1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ایران و زیان‌های احتمالی قطع رابطه با بریتانیا

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

در نخستین روزهای هفته جاری، مجلس ایران طرح کاهش سطح رابطه با بریتانیا را تصویب کرد. یک کارشناس می‌گوید در صورت قطع یا کاهش رابطه با بریتانیا، ایران بیشتر ضربه خواهد خورد.

https://p.dw.com/p/13Ie3
عکس: AP

دکتر کامران متین استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه "ساسکس" بریتانیا معتقد است کاهش یا قطع رابطه ایران و بریتانیا بیشتر یک اقدام سمبولیک خواهد بود. اما با این وجود طرف ایرانی در این میان ضربه‌پذیرتر است.

بشنوید: گفت‌وگو با کامران متین

دویچه‌وله: آقای متین! بعد از تصویب طرح کاهش سطح روابط ایران و بریتانیا در مجلس ایران، دولت ایران دو هفته فرصت دارد که این طرح را اجرا و سفیر بریتانیا را از ایران اخراج کند. بریتانیا از "واکنش قاطعانه"‌‌به این عمل ایران صحبت کرده است. منظور بریتانیا از این "واکنش قاطعانه" چیست؟

دکتر کامران متین: وزارت خارجه بریتانیا در کنار این واکنش قاطعانه که شما به آن اشاره کردید، به مشاوره‌ با شرکای بین‌المللی‌ اشاره کرده که طبعاً منظور بقیه کشورهای عضو اتحادیه اروپاست. در اعتراضات بعد از انتخابات سال ۲۰۰۹، ایران چند نفر از اعضای سفارت بریتانیا را بازداشت کرد. در پی آن اتحادیه اروپا تهدید کرد که چنانچه این‌ها آزاد نشوند، تمام سفرای اروپا از ایران فراخوانده خواهند شد.

از آن دوره به بعد ظاهراً اتحادیه اروپا یک رویکرد تشدیدی را در پیش گرفته. به این معنا که هر اقدام نامناسب جمهوری اسلامی را به صورت دسته‌جمعی و با اقدامات متقابل بیشتر جواب می‌دهند. از این لحاظ منظور دولت بریتانیا در مشاوره با شرکای بین‌المللی‌اش شاید اشاره باشد به این رویکرد که از آن دوره به بعد اتخاذ شده است.

البته این اتفاق در جریان فتوای قتل سلمان رشدی توسط آیت‌الله خمینی نیز افتاد...

در رابطه با دادگاه میکونوس نیز رخ داد...

بله. کشورهای اروپایی برای مدتی سفرای‌شان را از ایران فراخواندند و بعدهم دوباره روابط به سطح عادی برگشت. الان چه قدر این امکان وجود دارد و اگر این اتفاق بیافتد، چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟

به نظر می‌رسد که تأثیرش بیشتر سمبولیک باشد زیرا حجم تجارت ایران و بریتانیا کمتر از یک میلیارد دلار در سال است. کشورهای دیگر اروپا برخی‌شان حجم مبادلات تجاری‌شان خیلی بیشتر از این‌هاست، مثل آلمان و تا حدودی ایتالیا و اسپانیا.

به این دلیل عواقب اقتصادی که معمولاً این گونه برخوردهای دیپلماتیک در پی دارد، در مورد ایران و بریتانیا به طور انفرادی و مشخص شاید خیلی زیاد نباشد. ولی برای هر دو طرف احتمالاً اقدام سمبولیکی است. ضمن این که سفارت ایران در بریتانیا چندین ماه است که در سطح کاردار هست. یعنی از این لحاظ ایران حتی از لحاظ دیپلماتیک هم شاید ضربه‌ی چندانی نبیند. یعنی اقدام مقابله به مثل بریتانیا غیر از این که کل سفارت را تعطیل کنند، که خیلی بعید است، نمی‌تواند چیز دیگری باشد.

