کنفدراسیونهای بینالمللی کار و کارگران ایران • مصاحبه
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۰, پنجشنبهدویچهوله: آقای کوهستانینژاد، میتوانید برای ما نخست دربارهی کنفدراسیونهای بینالمللی توضیح بدهید که شما مشاور آن در رابطه با ایران هستید؟
مهدی کوهستانی: با سلام به شما و تبریک اول ماه مه. کنفدراسیونهای بینالمللی در اصل تشکیل شدهاند از کلیهی شعبههای اتحادیههای کشورهای متفاوت. ما ده کنفدراسیون داریم و یک کنفدراسیون مرکزی. شعبههای کنفدراسیون متشکل از بخش مواد غذایی است، پتروشیمی است، معلمان است، حمل و نقل است تا بخشی که به آن بخش عمومی میگویند. اینها در زمینههای متفاوت بینالمللی در تمام کشورها اعضایی دارند. همین جور هم، ما برای تمام کشورها یک کنفدراسیون مرکزی داریم که تمام این شعبهها عضو آناند. در اصل ما دو کنفدراسیون بینالمللی داریم، یک کنفدراسیون بینالمللی که سابقا به آن میگفتند کنفدراسیون احزاب برادر که بعداز فروپاشی دیوار برلین به شدت نیروهایش کم شده است، و یک کنفدراسیون داریم که معروف است به کنفدراسیون بینالمللی که مرکزش در کشورهای غربی بوده که در بیستسال گذشته گسترش بسیار وسیعی یافته و اعضایش الان در تمام قارهها وجود دارند و خیلی هم رشد کرده است. در اصل کار ما این بوده است که بعنوان نمایندهی کنگرهی کار از یکطرف در رابطه با ایران کار کردهایم و از طرف دیگر با خود کارگرها در ایران ارتباط داشته و این ارتباط را به این نهادها انتقال دادهایم و در نتیجه در این زمینه نقش ایفا کردهایم.
چه فعالیتهایی در سال گذشته داشتید؟
فعالیتهای ما در سال گذشته اولا در این زمینه بود که بتوانیم آقای ثقفی، نمایندهی مستقل جنبش کارگری ایران، را بیاوریم تا در خود سازمان جهانی کار (ILO) شرکت و صحبت بکند. از آن مهمتر، ما توانستیم در طول سال گذشته بیشترین اطلاعرسانی را در عرصهی بینالمللی بکنیم، در رابطه با وضعیت حقوق بشر کارگری و قوانین بینالمللی کارگری و این حقوقی که در جامعهی ایران کارگرها از دست دادهاند و برای به دست آوردن آن خیلی دارند مبارزه میکنند. ما در رابطه با عدم پرداخت حقوق در سازمان جهانی کار (ILO) شکایت کردیم. ما در رابطه با حقوق اقلیتها شکایت کردیم؛ منظورم از حقوق اقلیتها، حقوق مربوط به استخدامشان است و فشارها و تضیقاتی که در محیط کار به خاطر اقلیتبودنشان بوجود میآید. ما زنان را هم شامل قوانین کنوانسیون ۱۱۱ سازمان جهانی کار، اقلیتها، میکنیم. یعنی نشان میدهیم که حداقل در سی سال گذشته، مهمترین رکن اساسیای که در جامعهی ایران در ارتباط با حقوق کار از بین رفته، داشتن کار برابر با مردان است. یعنی هنوز هم یکی از شکایتهای اصلی ما در (ILO) این است که زن قاضی نداریم، یعنی زن نمیتواند در کشور ایران قاضی بشود. و ما میبینیم زنان اولین گروههاییاند که در رابطه با خصوصیسازی، اخراجسازی و اینها، شامل اخراجسازیها میشوند. زنان اولین گروهی هستند که مدام ساعت کارشان را کم میکنند.
