1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گفت‌وگو با دانیلا سانتانکه نویسنده کتاب "زن انکار شده"

مریم افشنگ۱۳۸۴ اسفند ۶, شنبه

دانيلا سانتانکه نماینده پارلمانی حزب ائتلاف ملی در ایتالیا، هفته گذشته کتابی با عنوان "زن انکار شده" منتشر کرد. اين کتاب به بررسی وضعيت زنان مسلمان در کشورهای خود و مسائل آنان در کشور ایتالیا می‌پردازد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران همزمان با انتشار این کتاب آن را به شدت مورد انتقاد قرار داد و آن را دریایی از پیش داوری درباره اسلام دانست. همین مسئله باعث شد که در این هفته سانتانکه رفت و آمد خود را با محافظ انجا

https://p.dw.com/p/A6N3
"امروز بسياری از زنان اگر حجاب بر سر می‌کنند نه به خاطر موافقت با آن بلکه به دليل فشار از جانب مردان است."
"امروز بسياری از زنان اگر حجاب بر سر می‌کنند نه به خاطر موافقت با آن بلکه به دليل فشار از جانب مردان است."عکس: AP

� دهد و تحت تدابیر شدید امنیتی قرار گیرد. به همین مناسبت با او درباره کتاب و شرایط زندگی زنان مسلمان به گفت و گو پرداختیم .

سانتانکه به عنوان یک نماینده مجلس درباره تحقیق و نوشتن درباره زنان مسلمان گفت:"

چون به نظرم می‌رسيد که در این لحظه مسائل مهم و بزرگی وجود دارند؛ مساله‌ی مهاجرت، مساله‌ی اسلام، بنابراین می‌خواستم شرایط و مسائل زنان مسلمان را نه تنها در کشورهای خودشان بلکه در کشور خودمان يعنی ايتاليا هم درک کنم."

او در پاسخ به دلیل انتخاب نام "زن انکار شده" برای کتابش چنين گفت: "چون زنان همچنان در جامعه نفی و انکار می‌شوند. متاسفانه در اين کشورها رفتار بد و نامناسبی با زنان می‌شود. آنان همچنان تحت سلطه مردان و قربانیان خشونت هستند و حتا هنوز مسائل قبیله‌ای و عشيره ای در زندگی شان وجود دارد. مهمترين مساله برای من این بود که آنها ازدواج مجدد همسرشان با يک زن ديگر را تحمل می کنند. بنابراين مسائل و مشکلات زيادی هست که بايد درک شود. ما زنان غربی بايد به مسائل و مشکلات زنان مسلمان پاسخ دهيم، آن را درک کنيم و به ياری آنها برخيزيم. ما بايد در راه آزادی آنان کمک کنيم چون تا زمانی که زنان آزاد نباشند، پيشبرد دمکراسی در کشورهايشان بسيار مشکل خواهد بود."

سانتاکه در مورد تفاوت بين زنان ايرانی و زنان ساير کشورهای اسلامی چنين می‌گويد:" اگر در مورد زنان مسلمان صحبت می‌کنيم بايد گفت که تفاوتی وجود ندارد. گرچه به هرحال واضح است که وضعيت و شرايط در بعضی کشورها نسبت به کشورهای ديگر بهتر و مساعدتر است. به عنوان مثال در مراکش قوانين و احکام مربوط به خانواده بسيار پيشرفته تر است.

او جمع بندی و ديدگاه خود را در مورد عمده ترين مشکلات زنان مسلمانی که به غرب مهاجرت می‌کنند چنين بيان می‌کند:" آنان به کشورهای ما وارد می‌شوند و درک می‌کنند که نه تنها احترام به آنها تغييری نمی‌کند بلکه از نقطه نظر کيفيت، زندگی آنها بدتر و تحقير آميزتر نيز می‌شود. چون می‌بينند در غرب مشکلات آنها عادی تلقی می‌شود. من معتقدم که ما زنان غربی تلاش اندکی در اين مورد کرده‌ايم. به اعتقاد من ما بايد حداکثر حساسيت را نسبت به اين مسائل داشته باشيم و به قول معروف بايد از همسايه‌ی بغل دستی خودمان نيز باخبر باشیم. ما بايد نسبت به آزادی این زنان متعهد باشیم.

خوشبختانه در ايتاليا قانونی به تصويب رسيده است که برای مردی که بخواهد بيش از يک همسر اختيار کند مجازات‌هايی در نظر گرفته شده است. به نظر من، پديده‌ی چند همسری بايد در تمام اروپا ممنوع شود و ديگر وجود آن در اينجا صحيح نيست. اين قضيه البته در مورد حجاب هم صادق است. من اصلا با حجاب اگر پر از معنا و مفهوم ايدئولوژيک نباشد مخالف نيستم. اما معتقدم امروز بسياری از زنان اگر حجاب بر سر می‌کنند نه به خاطر موافقت با آن بلکه به دليل فشار از جانب مردان است. از طرف پدران، همسران و برادرانشان. معتقدم اين حجاب کمی مانند آن ستاره‌ی زرد يهوديان است. علامتی است برای آن که فرمانبرداری اين زنان از مردان را بفهميم. بنابراين اقدامی که فرانسه در ممنوعيت حجاب در محل کار و مدارس انجام داد، اقدام خوبی است و زنان مسلمان زيادی آن را مانند نشانه‌ای از آزادی خود پذيرفتند. وجود قوانين سفت و سخت‌تری نه در جهت ضربه زدن به آنها بلکه در راه آزاد کردنشان ضروری است."

او در مورد تاثير زندگی در غرب بر روی اعتقادات و شيوه زندگی زنان مسلمان می گويد: " در ايتاليا در دو سال گذشته تعداد مساجد به طرز فزاينده‌ای زياد شده است اما از مسلمانان موجود در ايتاليا تنها پنج درصدشان در مساجد حاضر می‌شوند. از طرف ديگر اما در عربستان سعودی هيچ کليسای کاتوليکی وجود ندارد. اين روزها شاهد جنبش و حرکت توده مسلمان‌ها عليه غرب هستيم. من با اسلام میانه‌رو و معتدل و اسلامی که می‌تواند اصلاحات را بپذيرد موافق هستم. در عین حال بايد تمام افراط گرايان و متعصبينی که مسبب اين اتفاقات هستند را کنار بگذاريم. می‌خواهم بگويم در این لحظه اروپا بايد به اين آگاهی برسد که اين ها مسائل هزاره سوم هستند و برای حل آنها بيش از آن که فرهنگی مبتنی بر نسبی‌گرايی لازم باشد به فرهنگی مبتنی بر تقابل به مثل نياز هست. بنابراين لازمست بدانيم چه کاری می‌توانيم برای کمک به اين زنان انجام دهيم. من فکر می‌کنم اولين کاری که باید برایشان انجام شود و تاکنون زياد مورد توجه کشورهای اروپايی نبوده است آموزش آنهاست."

او در مورد دليل استفاده از اسکورت و محافظ شخصی چنين گفت:" من از طرف راديو و تلويزيون تهران مورد تهاجم قرار گرفتم زيرا به اعتقاد آنان کتاب من پر از پيشداوری‌هاست. اما من در اين کتاب مطلقا آدم ميانه‌رويی هستم و آروزی برقرای ارتباط و گفتگو را دارم و همچنين می‌خواهم به زنان مسلمان کمک کنم تا از وجوه بنيادگرايانه آزاد شوند. من در اين کتاب و در برابر چشمان همه اين حقيقت را بيان می‌کنم که اين بدرفتاری و این تسلیم از طرف مردان به زنان تحمیل شده است.