چه قدر این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا یک اقدام هماهنگ علیه ایران انجام دهد؟

به نظر من احتمالش هست. دقیقاً به این دلیل که موقعیت فعلی خیلی با گذشته تفاوت دارد. اول این که مسئله‌ی گزارش آژانس الان یک محملی برای کشورهای اروپایی به‌خصوص بریتانیاست که معمولاً سیاست‌هایش خیلی بیشتر از دیگر کشورهای اروپایی ‌از آمریکا پیروی می‌کند. دوم این که بخشی از فشار اتحادیه اروپا بر ایران را می‌شود به‌عنوان فشار غیرمستقیم بر سوریه هم تعبیر کرد.

دکتر کامران متین استاد روابط بین‌الملل در بریتانیا
دکتر کامران متین استاد روابط بین‌الملل در بریتانیاعکس: privat

به این خاطر به نظر من غیرممکن نیست که اقدامی هماهنگ انجام دهند. اما اگر اقدامی کمتر از تحریم بانک مرکزی انجام دهند، عواقب اقتصادیش خیلی مهم نخواهد بود. ولی از لحاظ سمبولیک مهم است و احتمالاً یک اقدام دسته‌جمعی این چنینی فشار غیرمستقیمی هم به روسیه و چین وارد می‌کند که به طور سنتی در مجامع بین‌المللی از ایران حمایت کرده‌اند. این دو کشور بالاخره نمی‌توانند به‌صورت درازمدت و استراتژیک با یک کشور منزوی هماهنگ باشند یا از آن پشتیبانی کنند.

غیر از چین و روسیه، در خود کشورهای اتحادیه اروپا، کشورهایی مثل ایتالیا، اسپانیا و آلمان وجود دارند که حجم مبادلات تجاری‌شان با ایران بسیار بالاست. هم‌اکنون هم دولت ایتالیا ابراز نگرانی کرده از این که ایران مورد تحریم‌های وسیع‌تر و تحریم بانک مرکزی قرار گیرد. بنابراین فکر می‌کنید آیا اتحادیه اروپا می‌تواند در این مورد به یک توافق مشترک برسد؟

بخشی از این توافق‌ها ناشی از فشار هم هست. به این لحاظ من روی مسئله‌ی سیاست آمریکا تأکید کردم که این‌ها باید تصمیم بگیرند که بین رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی‌شان با ایالات متحده و منافعی که از روابط محدودشان با ایران دارند، کدامشان را می‌توانند انتخاب کنند.

البته معمولاً کشورها در موقعیتی قرار نمی‌گیرند که حتماً یک چنین انتخاب سختی را انجام دهند. ولی در مورد ایران به نظر می‌رسد که ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی دارند خیلی این حلقه‌ی فشارشان را تنگ‌تر می‌کنند. به خاطر همین شاید چنین فشارهایی بیآید.

ضمناً بعضی از این اقدامات که اتحادیه اروپا می‌تواند انجام دهد، لازم نیست حتماً در رابطه با تجارت یا خرید و فروش فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی باشد. مثلاً مسئله‌ی بیمه کشتی‌هایی که به ایران رفت و آمد می‌کنند خیلی مهم است. هم اکنون بیمه‌ی لویدز که در انگلستان مستقر است، نرخ بیمه‌ی کشتی‌های عازم ایران را خیلی بالا برده‌. خب این می‌تواند به اقتصاد ایران لطمات شدیدی بزند، اگر از این اقدام به‌خصوص از طرف شرکت‌های بزرگ دیگر بیمه هم پیروی شود این ضربه سنگینی برای ایران خواهد بود.

رئیس مجلس ایران گفته که «این تازه اول کار است و بریتانیا باید منتظر اقدامات بعدی ما باشد». به نظر شما غیر از اخراج سفیر انگلیس با توجه به سطح روابط کمی که ایران و انگلیس باهم دارند، ایران چه اقدام دیگری می‌تواند انجام دهد؟

به نظر من اظهارات رئیس‌ مجلس بیشتر بزرگ‌نمایی توانایی ایران است. همان طور که گفتید روابط در حدی نیست که بشود از این بیشتر مخدودش کرد. ضمن این که به نظر من نکته‌ای در این باره هست که نامربوط نیست. به این معنا که مجلس ایران دوره‌ی فعلی‌اش تا یکی دو ماه دیگر تمام می‌شود و ضمناً در حال حاضر هم نبرد قدرتی بین طرفداران رئیس جمهور ایران و طیفی از اصولگرایان که از دولت احمدی‌نژاد بریده‌اند وجود دارد.

