1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازشدن دفتر دیپلماتیک تنها می‌تواند یک اقدام نمادین باشد

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

در حالی‌که از ماهها پیش مقامات ایالات متحده اعلام کرده بودند که در حال بررسی گشایش دفتر دیپلماتیک در ایران هستند، کاندولیزا رایس، وزیرخارجه‌ی دولت بوش، از واگذاری تصمیم‌گیری در این مورد به دولت آینده خبر داده است.

https://p.dw.com/p/G3XP
عکس: AP / DPA / Montage DW

دکتر منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی مقیم نیویورک صرف بازگشایی یک دفتر دیپلماتیک را مهم نمی‌داند و معتقد است اگر این اقدام بتواند زمینه‌ساز مذاکره بین دو طرف شود، قابل تامل خواهد بود.

دویچه‌وله: آقای دکتر فرهنگ، حدود دو ماه پیش هفته‌نامه‌ی نیوزویک اعلام کرد که دفتر دیپلماتیک آمریکا در تهران در چهارمین پنج‌شنبه‌ی ماه نوامبر، که در حقیقت روز شکرگزاری در آمریکاست، گشوده خواهد شد. امروز چهارمین پنج‌شنبه‌ی ماه نوامبر است و خانم کاندولیزا رایس اعلام کرده که کار گشایش دفتر دیپلماتیک را به دولت اوباما واگذار می‌کند. آیا این به معنای انداختن توپ در زمین اوباماست؟

دکتر منصور فرهنگ: من فکر می‌کنم که به تأخیرانداختن گشایش دفتر منافع آمریکا در تهران متاثر از مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا بود. موضع سناتور مک کین، که در واقع ادامه‌ی سیاست جورج بوش بود، این بود که می‌گفت تماس و مذاکره با ایران باید با پیش‌شرط تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در ایران انجام بشود. در آن زمان آقای اوباما می‌گفت که بعداز تهیه و تدارکات مقدماتی، او در اصل می‌پذیرد که بدون قید و شرط با مقامات ایرانی ملاقات و مذاکره بکند. در آن دوره روزنامه‌های مختلف آمریکا این موضوع را منتشر کردند که سناتور مک کین به پرزیدنت بوش و به طور کلی به وزارت خارجه آمریکا فشار می‌آورد که این اقدام را حداقل تا انتخابات به تأخیر بیندازند. برای این که اگر در دوره‌ی انتخابات، دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران گشایش پیدا می‌کرد، این می‌توانست به نفع موضع اوباما باشد و برای آقای مک‌کین در آن انتخابات نوعی مسئله بیافریند. و دقیقا هم به همین دلیل بود که این موضوع به تأخیر افتاد و خانم رایس هم گفت که بوش ماهها قبل، اصل گشایش این دفتر را پذیرفته بوده و برای به تأخیرانداختن آن هیچ دلیلی وجود نداشت جز همین نکته‌ای که توضیح دادم.

الان که انتخابات آمریکا به پایان رسیده است، چرا به تأخیر افتاده؟

برای این که الآن مسایل و مشکلات آمریکا کاملا روی مسایل بانکی، اعتباری و اقتصادی متمرکز شده و به طور کلی کمتر از دوماه هم بیشتر نمانده است. حتا مقدمات و تدارکات این کار نیاز به زمان دارد که اگر می‌خواستند این کار انجام بشود از همان ماهها قبل، از ماه ژوئیه‌ی گذشته، می‌بایست شروع می‌کردند. در واقع الان وقت نیست و گرفتاری‌های دولت بوش و دولت آمریکا هم چنان روی مسایل اقتصادی و مالی متمرکز شده که در حال حاضر فکر نمی‌کنم به اندازه‌ی کافی وقت داشته باشند که این کار انجام بشود و این را برای دولت آینده‌ی آمریکا گذاشته‌اند.

