بازی دوگانه پاکستان در مبارزه علیه تروریسم
۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سهشنبهمناسبات میان آمریکا و پاکستان مناسباتی پرکش و قوس بوده است. در سالهای دهه ۱۹۸۰ میلادی هر دو کشور روابط تنگاتنگ و متحدانهای داشتند که دستکم تا خروج نیروهای شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۸ دوام آورد. بعد از آن، آمریکا منافع و علاقه چندانی در حفظ روابط گرم خود با پاکستان نمیدید. تنها پس از ترورهای ۱۱ سپتامبر بود که دوباره پاکستان در کانون توجه واشنگتن قرار گرفت. به ویژه بهرهگیری از پاکستان به عنوان مسیر مهماترسانی برای مبارزه علیه طالبان و القاعده چیزی نبود که آمریکا قادر به صرفنظر کردن از آن باشد. پاکستان از این همکاری استراتژیک جدید با آمریکا امتناع نکرد، ولی قلباً و با تمام وجود هم در آن حضور نیافت، زیرا اسلامآباد مناسبات خوبی با رژیم طالبان داشت و هنوز هم اهداف اقتصادی ویژهای را در افغانستان دنبال میکند.
کنراد ششتر، کارشناس مسائل جنوب آسیا، منافع دیگر پاکستان در افغانستان را تلاش برای «تعمیق عمق استراتژیک» خود میداند. از نظر پاکستان این عمق استراتژیک پشتجبهه مناسبی برای درگیری احتمالی با هند است. هند کشوری است که پاکستان در ظرف ۶۰ سال موجودیت خود سه بار با آن وارد جنگ شده و هنوز هم مناقشات ارضی و رقابتهای منطقهای میان دو کشور لاینحل ماندهاند. به گفته ششتر، «برای اسلامآباد مهم این است که دولتی در کشور همسایه بر سرکار بیاید که سیاستهایش هماهنگ و همسو با منافع پاکستان باشد». شتشر همچنین معتقد است که پاکستان علاقه و منافعی در برخورد سخت با متحد سابق خود، یعنی طالبان ندارد.
متحدی علیه هند
رحیمالله یوسفزای، کارشناس مسائل مربوط به تروریسم، نیز از زاویهای مشابه به منافع پاکستان در افغانستان نگاه میکند: «استراتژی کنونی اسلامآباد بسط و گسترش همکاری با نیروهای بنیادگرا است. استدلالشان هم این است که این نیروها اساساً با هند مخالفند، زیرا این کشور تمام و کمال در دست مسلمانها نیست». این که طالبان به دنبال ایجاد یک حکومت مذهبی در هندوکش هستند از نظر یوسفزای به خوبی با طرحها و اهداف پاکستان در منطقه تطبیق دارد. او معتقد است که غرب این سیاست پاکستان را یا واقعاً درک نمیکند، یا نمیخواهد درک کند: «اختلاف نظر میان پاکستان و آمریکا و بقیه کشورهای غربی در نوع برخورد با طالبان است. پاکستان به دنبال یک راه حل سیاسی در افغانستان است و میخواهد که با طالبان مذاکره شود و خود نیز نقشی مهم در این مذاکرات داشته باشد، در حالی که آمریکا در صدد غلبه بر طالبان است.»
خواستهای مشخص آمریکا
اما آمریکا نیز در حال حاضر به سیاست مذاکره با طالبان روی آورده است، البته مشروط به این که طالبان با شبکه تروریستی القاعده قطع رابطه کنند. ماموریت ۱۰۰ هزار نیروی آمریکایی در افغانستان وادارساختن طالبان به قبول مذاکرات صلح است. حملات شدید با هواپیماهای بیسرنشین به مناطق پشتجبهه طالبان در درون خاک پاکستان نیز جزیی از این استراتژی واشنگتن است. پیام این استراتژی آمریکا برای مقامات اسلامآباد نیز روشن است: همکاری پاکستان با تروریستها تحمل نخواهد شد. یوخن هیپلر، کارشناس امور سیاسی در آلمان معتقد است که برخی از مقامهای پاکستان این پیام را کم وبیش درک کردهاند: «افزایش قربانیان خشونت در پاکستان در سالهای اخیر از جمله ناشی از این واقعیت است که جنگ افغانستان قسماً به درون خاک پاکستان نیز کشیده شده است. به این ترتیب، بیثباتماندن افغانستان در درازمدت برای پاکستان بیش از سود، زیان دارد.»
با این همه، کارشناسان تردید دارند که دولت پاکستان قادر باشد چرخشی ۱۸۰ درجهای در سیاست کنونی خود در قبال افغانستان صورت دهد. ارتش پاکستان قدرتمند است و مولفههای اصلی سیاست خارجی را این نهاد تعیین میکند. سازمان امنیت پاکستان نیز از نفوذ زیادی در تصمیم گیریها برخوردار است و گهگاه حرف اول را میزند. ولی از سوی دیگر، پاکستان در شرایطی نیست که بتواند از کمک نظامی سالانه آمریکا چشم بپوشد. از همین رو، بنا به نظر کارشناسان، دولت اسلامآباد بازی دوگانه و خطرناکی را پیش میبرد تا هم خشنودی متحدان بنیادگرای خود را تامین کند و هم دوستی و کمک آمریکا را از دست ندهد. اما واشنگتن حالا دیگر حاضر نیست این بازی دوگانه پاکستان را تحمل کند.
همکاری دشوار
ولی به گفته هنینگ ریکه، کارشناس آمریکایی و از اعضای "انجمن سیاست خارجی آلمان"، ترغیب پاکستان به تغییر سیاستش مستلزم آن است که واشنگتن صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد. از نظر ریکه، واشنگتن گزینه دیگری هم ندارد «زیرا دولت اوباما در حالی که تلاش میکند بر پاکستان فشار بیاورد، از این واقعیت هم غافل نیست که اگر این فشار از حدی فراتر رود و مشروعیت متزلزل دولت اسلامآباد را باز هم متزلزلتر کند، زمینه بیشتری برای قدرتگیری اسلامگرایان افراطی به وجود میآید که ضرر و زیانش بیشتر از سیاست کنونی پاکستان خواهد بود. چنین شرایطی طبیعتاً چیزی نیست که آمریکا خواهان آن باشد.»
در مجموع، آمریکا و پاکستان در برخورد با طالبان و القاعده اهداف و منافع متفاوتی را دنبال میکنند. با این همه، آنها در اتحادی دشوار قرار دارند و به یکدیگر نیازمندند.
رتبیل شامل
FW/PB