آقای کوهستانی دولت ایران خودش را نامزد ریاست سازمان جهانی کار کرده بود و دیروز روزنامهی “اعتماد ملی“ نوشته بود که از این خواستاش برگشته است. شما در این زمینه اطلاعی دارید به ما بدهید؟
طبق اخباری که خودشان دادهاند، آقای جهرمی، وزیر کار و امور اجتماعی، روز ۱۶ فروردین اعلام کرد، ایران امسال ریاست سازمان جهانی کار را بر عهده دارد و رقبای قویای مثل ژاپن و هند در برابرش بودهاند که به اتفاق آرا به ریاست برگزیده شد. ولی طبق اخباری که سندیکای واحد هم روی سایتاش گذشته است، کنفدراسیون بینالمللی اتحادیه کارگری گفته است، ایران کاندیداتوری خودش را پس گرفته و در اصل کشوری که باید از آن قاره امسال انتخاب بشود یک کشور دیگر است و ایران نیست. ایران خودش هم به آن واقف است که تمام مسایل را به نوعی سیاسی میکند تا بهرهبرداری سیاسی از آن بکند و میداند چگونه بتواند تاثیری به نفع خودش بر جامعهی ایران بگذارد. خوشبختانه امروز جنبش کارگری ما قبل از این که هرگونه عکسالعملی نشان بدهد، به خاطر تجربهی تاریخیاش، به اخباری که از خود ایران بیرون میآید به دیدهی شک نگاه میکند. از خود سازمان جهانی کار و اتحادیههای کارگری و اینها سوال میکنند که ببینند واقعیت قضیه چه جور بوده است. ولی این هم یکی از همان تاکتیکهای دیگر دولت ایران است که میخواهد از این نوع کارها و از این نوع اخبار به نفع خودش استفاده بکند. و خودشان باید بهای یک چنین اخبارهایی را به خود جامعه پس بدهند.
به عنوان مشاور کنفدراسیونهای بینالمللی در رابطه با ایران برداشت شما در مورد جنبش حقوق کارگری ایران در طول سال گذشته چه است؟
ببینید ما اگر بخواهیم یک دههی گذشته را بررسی کنیم، در جنبش کارگری به طور خیلی محدود و خصوصی مسایل کارگران را مطرح میکردند. ما امروز با یک جنبش کارگری بسیار قدرتمندی روبهرو هستیم که در عرصهی بینالمللی کارنامهی شاخصی دارد، با وجود تمام این فشارهای بینالمللیای که وجود دارد. یعنی بحران اقتصادی موجب شده که در همه جا جنبش کارگری در حالت دفاعی باشد، اما جنبش کارگری ما در حالت حمله است، یعنی در همین شرایطی که بیشترین سرکوبها میشود، به شدیدترین نحو حقوقش تضییق میشود، مبارزه میکند تا حق اصلی پایهایاش را به دست آورد. امروز جنبش کارگری ایران با اعلام برگزاری اول ماه مه و نگرفتن اجازه - چون میدانستند دولت اجازهای برای برگزاری هیچ نوع برنامهای به آنها نمیدهد - توانسته است نهادهای دولتی را عقب بنشاند. یعنی امروز کسی دیگر حرفی از خانهی کارگر و شورای اسلامی کار در جامعه ایران نمیزند. این یک دستاورد مهم است و چقدر خوب است. خب، مطمئنا ایدهآل نیست، ولی در مقایسه با دهسال یا بیست سال یا دو سال پیش بسیار پیشرفت کرده و نمیشود این جنبش کارگری را ندیده گرفت. همان طور که خودتان هم شاهدید، امروز مسئلهی جنبش کارگری سرتیتر تمام اخبار رسانههای گروهی داخل و خارج ایران است و نشان میدهد که دارد بیشتر به سمتی میرود که برای خواستههای اساسیاش مبارزه میکند، از حق تشکلاش تا رسیدن به یک جامعهی شایسته که کارگر در آن زندگی شایستهای داشته باشد.