حالا که این مسئولیت را در حقیقت به نوعی به گردن دولت آینده و آقای باراک اوباما انداخته‌اند، فکر می‌کنید که ایشان در این مورد چه تصمیمی بگیرند؟

دکتر منصور فرهنگ تحلیلگر سیاسی مقیم نیویورک
دکتر منصور فرهنگ تحلیلگر سیاسی مقیم نیویورکعکس: DW

باراک اوباما آماده‌ی مذاکره‌ی مستقیم با ایران است، حالا در مراحل اولش در سطح ریاست جمهوری، نخواهد بود. ولی اگر به راستی ایران علاقمند به مذاکره‌یی دامنگیر و وسیع باشد، نه تنها در رابطه با مسئله‌ی هسته‌یی ایران، بلکه تمام اختلافات فی‌مابین، مربوط به این سی‌سال گذشته که هر دو کشور علیه همدیگر ادعاهایی داشتند، اگر ایران این آمادگی را داشته باشد که وارد مذاکره‌ی فراگیر و همه‌جانبه با آمریکا بشود، دولت اوباما این آمادگی را دارد. برای این که بسیاری از مشاورین سیاست خارجی اوباما در سالهای گذشته همیشه معتقد بودند که اختلافات ایران و آمریکا فقط از راه مذاکرات دوجانبه قابل حل است و نباید روی مسئله‌ی هسته‌ای ایران تاکید کرد، بلکه مسئله‌ی هسته‌ای یکی از مسایل مورد اختلاف طرفین است. آیا ایران آمادگی چنین برخوردی با آمریکا را دارد یا نه، این سوالی‌ست که در یکی دوماه آینده به آن پی خواهیم برد. ولی برای من تردیدی نیست که دولت اوباما چنین آمادگی را خواهد داشت.

شما مدام روی مذاکره تاکید می‌کنید. آیا بازگشایی دفتر منافع، می‌تواند یک پیشقدمی برای مذاکره تلقی بشود؟ چون ظاهرا مقامات آمریکایی گفته‌اند این بازگشایی فقط برای این است که ما با مردم و جوانان ایران بتوانیم ارتباط داشته باشیم و اصلا به معنی این نیست که موضع آمریکا نسبت به ایران تغییر بکند!

بازگشایی دفتر منافع در روابط دیپلماتیک سابقه دارد. آمریکایی‌ها سالهای سال است که در کوبا دفتر منافع دارند، ولی روابط دیپلماتیک ندارند و تحریم‌های اقتصادی هم علیه کوبا ادامه پیدا کرده است. و ما خوب می‌دانیم که اگر هم یک دفتر منافع در ایران بخواهد باشد، این دفتر صددرصد تحت کنترل و نظارت دولت ایران خواهد بود و این طور نیست که جوانان و هنرمندان و پژوهشگران ایران بتوانند از آن طریق با هم‌قطاران خودشان در آمریکا تماس پیدا بکنند، بلکه این یک اقدام نمادین یا سمبولیک است. برای دولت بوش که تحت هیچ عنوانی حاضر نبود با ایران وارد مذاکره بشود، گشایش دفتر منافع می‌توانست اقدام سمبولیکی باشد که زمینه‌ساز تماس بشود. ولی واقعیت امر این است که این از یک اقدام سمبولیک فراتر نمی‌توانست برود، مگر این که طرفین حاضر باشند وارد مذاکرات فراگیر بشوند. آن اهمیت خیلی بیشتری دارد تا گشایش دفتر حفظ منافع آمریکا در تهران.

در دولت اوباما چطور؟ آیا در دولت اوباما این اقدام سمبولیک می‌تواند زمینه‌ی مذاکره را فراهم بکند؟

اگر ایران فکر بکند که بازشدن این دفتر می‌تواند زمینه‌سازمذاکره باشد، این کار انجام خواهد شد. چون این کار واقعا مهمی‌نیست، فقط از جهتی یک اهمیت سمبولیک میان ایران و آمریکا پیدا کرده است. چون ایرانی‌ها در آمریکا دفتر حفظ منافع دارند و در ایران هم حافظ منافع امریکا، کشور سوییس است. بنابراین، این اهمیت مهمی به خودی خود ندارد، بلکه وقتی این قهر و خصومت سی ساله میان دو کشور وجود دارد، این قدمی‌ست که از طریقی دو طرف حسن‌نیت نشان بدهند که می‌خواهند برای یک مذاکره مستقیم، یعنی بدون واسطه، دست به اقدام بزنند. نفس بازکردن این دفتر می‌تواند بخشی از مذاکره میان طرفین باشد. ولی من فکر می‌کنم که در حال حاضر، یعنی حداقل از بیستم ژانویه که آقای اوباما رییس جمهور آمریکا خواهد شد، این ایران است که تصمیم می‌گیرد آیا آماده‌ی مذاکره هست یا نه.