گزارشى از كنفرانس معضل اتمى خاورميانه و ايران و سياستهاى فراآتلانتيك در برلين
۱۳۸۵ فروردین ۹, چهارشنبهداود خدابخش
- گزارش نخست:
از طرف انستیتوی «پژوهشهای صلح» ایالت هسن (Hessen) آلمان دومین کنفرانس فرا آتلانتیک در محل نمایندگی ایالت اسن در برلين، پایتخت آلمان برگزار شد. مباحث این کنفرانس در شش بخش موضوعبندی شده بود و به مسایل حاد و مشاجرهبرانگیز اتمی در منطقه خاورمیانه و پیامدهای یک چنین اتمیشدن که البته منظور بیشتر تسلیحات اتمی بود پرداخت. و از همينرو طبيعی بود كه مسئلهی برنامهی اتمی ايران نيز در کانون بحث و گفتگو قرار بگیرد و اینکه چگونه میشود با برنامهی اتمی ایران مواجه شد یا با آن مقابله کرد و گزینههای نظامی و غیرنظامی مطرح در اين خصوص مورد بحث قرار گرفت.
نمایندگانی که در بحثها شرکت داشتند از سیاستمدارها، دیپلماتها و کارشناسان انستیتوهای پژوهشهای استراتژیک بودند. از جمله پروفسور "آنتونی کوردسمن" (Anthony Cordesman) از مرکز پژوهشهای استراتژیک و بینالمللی واشنگتن، پرفسور "داگلاس استرویساند" (Douglas E. Streusand) از کالج فرماندهی نیروی دریایی آمریکا، کلنل سابق "سام گاردينر" (Sam Gardiner) از نیروی هوایی آمریکا، از اسراییل دکتر "رویون پداتزور" (Reuven Pedatzur) از دانشگاه تل آویو و "يوزی رابین" (Uzi Rubin) رییس سابق نهاد توسعه و فنآوری و عضو سابق شورای امنیت ملی اسراییل. از ایران دکتر "محمد کاظم سجادپور"، سفیر ثابت ایران در دفتر سازمان ملل در ژنو و دکتر "علیاصغر سلطانیه" نماينده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی دروین در اين كنفرانس شركت داشتند و برای مدت کوتاهی نیز، آقای دکتر "منوچهر محمدی" معاون پژوهشی وزیر امورخارجه ایران که در یک سخنرانی کوتاه شرکت کرد و به پرسشهایی نیز پاسخ گفت.
از سوییس پروفسور "تيم گلدیمان" (Tim Gulimann) از جملهی سخنرانان بود. وى به مدت پنج سال سفیر سوییس در ایران و از سوى كشورش حافظ منافع ایالات متحده آمریکا در ایران بود و از بسیاری مسایل فیمابین ایران و آمریکا اطلاع کامل داشت و طرح خاص خودش را در مسئلهی اتمی ایران ارائه داد که جالب بود. همینطور شمار زیادی هم از کارشناسان آلمانی بودند و در روز دوم تقریبا نمایندگان احزاب آلمانی و نیز نمايندهى عاليرتبهى وزارت خارجهى آلمان در امور خلع سلاح شرکت داشتند.
چهرهی سرشناسی که در پایان جلسه روز اول سخنرانی جالبی ايراد کرد و به پرسشهای بسیاری پاسخ گفت دکتر "زبینیو برژینسکی"، مشاور امور امنیتی دولت جیمی کارتر در دوران انقلاب ایران بود. باید گفت که برژینسکی جزو نظریهپردازان و از كارشناسان سياست راهبردى و نيز يك محافظهکار واقعگرای (رئالیست) آمریکاست که با توجه به شناخت وسیعی که از منطقه خاورمیانه و ایران داشت، تحلیل جالبی ارائه داد. برژینسکی در کنار تحلیلی که از مسئلهی اتمی ارائه داد، به مخاطرات یک ایران اتمی با سلاح اتمی و به خطر واکنش نظامی آمریکا اشاره کرد، واكنشى كه دولت آمريكا بايد از آن پرهيز جويد. وى گفت، ایران بعد از ترکیه بیشترین استعداد را برای دمکراتیزهشدن دارد و کشوریست با یک فرهنگ غنی و تاریخی پرقدمت. وی اظهار داشت، حتی انتخاب نامنتظرهی احمدینژاد به مقام ریاست جمهوری نشان میدهد که این انتخابات تا اندازهای آزاد بوده و نه مانند روسیه که پیشاپیش مشخص بود چه کسی انتخاب میشود. برژینسکی در عینحال گفت، دمکراسی جمهوری اسلامی دمکراسی خاص خودش است و نه آنگونه که ما میفهمیم، ولی بهرحال ایران را بهیچوجه نمیشود، مثلا، با کره شمالی مقایسه کرد.
