«مسئولان وزنهبرداری راه قهرمانی را در دوپینگ میبینند»<br>گفتوگو با منوچهر برومند
۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبهآقای برومند، چرا وزنهبرداری ایران به وضعیت امروز دچار شده است؟ چرا یک خبر رسوایی پس از دیگری؟ چرا افشای دوپینگ یک وزنهبردار ملیپوش ایرانی پس از دیگری؟ و چرا خبرهای عجیب و تعجبآور در مورد انتصاب مسئولین در کادر رهبری فدراسیون وزنهبرداری ایران، این ورزش سنتی و دوستداشتنی ایرانیان را به زانو درآورده است؟
منوچهر برومند: شما از من میخواهید راجع به ورزشی که سالها در آن زحمت کشیدهام و قهرمان آن بودهام، صحبت کنم. میدانید که من عمرم را در این رشته گذراندهام. ۱۲ سال عضو تیم ملی وزنهبرداری ایران، هفت سال سرمربی تیمهای ملی ایران و همچنین اولین رییس فدراسیون وزنهبرداری پس از پیروزی انقلاب بودم. عمر من در این رشته گذشته است. خواهناخواه بعد از این همه سال، آدم تعصب دارد. بالاخره زحمت کشیده و کار کرده است.
آنچه که در دنیا معمول شد و به کشور ما هم کشیده شد، مسالهی دوپینگ است. متاسفانه این دارو و دوپینگ به وسیلهی یک مربی بلغاری به ورزش ما و رشتهی وزنهبراری هم کشیده شد.
این مربی و خانم او که از تحصیل کردههای بیوشیمی بود، بعد از کنار رفتن من، از سوی فدراسیون وزنهبرداری ایران دعوت به کار شدند و به رشتهی وزنهبرداری آمدند که آن را بسازند. اما این آقای بلغاری و خانماش، ورزش ما را متاسفانه گرفتار و آلوده کردند. این رشتهی ما به دارو و دوپینگ آلوده شد و مشکلاتی برای آن پیش آمد که باعث تاسف است.
انشاالله عزیزان، دوستان و آدمهای باشرف و انسان بتوانند کاری کنند که این لکهی ننگ را از این ورزش دور کنند.
آقای برومند، اگر به هر دو روی سکه نگاه کنیم، میبینیم که درست است که دارو و مواد دوپینگی را کسانی وارد وزنهبرداری ایران کردهاند، اما از سوی دیگر خود وزنهبردارها و دیگر مسئولین فدراسیون وزنهبرداری ایران نیز باید مقداری دوپینگپذیر بوده باشند. وگرنه کار به اینجاها نمیکشید. نظر شما چیست؟
بله، اشتباه این بوده که فدراسیون آن زمان نمیبایست بدون مطالعه و بدون اطلاع افرادی را بیاورد که نه تنها باعث افتخار مملکت نمیشوند، بلکه باعث ننگ میشوند. اما این اشتباهی بود که فدراسیون و مسئولین انجام دادند. این آقایان هم آمدند و وزنهبرداری ما را مورد آزمایش قرار دادند ومتاسفانه دوپینگ وسعت و گسترش پیدا کرد. الان هم تا ریشهکن نکنیم، تصفیه نکنیم و این کار را نابود نکنیم، به نتیجهی مطلوب نخواهیم رسید.
شما چه راه حل کوتاه مدتی را برای از میان برداشتن این دردسر پیشنهاد میکنید؟
من سابقهی ورزشیام را گفتم و با فدراسیون هم در تماس هستم؛ متاسفانه بعضی از آقایانی که گاه گاه مسئولیت میگیرند و کار میکنند، به این نتیجه رسیدهاند که ما بدون دوپینگ و دارو نمیتوانیم به مقام قهرمانی برسیم. در این باره من با خود مسئولین برخورد کردم و متوجه شدم بعضی از دستاندرکاران و متخصصان این رشته و برخی از مسئولین آن به این نتیجهی اشتباه رسیدهاند که حتما باید دارو و دوپینگ باشد تا ما مقام قهرمان شویم.
مسئولین ورزشی ما باید کسانی را که چنین طرز فکر، روش و سابقهی کاری را دارند، طرد کنند، مسئولیت را از آنان بگیرند و کار را به دست آدمهای باوجدان و باشرف بسپارند؛ کسانی که انسان هستند و میخواهند سلامت ورزش را حفظ و خدمت کنند.
آقای برومند، هر عقل سلیمی میداند که در مسابقات بینالمللی وزنهبرداری همیشه تست دوپینگ انجام میگیرد. یعنی کسی که دوپینگی باشد، به قول معروف مچاش گرفته میشود. چرا با این وجود، دوپینگ در وزنهبرداری ایران در مسابقات بینالمللی هم تا این حد رونق دارد؟
تا افرادی که اعتقادشان برای ورزش و قهرمانی، دوپینگ و دارو است طرد نشوند، این افتضاحات و آبروریزی خواهد بود. باید این ننگ را از ورزشی که اولین افتخارات را برای ورزش مملکت به ارمغان آورد و در قهرمانی و گرفتن مدال پیشتاز بوده است، پاک کرد. باید مسئولین اراده کنند، تصمیم بگیرند، تصفیه کنند و آدمهای گرفتار و آلوده را از این ورزش دور کنند.
