1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازتاب در رسانه‌ها

۱۳۸۶ فروردین ۲۹, چهارشنبه

رويداد خونين دانشگاه ويرجينيا در اروپا نيز که بر خلاف ايالات متحده منع حمل اسلحه اصلی اوليه و بديهی به شمار می رود، در رسانه های گروهی بازتاب وسيع داشته است

https://p.dw.com/p/AGc0

روزنامه آلمانی فرانکفورتر الگماينه نوشته است:

"اولين سؤالی که به حق مطرح می شود اين است: اگر قانون محدوديت يا منع اسلحه در ايالات متحده وجود داشت باز هم چنين فاجعه ای روی می داد؟ طرفداران آزادی اسلحه مدام به دومين متمم قانون اساسی آمريکا و به تاريخ اين ملت تکيه می‌کنند. هم دولتمردان با نفوذ به اين اصل اعتقاد دارند و هم ميليونها نفر از مردم که گاه خود قربانی رواج اسلحه می‌شوند. درک اين موضوع البته برای اتباع بيگانه دشوار است."

روزنامه انگليسی گاردين در شماره چهارشنبه خود انتقاد کرده، که ايالات متحده در جلوگيری از سوء استفاده از اسلحه هيچ کاری نکرده است. روزنامه چاپ لندن می نويسد:

"آمريکا تنها کشوری نيست که کاربرد خشونت در آن در مقياسی وسيع به نابودی زندگی‌ها و خانواده ها منجر شده است. اما به نظر می رسد که آمريکا تنها کشوری باشد که قادر نيست عليه اين خشونت ها اقدامی جدی به عمل آورد. در هر کشوری اگر چنين ماجرای خونينی روی دهد اولين اقدام دولت کنترل شديدتر دسترسی مردم به اسلحه است، اما ايالات متحده در اين عرصه هيچ گامی بر نداشته است."

روزنامه هلندی فولکس کرانت درباره تراژدی دانشگاه ويرجينيا می نويسد:

"آزادی حمل اسلحه برای بسياری از مردم آمريکا اصلی خدشه ناپذير به شمار می رود. اين اعتقاد که معمولا با آرايه های عاطفی همراه است به نخستين مراحل تولد اين ملت برمی گردد. درک اين نکته پيچيده نيست که جامعه امروز به قوانين سخت تری نيازمند است. اما شرکت های بزرگ توليد و فروش اسلحه همواره با سرسختی از آزادی حمل اسلحه دفاع کرده اند. کاش اين ماجرای خونين سياستمداران و افکار عمومی را بسيج می‌کرد تا سرانجام قانون منع حمل اسلحه را به تصويب برسانند، اما متأسفانه چنين دورنمايی ديده نمی شود."

روزنامه فرانسوی ليبراسيون از نهادينه شدن اصل آزادی حمل اسلحه در جامعه آمريکا انتقاد کرده است. روزنامه چپ ليبرال چاپ پاريس می نويسد:

"در آمريکا هم اعضای انجمن ملی طرفداران سلاح به آزادی حمل اسلحه باور دارند و هم بيشتر نمايندگان کنگره آمريکا. گفته اند که در فرانسه همه چيز به ساز و آواز ختم می‌شود. بايد گفت که در سرزمين جان وين و چارلتون هستون و جورج بوش هر خشم و عصبانيت، هر دعوای خانوادگی و هر اختلافی به تيراندازی ختم می‌شود. نتيجه آنکه ‌بيش از ۳۰ دانشجوی بيگناه کشته می‌شوند اما حتی خانم هيلاری کلينتون به فکر نمی‌‌‌افتد کاری بکند."

روزنامه اتريشی کورير قتل عام در دانشکده فنی دانشگاه ويرجينيا را برآمدی از روحيه دشمن يابی و خصومت پروری در جامعه آمريکا دانسته است. اين روزنامه چاپ وين می‌نويسد:

"در جامعه ای که مدام از دشمنان واقعی و موهوم سخن می‌رود حتی برای افراد صحيح و سالم اين خطر وجود دارد که به پارانويا مبتلا شوند و در هر کسی دشمن ببينند و به طرف او شليک کنند. بنابراين چنين پيشامدی البته غم انگيز است اما حيرتی برنمی‌انگيزد. وقتی برنامه‌های تلويزيونی و بازی‌های کامپيوتری حمل اسلحه و هفت تيرکشی را تقديس و تشويق می کنند، بايد احساس خطر کرد، چه در عراق باشد‌، چه در خوابگاه دانشجويان آمريکايی."

روزنامه فرانسوی لوموند در مقاله ای جوانب اجتماعی و روانی کشتار در دانشگاه ويرجينيا را کاويده است. روزنامه چاپ پاريس می نويسد:

"در جهان‌بينی آمريکايی اسلحه چنان اهميتی دارد که حتی اعضای حزب دموکرات که مايل هستند آزادی‌های فردی را در برابر منافع جمعی محدود کنند، در برابر اين موضوع بسيار محتاط می شوند. واقعيت اين است که انجمن طرفداران حمل اسلحه در آمريکا قدرت فراوانی دارد و می‌تواند عليه شهروندان و سياستمداران مخالف آزادی حمل اسلحه کارزاری بيرحمانه راه بيندازد. اما از طرف ديگر در کشوری که در قانون اساسی آن داشتن و حمل اسلحه گرم، حق همه شهروندان شناخته شده و حدود ۱۹۲ ميليون قبضه اسلحه در دست پراکنده مردم است، بايد به دنبال دلايل عميق تری بود. پس از ماجرای فاجعه بار دانشگاه ويرجينيا عده ای شکوه کردند که اگر استادان و دانشجويان دانشگاه اسلحه به همراه داشتند می توانستند با ضارب مقابله کنند. با چنين استدلالی نمی توان انتظار داشت که قهر و خشونت به اين زودی ها از جامعه آمريکا رخت بربندد."