در حاشیه ضیافت شام، یوشکا فیشر، وزیر سابق امور خارجه آلمان نیز شرکت کرد و در یک سخنرانی خطاب به میهمانان ایرانی گفت که باید از ورود به یک رودررویی نظامی و یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه و مقابلهجویی با غرب شدیدا پرهیز کرد، زیرا این امر میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی در پی داشته باشد. به نظر وی معضل اصلی در واقع به عدم اعتماد متقابل برمیگردد.
کارشناسان آمریکایی و آلمانی شركتكننده در اين كنفرانس اذعان داشتند که ایران از حق فنآوری هستهای برخوردار است و کسی نمیتواند این را انکار بکند، ولی ترکیب یک ایران اتمی با یک ایدئولوژی انقلابی ترکیبیست بسیار خطرناک. یوشکا فیشر و بعضی از کارشناسان آمریکایی بويژه بر این موضع تاکید داشتند تا زمانیکه ایران در داخل و بويژه در دیپلماسی منطقه و جهان رفتاری انقلابی و افراطی دارد، نمیشود ایران اتمی را قابل تصور دانست و این عدم تعامل با جهان طبیعیست که مقاومت جامعه جهانی را بدنبال میآورد.
بطور کلی میشود گفت که همهی شرکتکنندگان، بويژه شرکتکنندگان آمریکایی و آلمانی، در بحثهای خود، نگران اوج گیری بحران بودند و نگران از اینکه مبادا دولت بوش با سرسختیهايش و عدم نرمشی که ایران در مواضع اتمیاش نشان میدهد، دست به یک حرکت نظامی ماجراجویانه بزند و آتش جنگ و تشنج تمام منطقه را دربربگیرد.
- گزارش دوم:
در آغاز كنفرانس كارشناس نظامى و استراتژيك آمريكايى پروفسور آنتونى كوردسمان (Anthony H. Cordesman) از مركز پژوهشهاى استراتژيك و بينالمللى واشنگتن نسبت به خطر برنامههاى هستهاى ايران و اهداف نظامى هستهاى ايران هشدار داد و گفت كه ايران ۳۷ تن كيك زرد (يا اورانيوم خام) در اختيار دارد و برخى كارشناسان معتقدند كه اين ميزان براى توليد ۵ تا ۶ بمب اتمى كافى است. وى افزود، از اوت و سپتامبر ۲۰۰۵ بدين سو ايران حدود هفت تن را به اورانيوم غنىشده تبديل كرده است كه اين براى توليد يك بمب اتمى كافى است. كوردسمان فهرستى از تأسيسات اتمى ايران را بر روى نقشهى ايران نشان داد به همراه يك رشته عكسهاى ماهوارهاى از تأسيسات رآكتور آب سنگين در اراك و تأسيسات زيرزمينى نطنز و عكسى ديگرى از روى زمين. كوردسمان همچنين فهرستى از كليهى موشكهاى ميانبرد و دوربرد ايران، چه از نوع متعارف آن و چه از نوعى كه مىتوان كلاهك هستهاى بر آنها سوار كرد را با تمامى مشخصات، از جمله شمار موشكهاى توليد شده، زمان آزمايش، موشكهاى در دست ساخت، نشان داد. كوردسمان گفت كه با اين مشخصات ايران بدنبال دستيابى به سلاح اتمى است.
كارشناس آلمانى ديگر پروفسور "روبرت اشموكر" از دانشگاه فنى مونيخ بعنوان يك مهندس موشك به توضيح در زمينهى سيستمهاى موشكى ايران از ديد فنى پرداخت كه كداميك الگوى روسى را به عاريت گرفتهاند و كداميك از نوع موشكهاى كرهى شمالى هستند ، موتورهاى آن چه تفاوتهايى با يكديگر دارند و برد هر يك چقدر است.
