بيابان زدايى يا برنامهريزى اصولى؟
۱۳۸۵ خرداد ۲۹, دوشنبهافزايش جمعيت انسانى كره زمين، بخصوص در چند دهه گذشته، پيامدهاى اكولوژيكى گوناگونى به همراه داشته است. محدود بودن منابع آبى در اغلب كشورهايى كه گرفتار معضل رشد بىرويه جمعيت هستند، اكوسيستم طبيعى اين مناطق را برهم زده است. تخريب مراتع و جنگلها، خشك كردن جلگهها، ساخت و ساز در زمينهاى زراعى براى گسترش شهرها و شهركها اين موقعيت بحرانى را دامن مىزنند. يكى از مهمترين طرحهاى سازمان ملل در سال جارى ميلادى، سال ۲۰۰۶، برنامهاى است با عنوان بيابانزدايى و كاهش اثرات خشكسالى. در اين برنامه قاره افريقا مركز توجه قرار گرفته است.
از ميان كشورهاى افريقايى، مصر نيز از اين قاعده مستثنى نيست. با وجودی كه طولانىترين رودخانه جهان، رود نيل، از اين سرزمين مىگذرد نود وپنج درصد خاك مصر بيابانى است. تقريبأ تمامى جمعيت ۷۴ ميليون نفرى اين كشور در حاشيه باريك جلگه رود نيل ساكن هستند. جلگهاى كه تنها پنج درصد خاك مصر را تشكيل مىدهد. قاهره يكى از شهرهاى حاشيه رود نيل است. شهرى كه جمعيت آن در روز به بيست ميليون نفر مىرسد. تراكم بالاى جمعيت ، تخريب زمينهاى زراعى و گسترش شهرنشينى در اين منطقه نمادى از تمامى مشكلاتى است كه دولت مصر بايد بر آن غلبه كند. اين شهر بىوقفه و با قربانى كردن خاك حاصل خيز گسترده مىشود.
امام على شصت وهفت ساله، راننده تاكسى و پدر پنج فرزند است، مىگويد:” من در ابتداى كارم كشاورز بودم، اما وقتى ديدم كه چطور زمينهاىكشاورزى دارند از بين مىروند، بعد از دوران سربازى گواهينامهام گرفتم و از آن زمان تاكسى مىرانم. به خاطر جمعيت زياد كلى از زمينهاى كشاورزى تبديل به ساختمان شدند.“
اين تضاد به ويژه در حاشيه شهر قاهره چشمگير است. كنترل جمعيت بزرگترين مشكلى است كه دولت مصر بايد بر آن غلبه كند. بىعلت نيست كه حسنى مبارك مردم كشورش را سرزنش مىكند كه در توليد مثل با خرگوشها در رقابتاند. تخمين زده مىشود تا بيست سال آينده جمعيت مصر تا صد ميليون نفر افزايش پيدا كند. جمعيتى كه نه تنها به فضاى زندگى نيازمند است بلكه بايد تغذيه شود. اما اگر روند تخريب زمينهاى كشاورزى اينگونه ادامه يابد، اين جمعيت چگونه تغذيه خواهد شد؟ با يك تخمين بدبينانه، در هر ساعت هزار متر مربع از دره و جلگه نيل از بين مىروند. چالشى عميق براى دولت مصر كه مىكوشد با برنامههاى سازندگى و توسعه، اين خرابى را جبران كند.
يكى از مهمترين طرحهاى عمرانى در اين زمينه پروژه عظيم توشكا است. دولت مصر تصميم دارد آب نيل را به سوى كوير منحرف كند و با آبيارى آن، خاك شور كوير را حاصلخيز كند. اما به چه قيمتى؟ با وجود روابط اقتصادى گسترده آلمان و مصر، آلمان حاضر به همكارى در اين پروژه نشده است. پاول وبر (Paul Weber)، كارشناس آلمانى در اين مورد مىگويد: ” آلمان كاملاً آگاهانه در اين طرح شركت نكرده است. هنوز ترديدهاى بسيارى وجود دارد كه آيا اين طرح واقعاً عملى است؟ نيروى كارى كه در شرايط كويرى قادر به انجام كار باشند چگونه تأمين خواهد شد؟“
براى عملى شدن پروژه بايد دست كم ده درصد آب نيل به سوى كوير منحرف شود. مسئلهاى كه بىترديد جريان آب رودخانه را تحت تأثير قرار خواهد داد. كم شدن آب رودخانه، جلگه نيل را در معرض خطر شورى قرار مىدهد.
بد نيست نگاه كوتاهى به ايران بياندازيم. كشورى كه با وجود قرار گرفتن در نيمكره شمالى و دسترسى در شمال و جنوب به آب دريا سرزمينى خشك است. چهارصدو پنجاه هزار كيلومتر مربع از خاك كشور را زمينهاى كويرى تشكيل دادهاند؛ كويرهاى لوت، نمك، قم و دامغان. هر چند كه كويرهاى ايران به نوعى ميراث طبيعى اين سرزمين محسوب مىشود و حيات وحش ويژه آنها از جاذبههاى جهانگردى كشور به شمار مىآيد، اما پراكندگى كويرها سبب شده كه جمعيت در شمال و جنوب غرب كشور متمركز شود.
تمركز و افزايش جمعيت در اين مناطق منجر نابودى جنگلها و مراتع و فرسايش خاك در اين نقاط شده است. در مورد ايران شايد بد نباشد كه به جاى بيابان زدايى سياست مشخصى براى جلوگيرى از گسترش بىرويه شهرها و شهركها در نظر گرفته شود. دست كم در مورد پايتخت مدام در حال گسترش، تهران! گسترش تهران موجب شده شهرهاى اطراف كم كم به آن متصل شوند، اين روزها كرج و ورامين هم ديگر جزو تهران محسوب مىشود. اگر اينگونه ادامه پيدا كند تهران ايران را خواهد بلعيد!