1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

گزارشى از جلسه «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» در شهر كلن

داود خدابخش۱۳۸۳ مرداد ۱۹, دوشنبه

دومين جلسه «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» روز يكشنبه ۸ اوت در شهر كلن برگزار شد. اين آخرين جلسه منطقه اى اين تشكل جديد تا زمان برگزارى گردهم آيى سراسرى آن خواهد بود كه از ۳ تا ۵ سپتامبر در پاريس برگزار خواهد شد. در اين جلسه چهار تن بعنوان سخنران شركت كردند و كوشيدند به پرسش هاى حاضران پاسخ دهند. اين چهار تن عبارت بودند از خانم ميهن جزنى و آقايان اكبر سيف، هوشنگ كشاورز صدر و جلال شالگونى. سخنرانان اذعان داشتند كه در

https://p.dw.com/p/A4FI

ميان «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» هنوز توافق وجود ندارد كه جمهورى مورد نظر ايشان جمهورى پارلمانى است يا جمهورى شورايى.

اين جلسه با حدود سى نفر از علاقمندان تشكيل شد. سخنرانان جز آقاى هوشنگ كشاورز صدر، اظهار داشتند، سابقه فعاليت در جنبش چپ داشته اند. آقاى كشاورز صدر گفت كه سابقه فعاليت وى به نهضت ملى باز مى گردد. آقاى اكبر سيف بعنوان نخستين سخنران به چگونگى روند شكلگيرى «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» پرداخت و گفت كه جمهوريخواهان لائيك معتقدند نظام جمهورى اسلامى ايران اصلاح پذير نيست و آنها بدين جهت به جايگزينى اين نظام با يك نظام دمكراتيك و لائيك اعتقاد دارند. وى در برابر اين پرسش كه «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» چه چيزى تحت عنوان «جمهورى» مى فهمند، گفت كه در ميان ايشان هنوز بحث است كه جمهورى آينده بايد يك جمهورى پارلمانى باشد و يا يك جمهورى شورايى. وى به پيش نويس سند كارپايه سياسى كه تدوين كرده اند اشاره كرد و گفت كه اين تنها يك پيش نويس است و كامل نيست و در گردهم آيى ماه سپتامبر در پاريس مورد تدقيق قرار گرفته و تكميل خواهد شد و در اين جلسه نيز هر كس هر نظرى دارد مطرح كند تا مورد بحث قرار گيرد.

آقاى كشاورز صدر خود را نماينده هيچ طيف سياسى ندانست و گفت كه بطور فردى در اين جريان شركت دارد. وى در سخنانش فضيلت جمهوريخواهى را در تنوع آن دانست. از نظر او جامعه ايران يك جامعه نهادهاى استبدادزاست و در طول تاريخ ايران دو نهاد «شريعت» و «قبيله» همواره تعيين كننده بوده اند. نهاد قبيله، نهادى است كه استبدادهاى سلطنتى را باعث مى شده و نهاد شريعت انسان ها را براى اين استبداد پرورش مى داده. همين شناخت او باعث شده كه اگر وى در زمان شاه مشروطه خواه بوده، امروز به جرگه جمهوريخواهان بپيوندند، زيرا حضور اين دو نهاد مانع از استقرار بنيادهاى دمكراتيك در ايران است.

خانم ميهن جزنى كه وى از سن ۱۲ سالگى وارد فعاليت سياسى شد و عضو سازمان جوانان حزب توده بوده است و سال هاست كه خود را از صحنه فعاليت هاى سياسى كناره كشيده بوده. او به ضرورت گفت وگو و تحمل نظرات مخالف اشاره كرد و گفت كه نيروهاى دمكرات و چپ در اوايل انقلاب بجاى كار روشنگرانه و سياسى در ميان مردم و اشاعه آگاهى هاى دمكراتيك به جدل هاى بيهوده ميان خود پرداختند. وى با اشاره به مثلث «استعمار نو»، «سلطنت» و «روحانيت» گفت كه به حاكميت مذهبى ايران نبايد اعتماد كرد و اين نظام قابل اصلاح نيست. وى گفت كه «اتحاد جمهوريخواهان ايران» (كه جناح ديگر جمهوريخواهان خارج از كشور است) راه سازشكارانه با نظام جمهورى اسلامى را در پيش گرفته است.