از آقاى دكتر علىاصغر سلطانيه، نمايندهى دائمى ايران در آژانس بينالمللى انرژى اتمى پرسيدم، نمايندگان ايران با چه هدفى در اين كنفرانس شركت كردهاند؟ وى گفت:
”اين يك كنفرانسى است كه روشنفكران كشورهاى مختلف شركت كردهاند و ما هم با نظرات شخصى خود بدون توجه به مسئوليت اصلى خودمان در اينجا شركت كرديم. هدف ما روشنگرى در واقعيت فعاليتهاى هستهاى ايران و توضيح مواضع جمهورى اسلامى ايران و مردم ايران در ارتباط با خواستهاى صلحطلبانه است. در اين جلسه كشورهايى مانند آمريكا صحبتهايى خواهند كرد و ما هم انتقادات خود را منعكس مىكنيم. دررابطه با سخنرانىای كه شد، متأسفم كه در يك چنين مجموعهاى كه روشنفكران كشورهاى مختلف بويژه در زمينهى خلع سلاح و امنيت بينالمللى شركت مىكنند، اطلاعات صرفا روزنامهاى و ژوناليستى ارائه مىشود و بعد نتيجهگيرى مىشود. بنده اعلام آمادگى كردم كه هرگونه اطلاعاتى را اصلاح كنم و اطلاعات دقيق را در زمينهى مطالبى كه مطرح شده بدهم كه هر كسى كه در اين جلسه نشسته و استفاده مىكند، اطلاعات دقيقترى در مورد فعاليتها داشته باشد. حتا بعضى از اين اطلاعات مغايرت كامل دارد با اطلاعاتى كه آژانس بينالمللى انرژى اتمى پس از سه سال فعاليت در گزارشهاى خودش اعلام كرده و در وب سايت آژانس هم وجود دارد.”
آقاى سلطانيه در ارتباط با اطلاعات كارشناس آمريكايى آنتونى كوردسمان گفت:
” اطلاعاتى كه ايشان دادند و بحث عكسهاى ماهوارهاى را كه نشان دادند و اطلاعات غلطى را كه بعد از اطلاعات اوليهى منابع آزاد و سازمان سيا ثابت شد كه اينها همه بىاساس بوده و آقای البرادعی، رئيس آژانس انرژی اتمی صراحتا در آخرين گزارشش اعلام كرد كه هيچ نوع مواد هستهاى و فعاليتهايی با اهداف ممنوعه حتا در سايتهاى نظامى ديده نشده است. اين اطلاعاتى كه اينجا ارائه میشوند به دو سه سال قبل مربوط هستند بدون آنكه نتيجهگيرىهايى را كه آژانس با ۱۷۰۰ روز- نفر بازرسى بدست آورده ، منعكس كنند. انتظار من اين است كه در بقيهى كنفرانس كمى عميقتر و دقيقتر در اين زمينه صحبت شود. نكتهى دوم اينكه ما در طول سه سال گذشته همهگونه اطلاعاتى دربارهى فعاليت هستهاىمان دادهايم. بازرسان آژانس بينالمللى هم بطور كامل از ايران بازرسى كردهاند و هيچ نوع ابهامى بر اساس گزارش آقاى البرادعى وجود ندارد. در عين حال اين سوال هست كه آيا كسانى كه در اينجا از اسرائيل شركت كردهاند، آيا حاضرند حتا يك سطر اطلاعات در مورد فعاليتهاى خودشان را بدهند؟ اطلاعاتى كه ما دادهايم و در وب سايت آژانس هم موجود است، در واقع هزاران صفحه اطلاعات هم بطور محرمانه به بازرسان آژانس دادهايم، ولى اسرائيلىها حتا يك سطر در مورد فعاليتهايشان ندادهاند و اين تبعيض و استاندارد دوگانه براى جامعهى بينالملل غيرقابل قبول است. اين نكته و پيامى است كه روشنفكران بايد در اين جلسه به تمام بدهند.”
لازم به يادآوریاست كه محمد البرادعى در آخرين گزارشى كه داده متذكر شده بود كه در نهايت نمىتوان به مقاصد واقعى ايران پى برد.
از آقاى سلطانيه پرسيدم، در شرايطى كه ايران در محاصرهى كشورهاى اتمى با سلاح اتمى است، از جمله اسرائيل و در شرايطى كه ايران در محاصرهى نيروهاى نظامى آمريكاست و حضور نظامى و سياسى آمريكا را در جوار خود و در منطقه حس مىكند، چرا جمهورى اسلامى ايران بدنبال سلاح اتمى نيست و نبايد باشد؟ آقاى سلطانيه گفت:
”پاسخ شما را خيلى ساده بايد بدهم. پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، اگر ايران مىخواست بدنبال سلاح هستهاى برود و در واقع در دكترين دفاعىاش مىخواست كه سلاح هستهاىاش را جاى بدهد، بهترين تصميم و گزينه خروج از NPT در آن زمان بود و جامعهى بينالملل و افكار عمومى نيز مىتوانستند آن را قبول كنند، زيرا مىدانستند كه انقلابى شده و تمامى قراردادها مىبايستى مورد بازبينى قرار گيرند و بنابراين مىتوانست از NPT بيرون بيايد. در حالى كه ما عضو NPT باقى مانديم و طى ۳۰ سال گذشته مورد بازرسىهاى آژانس قرار گرفتيم. نكتهى دوم اينكه ثابت شده كه سلاح نمىتواند ثبات و امنيت و يكپارچگى كشور را تضمين كند. آنچه كه ثبات ايجاد مىكند و بيش از هر نوع سلاحى مهم است، حمايت مردمى از يك نظام و يك رژيم است. اين اصل در روح قانون اساسى منعكس شده و اصل كلان سياست ايران هم هست...”
