"انتخابات مدیریت شده"
۱۳۸۶ بهمن ۱۱, پنجشنبهتا چند سال پیش انتخابات "فرمایشی" و "نمایشی" و "غیرآزاد" واژههایی بودند که عموما در ادبیات مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران و برای توصیف معنا و محتوای انتخابات در ایران یافت میشد، اکنون اما تیغ رد صلاحیتها تا آنجا رسیده که عین این تعابیر بر زبان بخشی از نیروهای وابسته به نظام نیز جاری است: "انتخابات فرمایشی"، "انتخابات مدیریت شده"، "انتخاباتی نمایشی"، "تشکیل مجلسی گوش بفرمان و مطیع" و...
مخالفان و منتقدان نظام سیاسی ایران هیچگاه اجازهی شرکت در سرنوشت سیاسی کشور و حضور در هیچ انتخاباتی نداشتند. این امر آنچنان عادی بوده و هست که دیگر تعجبی برنمیانگیزد، اما اینکه بخش بزرگی از وابستگان نظام، مدیران و وزیران و نمایندگان دیروزی و حتی شماری از نمایندگان کنونی مجلس، اینچنین فاقد صلاحیت برای نمایندگی مجلس تشخیص داده شوند، بیسابقه است. ردشدگان نه به خاطر پیشینهی کیفری بلکه عموما به دلیل عدم اعتقاد و التزام به نظام و قانون اساسی و ولایت فقیه تصفیه شدهاند.
بنا بر اعلام یکی از مسئولان ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان، از ۸۲۵ نامزد وابسته به این طیف که نامنویسی کرده بودند، ۴۸۵ نفر رد صلاحیت شدهاند. در میان حدود ۳۴۰ کاندیدای باقی مانده، تنها ۸۴ چهره شناخته شده وجود دارد که توان رقابت جدی با رقبای اصولگرای خود را دارند. اگر حتی همهی این عده هم به مجلس راه یابند – که فرض بسیار ناممکنی است – بازهم سرنوشت بیش از ۲۰۰ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس پیشاپیش مشخص شده و بدون چون و چرا در اختیار اصولگرایان است.
محمد خاتمی، رئیسجمهور سابق که در حال حاضر نقش هماهنگکنندهی فعالیت انتخاباتی بخشی از اصلاحطلبان را برعهده دارد، آنچه را که بر سر دوستانش آمده چنین توصیف میکند: «آنچه در هیاتهای اجرایی اتفاق افتاده یک فاجعه است و نمیدانیم چه کسانی این کار را انجام دادهاند؛ زیرا بسیاری از رد صلاحیتشدگان مورد تایید این نظام و ملت و با معیارهای انقلابی و اسلامی منطبق هستند.»
چرا حذف اصلاحطلبان؟
دربارهی انگیزهی رهبران ایران از تصفیهای چنین گسترده و حذف تقریباَ کامل رقبای همجنس خود - اصلاحطلبان - از صحنهی "انتخابات"، دو نظر در میان تحلیلگران وجود دارد. گروهی میگویند شورای نگهبان نقش قلعوقمعکنندهی خود در دورههای پیشین را به هیاتهای اجرایی واگذاشته و خود این بار به عنوان ناجی وارد میدان خواهد شد و گروهی از ردشدگان را تایید خواهد کرد تا هم وجههی تخریبشدهی خود را باز بسازد و هم با ایجاد فضای آشتیکنان، از دلسردی بخشی از نیروهای نظام از حضور در انتخابات جلوگیری نماید.
اما برخی دیگر ضمن آنکه احتمال تایید دوبارهی تعدادی از ردشدگان را ناممکن نمیدانند، معتقدند حذف رقبا از سوی جناح حاکم در جمهوری اسلامی ایران بر محاسبات کاملا دقیق و عینی استوار است و کمیت و کیفیت تاییدهای مجدد آنچنان نخواهد بود که نتایج از پیش محاسبهشدهی "انتخابات" را برهم زند.
به نظر این تحلیلگران، محافظهکاران قادر به رقابت نیستند و کارنامهی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی آنها در چند سال حاکمیت یکدست طوری است که هر جا که امکان رقابت باشد، آنجا را از دست خواهند داد.
مقایسهی یک گوشه از نتایج انتخابات دوره دوم و سوم شوراها در تهران این واقعیت را آشکار میسازد: در دورهی دوم انتخابات شوراها اطلاحطلبان شکست سختی خوردند. مصطفی تاجزاده، نامزد شاحص و خوشنام آنها در تهران تنها توانست نفر اول ذخیرهها در شورای دوم تهران باشد. این شکست قبل از هر چیز پیامد کارنامهی ناخوشایند آنها در شورای شهر و مجلس و دولت بود. اما چهار سال بعد از حاکمیت یکدست محافظهکاران، وقتی گروهی از اصلاحطلبان امکان یافتند در انتخابات دورهی سوم شوراها شرکت کنند، معصومه ابتکار، نفر اول اصلاحطلبان در تهران، سه برابر بیش از مصطفی تاجزاده در دورهی دوم شوراها رای آورد.
همین یک شاخص برای محافظهکاران کافی است تا به این نتیجه برسند که قادر به رقابت حتی با بخشی از وابستگان به نظام جمهوری اسلامی هم نیستند و اگر "انتخاب میان خود و جناح رقیب" را به مردم واگذار نمایند، مجلس را هشتم را از دست دادهاند.
بااینحال، گروهی از طیف اصلاحطلبان به ویژه کسانی چون مهدی کروبی، دبیرکل "حزب اعتماد ملی" چشم امید به رایزنیها پشت پرده دوخته است. او گفته است بزودی به دیدار "مقام رهبری" میرود تا دربارهی رد صلاحیتها گفتوگو کند. این رایزنیهای پشتپرده احتمالا به تایید مجدد گروهی، به ویژه از اطرافیان مهدی کروبی منجر خواهد شد، اما همانطور که پیشتر اشاره شد، تاثیری در نتایج "انتخابات مدیریت شده" دورهی هشتم مجلس نخواهد داشت.
مصطفی ملکان