تفسیر شعر «اون با من» از آلبوم «بیست» اثری از کامران و هومن
۱۳۸۶ دی ۲۴, دوشنبهسینیوریتا/نترس از عاشق شدن بیا٬اون با من/سینیوریتا دلت رو بسپار به من بیا٬اون با من/ سینیوریتا نترس از عاشق شدن بیا٬اون با من/ سینیوریتا بیا تو لیلی بشو مجنون با من/
خواننده در این جا با مورد خطاب قرار دادن این خانم قصد دادن اطمینان از مقوله عشق و عاشقی با یک فرد غیر همزبان را دارد و با بیان کردن داستان اساطیری لیلی و مجنون ضمن آشنا کردن ایشان با فرهنگ غنی ایرانی میخواهد کلیه مسئولیتها و عوارض جنبی این کار را عهده دار شود.
میترسی قلبتو بشکنم من/یه روز ازت دل بکنم من/ میترسی تو راه عاشقی/ زیر قرارهام بزنم من/ فکر میکنی منم یه بیوفام/عاشقی رو میذارم زیر پام/فکر میکنی منم یه روز برم/شب تا سحر بشی منتظرم/سینیوریتا
در این قسمت خواننده به دغدغه های فکری و نگرانیهای این خانم میپردازد و با اشاره به تجربههای تلخی که این خانم قبلاً داشتهاند و باعث بدبینی ایشان شده است و با آگاهی دادن به ایشان که تمامی این مسائل و نگرانیها را میفهمد و درک میکند سعی در برطرف کردن آنها دارد و مجدداهمه چیز را عهده دار میشود!!
با من باشی غم نداری/ با من باشی چیزی کم نداری/ با من باشی٬ زمین و آسمون /حسودیشون میشه به عشقمون/ با من باشی میریم یه جای دور/تا خود خورشید تو قصر نور/ با من باشی میبنی سرنوشت/من و تورو میبره تا بهشت
اینجا به بعد دیگر طرف برای رسیدن به مقصود شروع میکند به چاخان کردن! بابا درست است که میگویند دروغ کنتور نداره و حساب کتابی ندارد، اما نه دیگر اینقدر!! ناسا هم با این امکانات و تجهیزاتش اینطوری ادعا نمیکند که برود داخل کره خورشید و احداث قصر بکند ولی خب ایشان برای رسیدن به مقصود از گفتن هیچ چیز ابا ندارد و وعدههای سرخرمن میدهد! به هر حال به قول معروف هدف وسیله را توجیه میکند.