1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بحران عراق، جنون محض!

۱۳۸۶ فروردین ۳۰, پنجشنبه

"مدتهاست که حمله به اشغالگران آمریکایی منفور بطور استثنا صورت می‌گیرد و هدف اصلی سوِء قصدها متوجه غیرنظامیان شده است." • تفسیری از پترفیلیپ

https://p.dw.com/p/AGzw

آنچه در بغداد رخ می‌دهد، جنون محض است: هر روز تعدادی بی‌گناه کشته می‌شوند، روز به روز بیشتر، بی‌دلیل و بدون هیچگونه هدف و معنایی. مدتهاست که حمله به اشغالگران آمریکایی منفور بطور استثنا صورت می‌گیرد و هدف اصلی سوِء قصدها متوجه غیرنظامیان شده است. غیرنظامیانی که در حال خریدند، به دنبال کارند و می‌خواهند در کنار خانواده‌اشان به زندگی ادامه دهند. این نه مقاومت در برابر اشغالگران است نه قیام علیه یک حکومت بی‌وجهه. این، ترور به معنای واقعی کلمه است: مردم عراق نباید به آسایش دست یابند.

اما چرا؟

این پرسش را احتمالا آمران و عاملان این ترورها هم نمی‌توانند پاسخ دهند. یکبار شیعیان، یکبار سنی‌ها، با نفرتی دیرینه، با مسئله‌های حل نشده، مسئله‌هایی که با هر سوء قصد تازه‌تر می‌شوند.

علاوه بر آنها تروریستهای خارجی نیز فعال‌اند، "داوطلبانی" که گمان می‌برند، در کرانه‌ی دجله و فرات، افغانستان جدیدی پیدا کرده‌اند.

عملیات خشونت‌بار آنان با این انگیزه نیست که دولت فعلی را سرنگون کنند و به قدرت برسند. برخی از بمب‌گذاران و سردمدارانشان مسئولیت‌های کلیدی دراختیار دارند و بقیه هم که نمی‌خواهند هیچگونه مسئولیتی بپذیرند. همچون مقتدا صدر، رهبر وحشی شیعیان، که اخیرا وزیران تحت فرمان خود را از کابینه خارج کرد. به نظر می‌رسد که او و امثال او علاقه‌ای به پذیرفتن مسئولیتهای دولتی ندارند، بلکه مایلند، نقش قهرمان را ایفا کنند، آنهم در بازی‌ای که قهرمان نمی‌شناسد و تنها به‌طور روزافزون قربانی می‌گیرد.

علاوه بر اینان، بازیگران اصلی نیز وجود دارند: آمریکاییها و دولت بداقبال نوری المالکی.

بدون نیاز به یک قدرت تخیل فوق‌العاده، می‌توان حدس زد که واشنگتن مایل است هرچه زودتر به عملیات ماجراجویانه‌ی خود در عراق پایان دهد. اما نه زیر فشار تروریستها. بغداد نباید به سایگون دوم تبدیل شود. بر سر این موضوع نیروهای اپوزیسون آمریکا نیز با دولت جورج دبلیو بوش هم‌نظرند.

این وضعیت اضطراری باعث به وجودآمدن این طرح شد که ابتدا با تقویت نیروهای نظامی و تشدید "عملیات امنیتی" در بغداد نظم و آرامش برقرار کنند و سپس واگذاری مسئولیت به دولت عراق را سرعت بخشند.

این دولت، دست کم در ظاهر، همین اخیرا زمام امور در چهارمین ایالت از ۱۸ ایالت عراق را، به دست گرفته است . در بغداد اما وضعیت بحرانی‌تر می‌شود، و هیچ کس این حرف مالکی را باور نمی‌کند، که ادعا کرده، تا آخر سال تمام عراق را تحت کنترل خود درخواهد آورد.

اشغالگران و دولت عراق راه حلی پیدا نخواهند کرد. به همین علت آنها باید اکنون بیش از پیش به ادامه‌ی دیالوگ با کشورهای همسایه اهمیت دهند و همانگونه که قرار است، در مصر وارد دور دوم گفت‌وگو شوند.

چاره‌ی کار را تنها می‌توان از طریق همکاری همگان یافت، و حمایت آنانی که نقشی غیرمستقیم دارند.

پتر فیلیپ