1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فیلم «مثل دیگران باش»، چالش متن با حاشیه

۱۳۸۶ بهمن ۲۴, چهارشنبه

یکی از موضوع‌های اصلی برلیناله امسال، مسئله اقليت هاى جنسى و هم جنس‌گرايى است. اين مسئله اجتماعى به‌خصوص در جوامع اسلامى اشكال پيچيده اى به خود گرفته مى گيرد. فيلم "مثل ديگران باش" به اين مسئله در ايران امروز مى پردازد.

https://p.dw.com/p/D7AP
صحنه‌ای از فیلم «مثل دیگران باش«
صحنه‌ای از فیلم «مثل دیگران باش«عکس: Berlinale Pressestelle

جشنواره فيلم برلين امسال ميزبان چندين فيلم مستند بود كه به مسايل ايران مى پرداختند. شركت فيلم هاى مستند در جشنواره امسال به لحاظ تنوع و تعداد چشمگير است. حتا در بخش اصلى رقابت ها، حضور فيلم هاى مستند از جايگاه مهمى برخوردار است. در بخش "مجمع" و يا Forum نيز كه مكان مناسب و هميشگى براى فيلم هاى مستند است، فيلمى نيز به نام Be Like Others "مثل ديگران باش" به كارگردانى طناز اسحاقيان به نمايش در آمد. طناز اسحاقيان كارگردان جوان ايرانى– امريكايى است كه پيش از اين نيز دو فيلم مستند ساخته است. فيلم او به نام "عشق به سبك ايرانى– امريكايى" نيز در جشنواره فيلم گوتنبرگ در سوئد در سال گذشته به نمايش گذاشته شد.

موضوع فيلم "مثل ديگران باش" به يكى از معضلات اجتماعى در دنيا امروز، اما بويژه در كشورهاى اسلامى اختصاص دارد. اين مسئله چگونگى وضعيت جنسيت بطور كلى است. ايده فيلم برخاسته از اين واقعيت است، كه در ايران گرچه قوانين موجود آشكار عليه هم جنسگرايى است، اما بنا به فتوايى تغيير جنسيت در صورت تاييد پزشكى مجاز و قانونى است. كارگردان خود اعتراف دارد كه اين برخورد دوگانه يكى از ظرافت هاى موجود درباره اين معضل است.

فضاى فيلم، مطب معروفترين جراح ايرانى به نام دكتر بهرام ميرجلالى براى تغيير جنسيت در تهران است. اين دكتر ايرانى آخرين نقطه اميد براى بسيارى از انسان هايي است كه احساس مى كنند در بدن وتنى اشتباه بدنيا آمده و زندگى مى كنند.

فيلم شرح داستان چندين مرد جوان در سنين ۲۰ تا ۳۰ سال است كه براى بازيابى هويت خود در جامعه به مبارزه اى سخت روى آورده اند. در جامعه اى با بافت سنتى نه تنها پذيرش چنين مسئله اى ناممكن است، بلكه بعضاً گفتگو در باره آن نيز بمثابه تابوشكنى است.

طناز اسحاقيان بدرستى مى گويد كه براى شناخت فرهنگ غالب در يك كشور بايد به سراغ فرهنگ هاى حاشيه اى و ظاهراً كم اهميت‌تر رفت. ظرفيت و توانايى هايى فرهنگ حاكم در يك جامعه تنها در نوع برخورد با كسانى قابل سنجش است كه با هنجارهاى مسلط اجتماعى همخوانى ندارند.

از طريق چهره هاى فيلم موضوع تغيير جنست و هم جنسگرايى ابعادى انسانى مى يابد. انوش پسر بيست ساله و با آرايشى زنانه، در صدد تغيير جنسيت خود است. دوست پسر او ،على، نيز اميدوار است كه عمل جراحى حلال بسيارى از مشكلات اجتماعى قانونى بر سرراه ايندو باشد.

در گفتگويى در فيلم درباره اين مسئله گفته مى شود:

«–شما اگر همين الان هم در خيابان راه بريد، مي بينيد كه ۹۰ درصد مردم برمي گردند، صحبت مى كنند. يعنى خوت مى توانى بشنوى، كه اين همجنس باز است وفلان است. و هركس هم جاى من باشد نمى تواند اين مسئله را براحتى حل كند. بيشترين مشكل من دارم با اين مردم است.

– فكر ميكنى بعد از عمل راحتتر مى شود؟

– صددرصد»

فشارهاى قانونى و برخوردهاى خشن روزانه با همجنسگرايان سبب آن شده كه برخى از آنان تنها راه را در تغيير جنسيت جستجو كنند. اين مسئله در برخورد يكى از اين مردان جوان به نام فرهاد آشكار مى شود. او در ضمن مصاحبه اى با صدا وسيماى ايران منقلب مى شود و دست به بازگويى حقيقت زندگى خود و ديگران شبيه خود مى زند.

آنچه در فيلم جالب توجه است نقش دكتر مير جلالى است. او بدرستى آگاه به وضعيت دردناك مراجعه كنندگان است. توضيحات او بدور از كليشه هاى متداول و بسيار حرفه اى صورت مى پذيرد. او مى‌داند كار قانونى او آخرين راه نجات براى بسيارى از بيماران و عملى كاملاً انساندوستانه است.

او در ضمن مشاوره اى مى گويد:

«– شما يك موجودات استثنايى هستيد، ولى صددر صد طبيعى هستيد.

– متاسفانه اما جامعه نمى پذيرد.

– بله اما اين يك مسئله ديگر است. شما را طبيعت درست خلق كرده است. و در تمام دنيا نيز اين ناهماهنگى وجود دارد.»

فيلم "مثل ديگران باش" در دوره اى كه تفاهم ميان فرهنگ ها به ضرورتى حياتى بدل شده است، گوشه اى از جدال ميان فرهنگ غالب وحاكم و انسانهاى حاشيه اى را در جامعه ايران به نمايش مى گذارد.