1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جعفر پناهی از کارگردانی تا تاکسیرانی؛ نقدی بر فیلم "تاکسی"

شهرام اسلامی۱۳۹۳ بهمن ۱۷, جمعه

انتخاب فیلم " تاکسی" در بخش اصلی جشنواره برلین پیامی روشن دارد: برلیناله مدافع آزادی هنرمندان و فعالیت‌ مستقل آنان است. "تاکسی" دومین فیلم از فیلم‌های بخش رقابتی بود که روز جمعه، ۶ فوریه در کاخ برلیناله اکران شد.

https://p.dw.com/p/1EXUF
نمایی از فیلم "تاکسی"، آخرین ساخته جعفر پناهیعکس: Berlinale 2015

ساعت ۹ صبح روز جمعه (۶ فوریه) فیلم "تاکسی" در بخش رقابتی شصت و پنجمین دوره از جشنواره فیلم برلین در کاخ برلیناله به نمایش درآمد. تمامی اعضای هیئت داوران نیز در سالن سینما حضور داشتند.

محدودیت‌های ساختن فیلم، ممنوع‌الخروج بودن جعفر پناهی و حاشیه‌های گوناگون سبب شده بود که عطش منتقدان و دوستداران سینما را برای تماشای فیلم پناهی دوچندان شود.

پناهی در این فیلم با هویت واقعی خود تاکسی می‌راند. مسافران مختلفی سوار تاکسی او می‌شوند و دوربین‌هایی که در تاکسی تعبیه شده‌اند دیالوگ‌ها و رفتار مسافران را ضبط می‌کنند. فیلم شباهت زیادی به فیلم‌های مستند دارد.

در آغاز فیلم این‌شبهه وجود دارد که مسافران از وجود دوربین‌ها آگاهی ندارند و موضوعات مورد بحث اتفاقی و تصادفی هستند، اما روند فیلم خلاف این تصور را تقویت می‌کند. البته می‌توان تصور نمود که این فیلم محصول گفت‌وگوهای متفاوت و متعددی بوده که پناهی در تدوین دست به گزینش زده تا محتوایی یک‌دست و دلخواه خود را در قالب یک فیلم تهیه و ارائه کند.

اما شماری از مسافران در این فیلم به نصب دوربین‌ها پی می‌برند، حتی دست‌فروشی که فیلم‌های سینمایی را به صورت غیرمجاز می‌فروشد، پناهی را می‌شناسد و حتی به او می‌گوید که متوجه شده که گفت‌وگو میان یک مرد و زن درباره مجازات اعدام برای ضبط و فیلم‌برداری تدارک شده بوده است. البته پناهی پاسخی به این گمانه‌زنی نمی‌دهد. به زبان ساده آن که این دو مسافر "در جلوی دوربین فیلم بازی کردند."

اغلب دیالوگ‌ها زمینه اجتماعی، سیاسی یا هنری دارند. از موضوع مجازات اعدام گرفته تا سانسور و خودسانسوری در سینما.

استقبال از "تاکسی"؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در برلیناله

بیشتر مسافران افرادی عادی و گمنام هستند، تنها نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، چهره‌ای سرشناس در میان آنان است.

از گفته‌های ستوده می‌توان دریافت که فیلم حدوداً در چه زمانی تهیه شده است. ستوده در گفت‌وگوی کوتاه خود به "اعتصاب غذای خشک" غنچه قوامی اشاره می‌کند.

غنچه قوامی که قصد تماشای مسابقه والیبال را داشت در ۳۰ خرداد ۱۳۹۳ در برابر ورزشگاه آزادی بازداشت شد. وی از دهم آبان در زندان دست به اعتصاب غذای خشک زد.

غنچه قوامی به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوع‌الخروجی محکوم شد و سرانجام به قید وثیقه در اوایل آذرماه آزاد شد.

