۱۲۵ سالگی آگاتا کریستی، "ملکه جنایت"
۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سهشنبهآگاتا کریستی در پاریس مشغول تحصیل موسیقی بود که به خاطر جنگ جهانی اول آن را ناتمام گذاشت. شاید اگر این اتفاق نیفتاده بود، او به جای نوشتن داستانهای جنایی و کارآگاهی به کار مورد علاقهاش، خوانندگی و نوازندگی، میپرداخت. اما جنگ جهانی اتفاق افتاد و کریستی از ابتدای دههی دوم قرن بیستم به کاری روی آورد که لقب"ملکهی جنایت"، و عنوان "بزرگترین جنایینویس قرن بیستم" را برای او به ارمغان آورد. پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی ۱۲۵ سال از تولد او میگذرد.
او آثاری خلق کرد که رکوردهای بینظیری نصیب نویسنده کرده است؛ بر اساس اطلاعاتی که نوهی کریستی در سایت رسمی مادربزرگش منتشر کرده، کتابهای او در بیش از یک میلیارد نسخه در انگلستان و به همین تعداد در کشورهای دیگر به فروش رسیدهاند. برخی از منابع این رقم را تا ۴ میلیارد نسخه اعلام میکنند. آگاتا کریستی از این لحاظ پرخوانندهترین نویسندهی جهان به شمار میرود.
آثار آگاتا کریستی به بیش از یکصد زبان ترجمه شدهاند. او از این منظر نیز رکوردی دیگر را به نام خود ثبت کرده است. نمایشنامهی "تله موش" او که از دههی پنجاه میلادی تا کنون بیوقفه در یکی از تاترهای لندن به روی صحنه میرود، با دهها از ۲۵ هزار اجرا، موفقیت دیگری است که حتی نصیب ویلیام شکسپیر، هموطن نامدار کریستی نیز نشده است.
آثار بی زمان و مکان
۶۶ رمان و چندین داستان کوتاه و نمایشنامه جنایی و کارآگاهی نوشتههای اصلی آگاتا کریستی محسوب میشوند که به نظر بیزمان و مکان میرسند و همچنان طرفداران زیادی دارند.
از او تعدادی مجموعه شعر و چند داستان عاشقانه و احساساتی نیز به جا مانده که با نام مستعار ماری وستماکوت منتشر شده و چیزی بر محبوبیت نویسنده نیفزودهاند.
کارهای اصلی این بانوی انگلیسی همان داستانهای جنایی، به ویژه ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و خانم مارپل هستند که بارها بر اساس آنها فیلم سینمایی و تلویزیونی و اجراهای رادیویی ساخته شده است. "قطار ۴ و ۵۰ دقیقه از پدینگتون"، "شاهد پرونده"، "قطار سریعالسیر شرق" و "مرگ بر رودخانهی نیل" از مشهورترین این آثار به شمار میروند.
دستمایه قرار گرفتن داستانهای کریستی برای ساختن فیلم از سال ۱۹۲۸، و برای مجموعههای تلویزیونی از ۱۹۴۵ آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
بانوی سمهای مهلک
آگاتا کریستی ۱۹۱۴ با یکی از خلبانان ارتش سلطنتی انگلیس ازدواج کرد. این ازدواج چندان دوام نیافت، اما نام خانوادگی همسرش، آرچیبالد کریستی برای همیشه بر او ماند. نویسندهی انگلیسی پس از این ناکامی که تاثیر ویرانگرش تا سالها بر او ماند با یکی از هموطنان باستانشناساش آشنا شد که در عراق مشغول حفاری بود.
ابتدای دههی سی میلادی آگاتا کریستی گذارش به عراق افتاد و پس از آشنایی با خانوداه لئونارد وولی، یکی از باستانشناسان مشهور انگلیسی، سفرش به این کشور تکرار شد. او در همین دوران با همسر دومش، مکس ملووان که دستیار وولی بود، آشنا شد.
در چند دههی بعدی آگاتا کریستی در ماموریتهای اکتشافی همسرش را همراهی میکرد و در مستندسازی و عکسبرداری از یافتههای باستاشناسی با او همکاری داشت. رد این دوران در بسیاری از آثار کریستی که شهرهای شرقی مکان ماجراهای آنهاست، برجا مانده است.
یکی دیگر از یادگارهای دوران جنگ جهانی اول اشتغال کریستی به پرستاری و کار در داروخانه بود.