از آقاى سلطانيه مىپرسم پس ديگر چه نيازى به موشكهاى دوربرد هست كه ايران بدنبال ساخت آن مىباشد؟ نمايندهى ايران در آژانس بينالمللى گفت:
”من تصور مىكنم اين نكتهاى كه در اينجا هم مطرح شده بايستى دقيقا مورد بررسى قرار گيرد. در واقع كشورهاى مختلف در جهت دفاع از خودشان از سلاحهاى متعارف استفاده مىكنند. فعاليتهاى موشكى ما براى اهداف دفاعى است و دفاع از تماميت ارضى ايران امرى است لازم، بويژه ايران كه هشت سال تجربهى تلخى در رابطه با جنگ تحميلى داشته، بايستى كاملا برای دفاع از خودش مجهز باشد. و موشكهايى هم كه ايران دارد روى آنها كار مىكند، كاملا در جهت دفاع از خود است و سلاح انهدام جمعى نيست. اينها اطلاعاتى است كه همه مىدانند و ضمنا هيچ معاهدهى بينالمللى در زمينهى موشكى نيست كه ايران عضو آن باشد و به تعهدش عمل نكرده باشد.”
در اين كنفرانس دو روزه بيش از ۲۵ نفر در مباحث شركت جستند و ديپلماتهاى (بقول برخى شركتكنندگان ماهر و زيرك) ايرانى، يعنى دكتر محمد كاظم سجادپور، سفير دائمى ايران در ژنو و دكتر على اصغر سلطانيه، سفير ايران در آژانس بينالمللى به پرسشها پاسخ داده و بطور فعالى مىكوشيدند مواضع دولت خود را به كرسى بنشانند.
در روز دوم نمايندگان احزاب سياسى آلمان مواضع سياسى حزب خود در رابطه با معضل اتمى ايران را در يك ميزگرد مطرح كرده و به بحث پرداختند.
از خانم آنگليكا بر، نمايندهی حزب سبزها در پارلمان اروپا و مسئول هيأت پيگيرى مسائل ايران، در مورد سياست حزب سبزها در قبال معضل اتمى ايران پرسيدم. وى گفت:
”متأسفانه مذاكرات سه كشور اروپايى آلمان، فرانسه و بريتانيا با ايران به اهداف خود نرسيدند. و در پى آن بود كه اين سه كشور به آمريكايىها چك سفيد موافقت خود را داده بودند كه اگر موفقيت كسب نكرديم، آنگاه قضيه را به شوراى امنيت خواهيم كشاند. اين بدان معنا بود كه آنها طرح ويژهى خودشان را نداشتند، بلكه تمام مسئله را به آمريكايىها واگذار كردند و اين امر خطرناك است، زيرا كه مىتواند بحران را گسترش دهد، زيرا كه شوراى امنيت براحتى پرونده را به آژانس ارائه نخواهد داد. آمريكايىها بطور بارزى گفته بودند كه آنها خواستار تحريم و بدنبال تغيير رژيم هستند. و از نظر من تا زمانى كه اين امر در برنامه آنها قرار دارد، راه حل مسالمتآميز يافت نخواهد شد. از اين رو انتقاد من به دولت آلمان نيز هست، كه مىگذارد تهديد نظامى در دستور كار بماند، راهى است كه به بنبست ختم خواهد شد.”