بعضی صاحب‌نظران اشاره کرده‌اند که این تحریم به نوعی دهن‌کجی است به سیاست خارجی دولت که می‌خواهند به آن فشار آورند. یعنی با پرداخت هزینه‌ی خیلی کم اقتصادی، یک هزینه‌ی سیاسی به دولت کنونی تحمیل کنند. شاید تا حدودی این نکته هم در اقدام اخیر مجلس بی‌نقش نبوده است. ولی من نمی‌دانم چه کار دیگری می‌توانند بکنند، مگر این که به صورت مخفیانه فشارهایی بر نیروهای مستقر بریتانیا در افغانستان بیآید که اگرهم بیآید، ایران به طور رسمی چنین مسئله‌ای را تقبل نمی‌کند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران چیزهای بیشتری را در این قطع رابطه از دست خواهد داد و حتی بر سر قطع رابطه کامل موانع بیشتری بر سر راه ایران وجود دارد. ازجمله وجود مراکز متعدد اسلامی و مرکز تلویزیونی که ایران در لندن دارد. تحصیل فرزندان بسیاری از دولتمردان جمهوری اسلامی در انگلستان و موارد مشابه. فکرمی‌کنید که این‌ها چه قدر می‌تواند مانعی جدی برای قطع رابطه‌ی کامل ایران و بریتانیا باشد؟

این مواردی که اشاره کردید، همه مهم هستند. ولی در نهایت بدون پاسخ گذاشتن‌ فشاری که به لحاظ سمبولیک و دیپلماتیک بر ایران آمده، برای دولت ایران مشکل خواهد بود، به خصوص با توجه به رویکرد ایدئولوژیکی که دولت در رابطه با دول غربی همیشه به آن پایبند بوده. به این خاطر، اقدام اخیرمجلس می‌تواند به نوعی پاسخی باشد به رده‌های پایینی نیروهای امنیتی ایران و بسیج و سپاه و کسانی که به لحاظ ایدئولوژیک معتقدند که چنین اقداماتی نباید بی‌پاسخ بماند.

ضمنا همانطور که گفتم این که این اقدام در رابطه با بریتانیا انجام شده و نه کشورهای دیگر، این هم برای ایران کم‌هزینه‌تر است، چرا که سطح روابط تجاری با این کشور کمتر است ولی در عین حال پرسروصداست. این مواردی را که اشاره کردید، در درازمدت می‌شود جایگزین کرد مثلاً با منتقل کردن دانشجویان به کشورهای دیگر اروپایی یا کانادا و یا کشورهای انگلیسی‌زبان دیگر. ولی در کوتاه مدت قطعاً تأثیرگذار خواهد بود.

از اینها گذشته اروپا صرفنظر از روابط فزاینده‌ی ایران با چین و یا کشورهای آسیایی، همیشه ممر و محل بخش بزرگی از روابط دیپلماتیک و اقتصادی است، به‌خصوص در زمینه‌ی تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی الکترونیکی که کشورهای آسیایی و چین نمی‌توانند به ایران بدهند.

می‌دانید که الان بحث‌های زیادی هست در مورد این که کمپانی‌هایی مثل اریکسون سوئد و یا نوکیا به دولت ایران در زمینه‌ی دستگاه‌های شنودالکترونیکی کمک کرده‌اند. همه این‌ها می‌تواند ضربه‌پذیربودن ایران را در این ماجرا در مقایسه با طرف مقابل خیلی بیشتر کند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی

پرش از قسمت در همین زمینه