برپایی دوباره "زندان غزه"؟
۱۳۸۶ بهمن ۵, جمعهرویدادهای ناخوشایندی که این روزها در مرز مشترک مصر و نوار غزه جریان دارد شاید در نگاه اول راهگشای حل مشکلاتی به نظر برسند که در ایام اخیر بیشتر و بیشتر به بار گرانی برای این منطقه بدل شدهاند. مردم فلسطین دیوار برپاشده بر گرد غزه را فرو ریخته و با عبور بی گیروبند از مرز بین غزه و مصر عملاَ محاصرهی اقتصادیی را که اسرائیل علیه این منطقه اعمال کرده است شکستهاند . آنها درهای غزه را که تحت کنترل سازمان حماس است به جهان خارج گشودهاند و و دستکم موقتاَ میتوانند نیاز خود به مایحتاج ضروری را که در پی محاصره اسرائیل کمیاب شده بود، برطرف کنند.
در ابتدا، انسان احساس همبستگی با مردم غزه پیدا میکند و میخواهد به مناسبت رهایی ظاهریاشان بهترینها را برایشان کند. در نگاهی واقعبینانهتر به قضایا اما در مییابیم که با تحولات اخیر، تنها فصل دیگری از اتفاقات معمولاَ ناممکن خاورمیانه ورق خورده است، زیرا وضعیت کنونی در رفح و رأس جنوبی نوار غزه دوام نخواهد آورد.
بعد چه خواهد شد؟
آیا حصار مرزی دوباره برکشیده خواهد شد و دروازهای غزه مجدداَ قفل خواهند خورد؟ و یا بر ویرانههای حصار فروریخته، ایستگاههای کنترل مرزی مبتنی بر مقررات به وجود خواهد آمد؟ ایستگاههایی که یک سوی آن مأموران حماس و سوی دیگر آن مأموران مصری ایستاده باشند؟ آیا بعد از این تنها شیر و آرد و سوخت اجازه عبور از مرز را خواهند داشت؟ یا برای انتقال سلاح و مواد منفجره که تا کنون از طریق کانالهای زیرزمینی به غزه قاچاق میشد هم، از همین گذرگاههای مرزی استفاده خواهد شد؟ و اصولاَ، چه کسی اجازه عبور از این گذرگاههای مرزی را خواهد داشت؟ شهروندان عادی غزه؟ یا اعضای گروههای رادیکال که در حال حاضر در تلاش پرتاب موشکهای خود به سوی اسرائیلاند؟
اینها همه را اسرائیل قصد داشت با بستن مرزها مانع شود، با این تصور که امنیت تنها از طریق مرزهای امن قابل دستیابی است، حتی ا گر این مرز نه مرز خود اسرائیل، که مرز میان غزه و مصر باشد. چنین طرح و تدبیری اینک به شکست انجامیده است و کمتر میتوان تصور کرد که اسرائیل حصارهای فروریخته رفح را دوباره بازسازی کند. از آن نامحتملتر،این گزینه است که مصر نقش کلانتر اسرائیل را به عهده بگیرد و دوباره غزه را در حال انسداد و عدم ارتباط با خارج نگاه دارد. قاهره در حال حاضر از عدم وجود کنترل در مرزهایش با غزه خشنود نیست، اما اگر اوضاع را به حال سابق درآورد با ناخشنودی مردم در خود مصر و در کل جهان عرب روبرو خواهد شد.
هر اتفاقی که بیفتد، برندهی آن حماس خواهد بود. این سازمان یا بر میزان محبوبیتش در جهان عرب افزوده خواهد شد یا خواهد توانست قدرت خود را در نوار غزه تحکیم کند. به ویژه این حالت دوم، تلاشها برای احیای روند صلح را به طور جدی در معرض تهدید قرار خواهد داد. حماس همین حالا هم مخالف روند صلح است، چه رسد که بر قدرتش هم افزوده شود. یک نتیجهی دیگر قدرتگیری حماس، تضعیف هر چه بیشتر موقعیت محمود عباس است.
برای اسرائیل هم دلیلی برای خشنودی وجود ندارد. حالا دیگر زمان آن رسیده که این کشور نیز دریابد که امنیت نه از راه سرکوب و تحریم، که تنها از راه صلح قابل دستیابی است. سرکوب و تحریم، همچنان که تجربهی این روزها در نوار غزه نشان داد، تنها به انفجار و طغیان خشم میانجامد، با همهی پیامدهای غیرقابل محاسبه و کنترلناشدنیاش.
Peter Philipp / ح