حرکت دوربین

می‌توان حدس زد که چندین دوربین در این فیلم بکار گرفته شده‌اند که در سکانس‌هایی ایستا و در برخی مورد متحرک هستند. اما آگاهی از محدودیت‌های فیلم‌‌برداری (پناهی همچنان به لحاظ قانونی اجازه کار ندارد) توقع‌ها‌را کاهش داده و قضاوت در مورد کار دوربین را در این چارچوب این واقعیت مجاز می‌کند.

تمام فیلم شاید به خاطر همین محدودیت، در روز و با روشنایی کافی در تهران تهیه شده است. چندین دوربین دیگر نیز جلوی دوربین فیلم قرار می‌گیرند. مردی که دچار تصادف شده و مجروح است، گمان می‌برد که لحظات پایانی زندگی خود را سپری می‌کند و از راننده تاکسی می‌خواهد که وصیت او را با تلفن همراه ضبط کند. که البته پناهی به دلیل رانندگی، این وظیفه را برعهده دست‌فروش فیلم‌های سینمایی می‌گذارد.

Deutschland Berlinale 2015 Taxi EINSCHRÄNKUNG
نمایی از فیلم "تاکسی"عکس: Berlinale 2015

دوربین خواهرزاده پناهی نیز یکی دیگر از این دوربین‌هاست. او دختربچه‌ای است که برای پروژه‌ تهیه فیلم در مدرسه قصد دارد سوژه‌ای بیابد و از دایی خود در این باره کمک و راهنمایی طلب می‌کند.

تئوری سانسور و خود سانسوری در سینما

حضور خواهرزاده پناهی و گفت‌وگوهای او با دایی‌اش (پناهی) چارچوب نظری سانسور و خودسانسوری در سینمای ایران را به زبانی صریح و ساده به چالش می‌کشد. دختر می‌گوید که معلم گفته که "آدم‌های خوب در فیلم باید نام‌های مذهبی داشته باشند و کراوات هم نزنند."

در همین دیالوگ ساده بحث‌های مهمی حول وحوش "مرزهای واقعیت و خیال، آنچه هست و آنچه که باید گفته شود یا آنچه باید نمایش داده شود" صورت می‌گیرد.

"خانم معلم" که در اینجا نماد ممیزی جمهوری اسلامی است به غیر از یک سری دستورات محدود‌کننده، به بچه‌ها گفته که "خود باید متوجه شوند که کجای کارشان ایراد دارد یا کارشان خوب نیست و از نمایش یا گفتن آن خودداری کنند."

آنچه انتظار فیلم‌دوستان را در برلیناله ۲۰۱۵ می‌کشد • گفت‌وگو

فیلم‌های چندی در تاریخ سینما درباره گفت‌وگوها و حوادثی که در تاکسی صورت می‌گیرند، ساخته شده‌اند که شاید معروف‌ترین آنها "شب بر روی زمین" ساخته جیم جارموش باشد، اما اگر در فیلم جارموش وحدت زمانی و تنوع موضوعی، مکانی و فرهنگی به گونه‌ای استادانه به هم آمیخته شده‌اند، در فیلم پناهی، تاکسی و راننده آن تنها محملی برای طرح موضوعات متفاوت‌اند.

پناهی به عنوان راننده تاکسی، در اصل فیلم‌سازی است که بطور مخفی کار می‌کند. او نیز در این فیلم "نقش بازی می‌کند"، خود را نیمه "استتار" کرده تا "اموراتش" بگذرد.

پایان فیلم بر خلاف دیگر فیلم‌های پناهی به‌رغم امکان گمانه‌زنی ‌و تحلیل‌های‌متفاوت، بسیار داهیانه انتخاب شده است. هرچه که در فیلم گفته می‌شود در پایان اثبات می‌شود. خاموشی دوربین و پایان فیلم نه توسط کارگردان که به دست "دیگرانی" که با این هنر بیگانه‌اند، صورت می‌گیرد.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه