در آن صورت گرفته است. منتها رییس جمهوری که در دولت نهم سرکار است، هم طبقهی بالا را که دارندگان سرمایهی اقتصادی هستند، هم طبقهی متوسط و بویژه متوسط فرهنگی، تحصیلکردهها، روشنفکران و هنرمندان را که دارندگان سرمایهی فرهنگی هستند و هم طبقات محروم پایین را که یک رفاه و سیاست اجتماعی پایدار و با دوام و غیرتحقیرآمیز میخواهند، این سه گروه را با برنامههای خودش آزرده کرده است. اینها در مقابل این حرکت بلند شدهاند و استنادشان هم به شعارهای انقلاب است، استنادشان به حرفهای امام است، به اسلام است، به این است که دروغ نباید گفت، به این است که ارزشها دارد زیر سوال میرود.
شما به این اشاره کردید که مردم در شعارهایشان و در این خواست همگانیشان خواهان تغییر نظام نشدهاند، خواهان تغییر دولت شدهاند. خب حالا اگر این تغییر دولت به هر علتی صورت نگیرد، مثلا بهزعم مردم در انتخابات تقلب بشود یا نتیجهی آرا آن چیزی نباشد که این مردم دلشان خواسته است چطور؟ آیا بازهم امکان وقوع یک دگرگونی بزرگ اجتماعی نمیرود؟
نه! حتا در آن صورت هم من امیدوارم با نظارتهای مردمی که کم و بیش تا حدی تامین شده و حضور نمایندگان نامزدها، جمعآوری و شمارش آرا به نحوی باشد که انتخاباتی سالم برگزار بشود. ولی نتیجهی این انتخابات هرچه باشد در جامعه یک شوک ایجاد میکند. یعنی اگر در مرحلهی اول هرکدام از این دو نفر که رقیبان اصلی هستند پیروز شوند، ممکن است شوکی را ایجاد کند و به یک سلسله واکنشهایی هم بیانجامد که من فکر میکنم اگر خود نامزدها این واکنشها را هدایت کنند و فرایند نظارت انتخاباتی را تضمین کنند، و خودشان نتیجه انتخابات را بپذیرند، طرفدارانشان هم خواهند پذیرفت. یعنی ممکن است شوکی هم ایجاد بکند یا یک خلاف انتظاری ایجاد بشود، طبیعتا این شوک هم یک مقدار شدیدتر خواهد بود، ممکن است که حتا مثلا به حرکتهایی دستهجمعی هم بیانجامد. منتها اگر خود نامزدهای کنونی نتیجهی انتخابات و سلامت انتخابات را تایید بکنند، مردم هم خواهند پذیرفت. یکسری الان از داخل سپاه دارند این حرف را میزنند که اینها دارند انقلاب میکنند، یکسری هم خارج نشستهاند و میگویند اینجا دارد انقلاب میشود. من میگویم هردوی اینها دارند اشتباه میکنند. اینجا انقلابی رخ نمیدهد. مردم میخواهند در چارچوب قوانین و مقررات موجود، به سیاست صداقت در مقابل سیاست دروغ رای بدهند. حرفشان این است و به خاطر این است که این جنبش عمومی جامعه را فراگرفته و امیدواریم که نتیجهاش همین باشد که به تغییر سیاستها در کشور بیانجامد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: شهرام احدی