آیا استعفای لاریجانی به معنای تغییر سیاست اتمی ایران است؟
۱۳۸۶ مهر ۲۸, شنبهدویچهوله: جانشین آقای لاریجانی، آقای جلیلی معرفی شده که گفته میشود نزدیکی فکری زیادی با آقای احمدی نژاد دارد. خود آقای لاریجانی اما منصوب رهبر بود. آیا این تغییر به معنای تخالف سیاست آقای احمدی نژاد با آقای خامنهای در موضوع هستهای است؟
سرگه بارسقیان: این استعفا امروز رسما اعلام شد، اما مدتها بود که در محافل غیررسمی سیاسی و مطبوعاتی از آن صحبت میشد. آقای جلیلی سابقه حضور دیرینه در وزارت خارجه دارد. از سال ۶۸ شمسی دربخش اروپا و آمریکای وزارت خارجه بوده و مدیرکل دفتر مقام رهبری است. این یعنی جایگاهی بسیار نزدیک به ساختار بیت رهبری. ایشان در عین حال با آقای مجتبی ثمره هاشمی و ابوالفضل زهرهوند (سفیرایران در ایتالیا) جزوتیم سه نفره دپیلماتهای موثر در بخش حراست و اطلاعات وزارت خارجه محسوب میشود و این دلیلی است بر همگرایی ایشان با دولت نهم. آقای جلیلی ضمنا در مدت دو ساله دولت آقای احمدی نژاد به سفرهای متعددی رفته و جزو معدود دیپلماتهایی است که با سران برخی کشورهای اسکاندیناوی و اروپای جنوبی مانند ایتالیا مذاکره کرده است. با اینهمه سیاست کلی نظام از سوی مقام رهبری تنظیم و اعلام میشود و همان گونه که آقای الهام امروز گفت، آمدن و رفتن اشخاص چندان تاثیرگذار نیست. فعلا میتوان به تفاوت لحن و بیان آقای لاریجانی با جانشین خود اشاره کرد. به نظر من این آقای احمدی نژاد نیست که سیاستگزار مسئله هستهای است و جانشینی آقای جلیلی منجر به تغییر در سیاستهای هستهای کشور نخواهد شد.
آقای لاریجانی در چند روز گذشته تایید کرده بودند که آقای پوتین در سفربه تهران پیشنهادی برای مناقشه اتمی آورده و این از سوی آقای احمدی نژاد تکذیب شد. چه اندازه این تایید و تکذیب در کنارهگیری آقای لاریجانی نقش دارد؟
اصل مسئله به بخش پایانی جمله مقام رهبری در گفتگو با پوتین برمیگردد که گفته بودند: ما در مورد پیشنهاد شما تامل میکنیم. این وسیلهای شد برای گمانهزنی سایتهای خبری که این پیشنهاد چیست و چرا در خبر بیت رهبری این موضوع مطرح شده اما از نظر دیپلماتیک در محافل رسمی کسی به مسئله نپرداخته است. دیروز هم سخنگوی کرملین این را تایید نکرد وتنها گفت، یک سری صحبتهایی شده اما در محتوا و نوع صحبت، صحه برچیزی نگذاشت. آقایان متکی و احمدی نژاد موضوع پیشنهاد را بهخلاف آقای لاریجانی تکذیب کردند. سابقه این اختلافها زیاد است. آقای لاریجانی در کنفرانس امنیتی مونیخ هم در پاسخ به موضوع هولوکاست گفت، این مسئله تاریخدانان است نه سیاستمداران. یا در مسئله آزادی ملوانهای بریتانیایی، نمایندگان پارلمان بریتانیا بعدها از تونی بلر انتقاد کردند که چرا پیشتر مقدمات ارتباط با آقای لاریجانی برای آزادی ملوانان فراهم نشده بود. اینها نشانگر این هستند که آقای لاریجانی نظراتی متفاوت از دولت داشت. اصولا لحن آقای لاریجانی در موضوع هستهای با آقای احمدی نژاد فرق داشت. مثلا شما هیجگاه ندیدید که آقای لاریجانی خبرخوش هستهای اعلام کند.
روش آقای لاریجانی را " دیپلماسی ایستادگی منطقی" نامیده بودند. از صحبتهای شما نیز چنین برمی آید که برداشتی مثبت نسبت به ایشان دارید. اما در زمان مسئولیت همین آقای لاریجانی بود که سه قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت تصویب شد...
نباید فراموش کرد که سیاستهای کلی نظام را شخص رهبر تعیین میکند. صدورسه قطعنامه در زمان آقای لاریجانی را باید دراین چارچوب بررسی کرد که اصلا چرا پرونده به شورای امنیت رفت. چقدر خود آقای لاریجانی در سوق دادن این پرونده به نیویورک نقش داشت؟ به نظر من نقشی نداشت. استراتژی دولت آقای خاتمی و آقای روحانی و سایر مسئولان این بود که پرونده اتمی ایران به شورای امنیت نرود. در دولت نهم اما این نگاه تغییر کرد و بارها اعلام کردند که شورای امنیت آخر دنیا نیست و ما را از "لولو"ی شورای امنیت نباید ترساند. ما نمیتوانیم بگوییم که این شخص آقای لاریجانی بود که سیاست کلی را در این زمینه تغییر داد. به نظر من آقای لاریجانی بخصوص از قطعنامه ۱۷۳۷ به بعد، یک مشی منطقی در پیش گرفت، از جمله این که اصلی ابداع کرد به نام مذاکره بدون تعلیق و دیپلماتهایی مانند سولانا نیز بر منش متعادلتر لاریجانی واقف بودند.
به موضوع پیشنهاد آقای پوتین برگردیم. امکان دارد آقای لاریجانی و همفکران ایشان طرحی برای تخفیف کشمکش اتمی داشته اند اما برای زمینهسازی ، پای پیشنهاد رییس جمهور روسیه را به میان کشیده باشند؟
متاسفانه در بحث پیشنهاد پوتین، چون نه ایران و نه روسیه هیچکدام رسما صحبتی نمیکنند باید تنها هنگام رسمی شدن خبر در باره آن صحبت کرد. چنین گمانهزنی هایی هست. شاید حتی پوتین واقعا پیشنهادی آورده بوده و آقای لاریجانی خواسته با افشای این مسئله، پیامی برای غرب و برخی جناح های داخلی ایران بفرستند که آقای پوتین حامل پیام گروه ۵ بعلاوه ۱ بوده است. شاید آقای لاریجانی خواسته با طرح پیشنهاد پوتین، کمکی به تعلیق بحث تحریم علیه ایران بکند. به نظرمن آقای لاریجانی بدون هماهنگی نمی توانسته خبر پیشنهاد پوتین را سرخود اعلام کند، چون نماینده مقام رهبری و منصوب ایشان است. به نظر من پیشدستی آقای لاریجانی در اعلام این خبر با توجه به جمله آخر مقام رهبری در دیدار با پوتین، به منظور کمک در پیام رسانی به دنیای غرب بوده تا جهت جدیدی در پرونده هستهای ایران ایجاد شود. بد نیست اشاره شود که نشریه فایننشال تایمز درشماره جمعه خود نوشته که سولانا با ابتکار بسیار قوی ای پشت میز مذاکره با آقای لاریجانی در روز سه شنبه مینشیند تا ایران را به تعلیق غنی سازی اورانیوم متقاعد کند. این هم یک پیامی در خود دارد اما الان با این تغییر، معلوم نیست چه کسی به دیدار آقای سولانا می رود.
مصاحبه گر: مهیندخت مصباح