۱۱ سپتامبر و پيامدهاى ناگوار آن
۱۳۸۵ شهریور ۲۰, دوشنبهميدان مصافى به گستردگى جهان
روزنامهى فرانسوى «ليبراسيون» (Libération) چاپ پاريس در رابطه با سوءقصدهاى ۱۱ سپتامبر، از جمله انتقادات شديدى را متوجه سياست جرج بوش رييس جمهورى آمريكا مىكند و مىنويسد: «كابينهى بوش اين شاهكار را آفريد كه شور و حرارت عظيمى از همدردى و همبستگى را كه پس از ۱۱ سپتامبر در سراسر جهان نسبت به آمريكا ايجاد شده بود، تبديل به هيچ و پوچ كند. اين واقعيتى است كه «رهبرى بوش» در «جنگ عليه ترور» پيامدهاى ناگوارى داشت. اگر جهان امروز خطرناكتر از ديروز به نظر مىرسد، فقط تقصير القاعده نيست. رييسجمهورى آمريكا با سخنان هر چه بيشتر ايدئولوژيك و ترديدآميز خود قطعا در اين مساله نقش داشته كه كرهى زمين را به ميدان مصاف گستردهاى تبديل كند و شوك فرهنگها را كه جهادگران راديكال آرزومند آن هستند، شتاب بخشد».
ضرورت سياست خارجى جديد
روزنامهى سوييسى «تاگس آنتسايگر» (Tages-Anzeiger) چاپ زوريخ در مورد واقعهى ۱۱ سپتامبر مىنويسد: «پنج سال پس از سوءقصدهاى ۱۱ سپتامبر، بيلان آن ضرورى به نظر مىرسد: چه كسى در «جنگ عليه ترور» پيروز مىشود؟ پاسخ اين است: هيچكس. پيكار دورانساز تا كنون بيشتر بازنده داشته است تا برنده. غرب چه كار مىتواند بكند كه از بازنده به برنده تبديل شود؟ بايد با تمام چيزهايى مبارزه كند كه به جهادگران اجازه مىدهد مبارزه درونى اسلام بر سر قدرت را به لباس «جنگ ميان اسلام و غرب» درآورند. غرب همچنين بايد تلاش كند نيروهاى ميانهى جوامع اسلامى را به طرف خود جلب كند. به اين منظور سياست خارجى جديدى مورد نياز است كه به كمك عدالت، دمكراسى و مشاركت هدايت شود و نه از طريق نفت و ساير منافع استراتژيك و نيز ايدهى جزمى «برخورد فرهنگها».
آسيب بزرگ به آوازهى آمريكا
روزنامهى بريتانيايى «تايمز» (Times) چاپ لندن، به مناسبت پنجمين سالگرد ۱۱ سپتامبر مينويسد: «چشمانداز در رابطه با ۱۱ سپتامبر تغيير كرده است. آمريكا بلافاصله پس از اين رويداد از طرف همگان به عنوان قربانى در نظر گرفته مىشد. به همين دليل نخستين سالگرد اين واقعه، انگيزهاى براى وحدت بود. امروز ديگر چنين نيست. در آمريكا و بويژه در جاهاى ديگر، نسبت به مردگان اداى احترام مىشود، اما همزمان در ميان زندگان تلخكامى حاكم است. در كنار نظريهى توطئه، اين ادعاى نادقيق نيز مطرح مىشود كه قربانيان ۱۱ سپتامبر به شيوهاى بيشرمانه مورد استثمار قرار گرفتهاند، از طرف دولتى كه مىخواست از دست صدام حسين در عراق خلاص شود و ناگهان بهانهاى را كه آرزو داشت به دست آورد. تمام اينها نبايد توجيهى براى خطاهاى پنج سال گذشته باشد. اهداف و ايدهآلهاى آمريكا جدى بودند، اما غالبا بد فرمولبندى شدند و سياست عراق بعضا بصورت دردآورى نامتناسب بود. چيزى كه به آوازهى آمريكا در اين زمينه كه مىتواند اهدافش را در گسترهى جهانى متحقق سازد، آسيب بزرگى وارد كرد».
جهانى خطرناك تر
روزنامهى اسپانيايى «ال پايس» (El Pais) چاپ مادريد، در تفسيرى بر پنجمين سالگرد واقعهى تروريستى ۱۱ سپتامبر مىنويسد: «اين سوءقصد بيرحمانه، بوش رييسجمهورى آمريكا و كابينهاش را غافلگير كرد. اما آنان از فرصت به دست آمده بلافاصله استفاده كردند تا سياست نومحافظهكارانهى خود را به كرسى بنشانند. اين امر خود را از طريق اقدامات يكجانبه، جانشينكردن فشار نظامى به جاى ديپلماسى، محدودسازى آزادىهاى شهروندى و گسترش اختيارات رياستجمهورى مشخص مىسازد. نتيجهى پنج سال بعد آن، جهانى خطرناكتر است. مداخلهى قابلفهم اما ناشيانهاى در افغانستان صورت گرفت و جنگى ناعادلانه و توجيهناپذير در عراق، كه آمريكا در آن نه راه پيش دارد و نه پس».
لزوم تغيير ذهنيت رييسجمهورى بعدى
روزنامهى آلمانى «زود دويچه تسايتونگ» (Süddeutsche Zeitung) به مناسبت پنجمين سالگرد ۱۱ سپتامبر مىنويسد: «واكنش آمريكا نسبت به ۱۱ سپتامبر در بسيارى زمينهها درست و ضرورى بود. رژيم طالبان بايد ساقط مىشد و شهروندان حق برخوردارى از محافظت بهترى را دارند. اما دولت بوش در كانونىترين درگيرى ناكام ماند: اين دولت پشتيبانى قلبى و فكرى انسانها را از دست داد و با اينكه خود قربانى ترور بود، در آن به چشم متهم نگريسته مىشود، زيرا حق را شكست و نسبت به آن بىتوجهى كرد، جنگى را صحنهسازى نمود و دروغ گفت. بطور خلاصه: از آن چه كه بايد دفاع مىشد دست شست. بوش ديگر قادر به ترميم اين خرابى نخواهد شد. تغيير ذهنيت بايد براى رييسجمهورى بعدى محفوظ بماند. او مىبايست بازدهى تاريخى داشته باشد».