آیا این پند، نصیحت و گفتههای شما در وضعیت امروز وزنهبرداری ایران، در میان مسئولین ورزش ایران گوش شنوایی را پیدا کرده است؟
اگر گوش شنوا پیدا میکرد (با خنده)، ادامهی دوپینگ طرد و نابود میشد. متاسفم!
اگر این حرفهای منطقی، در جامعهی ورزش ایران و در بین مقامات مسئول ورزش کشور گوش شنوایی را ندارند، پس ادامهی فعالیت حرفهای در ورزش ایران، فعالیت قهرمانگرایی در ورزش ایران دیگر چه معنایی دارد؟
چه باید بگویم؟! وقتی نگاه میکنیم و میبینیم که آلودگی دارو این ورزش و سابقهی ورزشی ما را به راحتی نابود کرده و دارد نابود میکند و هنوز هم ادامه دارد، باعث تاسف است دیگر. من نمیدانم والله… به عنوان یک ورزشکار قدیمی و پیر چهکار کنم و چه بگویم.
وقتی آزمایشات دارد دوپینگ را نشان میدهد، اعلام میکنند و محروم میکنند، این دیگر نشانهی انجام یک کار خلاف است. این خلاف را چهکار باید کرد؟ من نمیدانم. در این کار ماندهام.
دو رسوایی اخیر دوپینگ ایران، امید نائیج و سعید علی حسینی هستند؛ یکی از آنها میگوید که آمپول دوپینگ را به زور به او تزریق کردهاند و دیگری هم میگوید که اصلا دوپینگ نکرده است. از سوی دیگر، فدراسیون جهانی وزنهبرداری رسما اعلام میکند که تست دوپینگ این دو مثبت بوده است. کل مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
روز سهشنبه در یک میهمانی ناهار، با پیرمردان و پیشکسوتان ورزشی دور هم جمع بودیم. در یک روزنامهی ورزشی خواندم که آقای علی حسینی − که پدرش عزیز حسینی از وزنهبردارهای زمان من بود و من افتخار استادی ایشان را داشتم − مصاحبه کرده، خود را پاک میداند و میگوید که آزمایش ادرار او را عوض کردهاند و مصرف این دارو به او مربوط نیست. حال باید چه کسی بررسی کند، چه کسی باید به این حقیقت برسد، خدا شاهد است که من ماندهام.
مسالهی دیگری که در جهان ورزش خیلی به ندرت دیده میشود، اتفاقی است که در کادر رهبری فدراسیون وزنهبرداری ایران رخ داد. تنها دو روز پس از اخراج سرمربی تیمهای ملی وزنهبرداری ایران، حسین رضازاده، او به عنوان رییس جدید فدراسیون وزنهبرداری ایران برگزیده میشود. شما به عنوان عضوی از خانوادهی وزنهبردارها کسی را دیدهاید که از این مساله تعجب نکرده باشد؟
والله باید خندید عزیز دل من! (با خنده)
اتفافا تا پیش از ایشان، من عضو کمیتهی فنی فدراسیون بودم. کمیتهی فنی فدراسیون، کمیتهی تیم ملی مربیان را منحل میکند. یعنی ما در جلسهای کمیتهی تیم ملی مربیان را منحل کردیم که در رأس آن، جناب آقای رضازاده بود. بعد از مدت کوتاهی، دیدیم که آقای افشارزاده ایشان را به جای خود، به عنوان سرپرست فدراسیون انتخاب میکند. این باعث تعجب است و نمیدانم چه باید بگویم.
من یادم نمیرود که اولین گروه ورزشکارانی که خدمت آقای خمینی رسیدیم، ما وزنهبردارها بودیم. دو ماه پس از آن که ایشان تشریف آوردند و هنوز در قم بودند، ما وزنهبردارها، مرحوم نامجو، همهی پیشکسوتان قدیمی و قهرمانان روز به خدمت ایشان رسیدیم.
صحبتهای آقای خمینی در این دیدار جالب بود و باعث تعجب ما شد. آقای خمینی گفتند: «من ورزشکار نیستم، ولی ورزشکارها را دوست دارم». بعد هم گفتند: «فرزندان من! سعی کنید قهرمان نباشید، پهلوان باشید».
وقتی پهلوان را تجزیه تحلیل کنید؛ یعنی سلامتی، درستی و انسان بودن مانند غلامرضا تختی که ۱۷ دی سالگردش بود. بعد از این همه سال وقتی با آقای مهدیزاده بر سر خاک مرحوم تختی رفتیم، برای خواندن فاتحه باید کلی آدمها را کنار بزنم تا به سر خاک او برسم.
امروز ورزشکارانی هستند که تعداد مدالهایشان بسیار بیشتر از آقای تختی است، ولی چنین محبوبیتی که ایشان در میان مردم داشت و دارد را نمیبینیم.
همیشه گفتهام محبوبیت تختی به خاطر خصلت پهلوانی او است. اگر ما هم توانستیم در راستای پهلوانی و حقیقت و درستی باشیم، خدمت کردهایم. وگرنه اگر بخواهیم با دنیایی که ممکن است در آن هزاران کلک و افتضاح باشد، راه بیفتیم، به این افتضاحی میکشد که امروز کشیده شده است.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: داود خدابخش