اخباری به دست ما رسیده است در مورد فشارهایی که در روزهای اخیر بر فعالان کارگری وارد آمده است. در این مورد شما تا چه حد اطلاع دارید؟
تا حدی که ما اطلاع داریم، آقای ثقفی را روز سه شنبه (۸ اردیبهشت) دفتر پیگیری خواسته بود، تا در بارهی اطلاعیهی نهادهای دهگانه در مورد برگزاری اول ماه مه توضیح بدهد. به او فشار آورده بودند که برنامه را کنسل کنند، که آقای ثقفی هم بهعنوان دبیر کانون دفاع از حقوق کارگر میگوید: «این دست من نیست. ما رئیس رؤسایی که برخورد نمیکنیم که من چون دبیر هستم بتوانم این را لغو کنم، این را اعضا تصمیم گرفتهاند و من هم بهعنوان عضوی از آن نهاد این کار را تایید میکنم و دنبال میکنم.» که نه تنها به آقای ثقفی بلکه به دیگر فعالین کارگری هم زنگ زدند و فشار آوردند که پاشید بیایید دفتر پیگیری، و در این چند روز گذشته بسیار فضای رعب و وحشت بوجود آوردهاند که بتوانند این مسئله را عقب بنشانند. خوشبختانه جنبش کارگری، همان طور که خود آقای ثقفی هم به درستی میگوید، روی خط است و دیگر هرمی نیست؛ همه باهم سخن میگویند، همه باهم همکارند، همه باهم همیارند و همراه، و بدین ترتیب این برنامه را گذاشتهاند. این که چقدر بتوانند آن را سرکوب کنند، در جامعهای که سرکوب کردن به یک هنجار تبدیل شده، شاید این کار را بتوانند بکنند، ولی نمیتوانند آن را نابود کنند و از بین ببرند. چون با زدن و از بینبردن یک آدم، صدتا آدم دیگر این مبارزه را دنبال میکند و ما میبینیم در شهرهای دیگر امروز بسیار آمادهاند که در این برنامه شرکت بکنند.
در تدارکی که برای برگزاری روز جهانی کارگر در کشورهای دیگر دیده شده است، در بسیاری از کشورها این فضای رعب و وحشتی که میگویید خب وجود ندارد، تا چه حد به کشورهایی مثل ایران توجه میشود؟
امروز در ایران، ترکیه، کره، بنگلادش، هند، کشورهایی که در آن بسیار مسئلهی خصوصیسازی و بیکارسازی و عدم پرداخت حقوق و نبود تشکل مستقل و نداشتن اول ماه مه آزاد ولی آرامی که خود جنبش کارگری میخواهد، وجود دارد اوضاع بسیار ملتهب است و تمام اتحادیههای کارگری هم خب این را دنبال میکنند. امسال، امروز که جمعه است، شاهد آنیم که اتحادیههای کارگری، نمایندگان پارلمان اروپا در استانبول حضور دارند که ببینند آیا پلیس و نیروهای امنیتی آنجا برگزاری اول ماه مه را سرکوب میکنند یا نه. ما امیدواریم همان جوری که کارگرها خواستهاند که این روز روزی باشد برای انعکاس نیازهایشان، انعکاس خواستههایشان، همان طوری این روز را برای تدارک مبارزهشان پیش ببرند و ما حتما این فکر را میکنیم که سال آینده در ایران نمایندگان بینالمللی میتوانند حضور پیدا کنند یا نه. چون در چند سال گذشته که به آنها اجازهی ورود ندادند. ولی صد درصد در سال آینده در رابطه با اول ماه مه ایران کارهای بیشتری میکنیم. و در مورد این که چه جوری این کشورها مسائل ایران را دنبال میکنند، خود اطلاعیهای که کنفدراسیونهای بینالمللی در تاریخ ۲۷ آوریل امسال در رابطه با روز جهانی کارگر ایران دادند، نشان میدهد که جنبش کارگری جهانی بسیار جنبش کارگری ایران را مد نظر دارد و دنبال میکند و بسیار از وضعیتی که در رابطه با کارگرها پیش میآید، نگران است.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: مصطفی ملکان