آقاى جلال شالگونى گفت كه سابقه فعاليت در جنبش چپ را دارد و حال در طيف «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» قرار گرفته. او افزود كه عضو گروه كارى تدوين «سند سياسى» جمهوريخواهان لائيك و دمكرات است. وى در تحليل خود گفت كه ولايت فقيه محصول ناتوانى جامعه ايران بود. ۲۵ سال حاكميت ولايت فقيه مردم را با اين واقعيت اسفناك ولايت فقيه روبرو ساخت و در نتيجه به نقد خود پرداخته است و اين نقد ابعاد توده اى به خود گرفته. هيچكس به اندازه فقها نمى توانست انديشه جدايى دين از سياست را اين گونه نهادينه كند.

شالگونى افزود، انديشه گفتگو و گفتمان خوشبختانه در ايران بويژه در ميان قشر متوسط ريشه دوانده و نقش تعيين كننده در جنبش هاى اجتماعى ايران ايفا مى كند. از سوى ديگر حركت جمهوريخواهى نيز در داخل و خارج از كشور نيروى عظيمى را با طيف هاى گوناگون به خود اختصاص داده است. ولى در عين حال شالگونى اظهار داشت كه «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» در عرصه لائيسيسم به هيچ وجه نبايد مماشات و سازش كنند و نيز در مسئله حقوق زنان و اينكه زنان بايد جاى ثابتى در هيئت حاكمه داشته باشند، نمى توان مماشات كرد و همچنين در عرصه هاى حقوق مليت ها و مسئله «عدالت اجتماعى» نيز جاى سازش نيست. و اينكه هر گونه محافظه كارى و مماشات سياسى به شكست منجر خواهد شد. بر اين اساس ما مى خواهيم با ديگر نيروها به توافق برسيم.

در پى اين سخنان خبرنگار «دويچه وله» از آقاى شالگونى پرسيد: وقتى جمهوريخواهان از طيف هاى گوناگونى تشكيل شده اند و فرهنگ گفتگو و گفتمان در ايران نهادينه شده و شما هيچ جاى مماشات و سازشى در مهم ترين عرصه ها نمى گذاريد، پس با كدام نيروى سياسى مى خواهيد باب گفتگو و گفتمان را باز كنيد؟ و اينكه مفهوم «سياست» نزد شما چه تعريفى دارد؟ با توجه به اين نكته ى مهم كه مفاهيمى چون «عدالت اجتماعى» مفاهيمى هستند كه از ابعادى گسترده برخوردارند كه هنوز در جوامع دمكراتيك نيز از مباحث مهم روز است و حتى دمكراسى بعنوان برآيند مدرنيته هنوز پاسخ صريح و شفافى براى آن نيافته است و اينكه مسئله «مليت ها» نيز از بغرنجى خود برخوردار است و به كارى كارشناسانه نيازمند است. چگونه مى توان در مورد اين مفاهيم بغرنج، حكمى ساده صادر كرد و در مورد آنها سازش ناپذير بود؟

آقاى شالگونى در پاسخى پرابهام گفت كه از نظر او فرهنگ گفتمان يعنى گفت وگوى عارى از خشونت و اينكه او سعى دارد مردم را قانع كند تا آنها خود انتخاب كنند. اينكه مثلا مردم كردستان مى توانند سرنوشت خود را خود تعيين كنند. اينكه مثلا به بهانه تماميت ارضى نمى توان به ديگران اين حق را بدهيم كه به نام دمكراسى مردم را سركوب كنند. اينكه مثلا اگر مردم كردستان و ديگر مليت ها بخواهند براى تعيين سرنوشت خود رفراندوم كنند، بايد بتوانند. وى گفت كه در ميان «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» دو نظر وجود دارد كه آيا جمهورى آينده بايد پارلمانى باشد يا شورايى.

شالگونى در مورد تعريف «سياست» نيز گفت كه سياست تعاريف بسيار دارد و از نظر او «سياست» يعنى كار اقناعى و روشنگرانه با مردم و اينكه مردم من را بفهمند و من نيز مردم را بفهمم تا وقتى كه نيروى جمع شده ماديت پيدا كند. اين يعنى سياست.

سخنرانان اذعان داشتند كه «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» مى خواهند تنها يك آلترناتيو نظرى و فرهنگى باشند و سپس بعدها به يك آلترناتيو قدرت نيز بدل شوند.

برخى شركت كنندگان در اين جلسه نسبت به مسئله حقوق مليت ها و مسئله تماميت ارضى با حساسيت نسبت به سخنرانان واكنش نشان دادند و اينكه چرا «جمهوريخواهان لائيك و دمكرات» بر يكپارچگى كشور و تماميت ارضى تصريح نمى ورزند.