خانم اوتا تساپف، عضو پارلمان آلمان و نمايندهى سوسيال دمكراتها كه اين كنفرانس دو روزه را پيگيرى مىكرد، در مورد سياست سوسيال دمكراتهاى آلمان در رابطه با مشاجرهى اتمى ايران گفت:
”ما همچنان تلاش خود را بر روى گفتگو و مذاكره متمركز كردهايم و وزارت خارجهى آلمان به همراه ديگران هماكنون به جد در تلاش تدوين پيشنهادهاى جديد است تا بار ديگر مذاكرات آغاز شود و ما از اين روند بشدت استقبال مىكنيم. از اين رو به نظر من به هيچ وجه انتقادى به دولت آلمان وارد نيست... اينكه شوراى حكام پرونده اتمى ايران را به شوراى امنيت ارجاع داده است، فقط براى اين بوده كه فشار بيشترى وارد شود و توجه جهانيان هر چه بيشتر به اين موضوع جلب گردد و به ايرانىها هشدارى داده شود كه ايرانىها نمىتوانند بطور يكجانبه تنها بر يك نكته اصرار ورزند كه طبق قرارداد NPT اين حق ايران است كه دست به غنىسازى بزند، بلكه آنها بايد نسبت به نگرانى جامعهى جهانى در مورد طرحهاى احتمالا نظامى ايران تفاهم نشان دهند. و اينكه اين مسئله در سراسر اين منطقه به گونهاى حل شود كه به ثبات در منطقه كمك كند. من همانند بسيارى از شركتكنندگان در اين كنفرانس از ادامهى مذاكرات حمايت مىكنم، مذاكراتى كه روسيه و چين نيز حضور داشته باشند و البته اهميت بسيار دارد كه ايالات متحدهى آمريكا نيز بعنوان طرف مستقيم گفتگوها وارد اين مذاكرات گردد. من همين طور خواستار اين هستم كه پيشنهادهايى كه اتحاديهى اروپا طرح كرده است را بايد گستردهتر كرد تا گزينهى نظامى را بكل از دور خارج كرد و اين چيزى است كه ما بطور گسترده در موردش اجماع نظر داريم. و ما همچنين مسئلهى تحريم اقتصادى را با ترديد بسيار مىنگريم.”
ورنر هوير، نمايندهى پارلمان آلمان از حزب ليبرال (FDP) نيز سياست حزب خود را مبتنى بر راه حل از طريق مذاكرات دانست:
”حزب ليبرالهای آزاد آلمان معتقد است كه بايد يك راه حل ديپلماتيك وجود داشته باشد و بايد امكان پذير باشد و پيششرط آن حسن نيت از سوى طرفين است و اينكه بايد تصريح كرد كه بر اساس قرارداد NPT ايران حق استفادهى صلحآميز از انرژى هستهاى را دارد، ولى در اثر مخفىكارىها و گمراهسازىهايى كه كرده و جامعهى بينالملل را مأيوس ساخته است، با اين حال نبايد باعث آن گردد كه باب مذاكرات را نبايد بار ديگر آغاز كرد.”
در پايان اين كنفرانس دوروزه از آقاى سلطانيه، نمايندهى دائمى ايران پرسيدم كه او نتايج اين كنفرانس را چگونه ارزيابى مىكند و آيا نظرات جديدى شنيده است. آقاى سلطانيه گفت:
”فضاى كنفرانس قطعا بسيار سنگين بود، زيرا كه موضوع كنفرانس تمركزش بيشتر بر روى ايران بود، هر چند كه مسائل خاورميانه نيز مطرح مىشد، ولى متأسفانه سخنرانان هم بيشتر روى مسئلهى ايران تمركز كرده بودند، ولى در هر حال ما تلاش كرديم با سخنرانى و اداى توضيحات و رفع ابهاماتى كه مىتوانستيم با ارائهى اسناد و مدارك انجام بدهيم، فضا را بشكل واقعبينانهترى به گونهاى كه كسانى كه شركت مىكردند، اطلاعات درست و واقعى را در رابطه با فعاليت هستهاى ايران داشته باشند، تبديل كرديم. در رابطه با اين جلسه البته پيشنهاداتى هم كه مطرح شد، در واقع پيشنهادات سازندهاى بود، ولى يك اجماع در اين جلسه ايجاد شد، البته منهاى برخى شركتكنندگان، مانند شركتكنندگان اسرائيلى، عملا بقيه بدون استثناء تأكيد كردند كه مسئلهى هستهاى ايران با مسئلهى تحريم و حملهى نظامى و گزينهى نظامى نمىتواند حل بشود و بايد از طريق مذاكره و گفتگو انجام شود.”
بايد گفت، با تمام تلاشى كه ديپلماتهاى ايرانى از خود بخرج دادند، ولى عمدهى كارشناسان همچنان بر اين عقيده بودند كه در شرايط كنونى ايران نبايد به امر غنىسازى دست بزند و بهتر است به مدت چند سالى استفاده از حق غنىسازى را به تعويق افكند تا ثبات به منطقه بازگردد و فضاى آرامترى حاكم گردد. از سوى ديگر اغلب كارشناسان بر خطر سلاح اتمى در دست سياستمداران افراطى و انقلابى اشاره داشتند، امرى كه مىتواند پيامدهاى اسفناكى از خود برجاى بگذارد.