آشنایی او با سمهای کشنده که در داستانهایش بارها به خورد مقتولان داده شده، حاصل این دوران است. بیهوده نیست که یک مستند تلویزیونی که ده سال پس از مرگ نویسنده، ۱۹۸۷، از سوی کانال دوم تلویزیون آلمان تهیه و پخش شد "بانویی با سمهای مهلک" نام داشت.
آگاتا در ایران
آگاتا کریستی در سالهایی که همسرش در عراق و شمال سوریه مشغول کاوش بود، همراه او دو بار نیز به ایران سفر کرد. سفر اول به سال ۱۹۳۱ و اندکی پس از ازدواج با ماکس ملووان مربوط میشود. این دو پس از خاتمهی یکی از ماموریتهای ملووان در عراق، به جای بازگشت به انگلستان چند روزی را در ایران میگذرانند. کریستی در این سفر از شیراز و اصفهان دیدن میکند و شیفتهی این دو شهر میشود.
سفر دوم خالق مشهورترین رمانهای جنایی و همسر باستانشناسش پس از به پایان رسیدن آخرین ماموریت ملووان در منطقه در سال ۱۹۵۸ صورت گرفت. این زوج انگلیسی در این سفر دو هفته در شیراز اقامت کردند. ظاهرا نارنجستان قوام که یکی از خانههای مشهور دوران قاجار به شمار میرود، بسیار مورد توجه کریستی قرار گرفته بود. او در داستانی با نام "خانهای در شیراز" به وصف گوشههایی از این مکان میپردازد.
آشنایی و شیفتگی آگاتا کریستی تهیهکنندگان فیلمی که بر اساس رمان Ten Little Indians او نوشته شده را در سال ۱۹۷۴ به ایران کشاند. صحنههایی از این فیلم در سرسرای هتل شاه عباس اصفهان، تخت جمشید و ارگ بم فیلمبرداری شده است.
نویسندهی انگلیسی در یادداشتهایی که از او به جا مانده به سفرهایش به ایران اشاره کرده و سرسبزی باغهای شیراز را ستوده است.
او همچنین اصفهان را یکی از شهرهای محبوب خود معرفی میکند. آگاتا کریستی پنج سال پیش از مرگش برای بار سوم همراه همسرش راهی ایران شد و در مراسمی از سوی دولت نشان افتخار دریافت کرد.
سیل کتابهای کریستی در زبان فارسی
داستان جنایی و کارآگاهی در ایران به عنوان یک "ژانر" یا "نوع ادبی" جدی گرفته نشده است. نویسندگان صاحبنام اثر قابل توجهی در این سبک نیافریدهاند و مترجمان معتبر نیز به ندرت سراغ این نوع رفتهاند. یکی از معدود نمونههایی که خلاف این روند بود "قتل در خانه کشیش" است که با ترجمهی فرزانه طاهری، ۱۳۷۲ توسط انتشارات طرح نو منتشر شد.
داستانهای آگاتا کریستی در سالیان پیش اغلب به عنوان پاورقی در مطبوعات عامهپسند یا از طریق ترجمههای سردستی و بازاری به دست ایرانیان رسیده است.
انتشارات هرمس از حدود پانزده سال پیش نشر مجموعهی آثار این نویسندهی انگلیسی را در ۷۶ جلد در دستور کار دارد. بخشی بزرگی از این کار بر عهدهی مجتبی عبداللهنژاد قرار گرفت. در سالهای گذشته چند جلد از کتابهای آگاتا کریستی با ترجمهی مترجمان مختلف و شمار زیادی از آنها نیز با برگردان عبداللهنژاد به فارسی منتشر شده است.
روی آوردن به آثار آگاتا کریستی در ایران گرچه به طور جدی آغاز و انبوهی از کتابهای او روانهی بازار شده، تیراژ کتابهای او به زبان فارسی قابل قیاس با وطن نویسنده نیست. رمانهایی که در دو سال گذشته از این نویسنده منتشر شدهاند، اغلب تیراژی بین هزار تا دو هزار نسخه دارند. این در حالی است که همچنان هر سال بیش از ۵۰۰ هزار نسخه از کتابهای او در انگلستان به فروش میرسد.
منتقدان ادبی معتقدند که آثار آگاتا کریستی نقش مهمی در پیشرفت و تکامل رمانهای جنایی و کارآگاهی داشته و از این منظر و به لحاظ ادبی، جایگاهی خاص به نویسندهاش دادهاند. این جنبه از آثار او و ارزش آنها به عنوان یکی از انواع ادبی هنوز در ایران مورد توجه نویسندگان و خوانندگان جدی ادبیات قرار نگرفته است.
آگاتا مری کلاریسا که با نام خانوادگی همسر اولش کریستی شهرت دارد، در روز ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.