1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چهل سال روابط سياسى رسمى بين آلمان و اسرائيل

۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

بيست سال پس از تعقيب و كشتار يهوديان در آلمان و شكست آلمان در جنگ جهانى دوم، در روز دوازدهم ماه مه سال ۱۹۶۵ ميلادى جمهورى فدرال آلمان و اسرائيل روابط سياسى رسمى با يكديگر برقرار كردند. مطلب زير تفسيرى است در اين باره، نوشته مفسر صداى آلمان پطر فيليپ.

https://p.dw.com/p/A5MX
عکس: dpa

در عرض چهل سال كه از برقرارى روابط سياسى رسمى بين دولتين آلمان و اسرائيل ميگذرد، مكرر اين سوال مورد بحث واقع شده كه چگونه و تا چه حد ميتوان اين روابط را با صفت “عادى” توصيف كرد؟ مخصوصآ آلمانيها بودند كه پس از مبادله سفرا به اين موضوع اصرار داشتند و خواستار روشن كردن قضيه بودند، ولى اسرائيلى ها معتقد بودند كه با توجه به ستم عظيمى كه در آلمان بر يهوديان رفته، نسل ها طول خواهد كشيد تا بتوان از عادى شدن روابط دو كشور سخن بميان آورد.

در اين بين در آلمان مصادر امور و مسئولين عادت كرده اند كه روابط دو كشور را بسيار خوب، ولى در عين حال روابطى خاص و سواى رابطه با هر كشور ديگر تلقى كنند. همين اشخاص از اين امر تعجب ميكنند كه در اسرائيل سالروز اين واقعه چندان مورد توجه افكار عمومى واقع نميشود. بنظر چنين ميرسدكه اين موضوع مدتها است كه براى اسرائيلى ها بصورت امرى روزمره و عادى درآمده و جزو زندگى آنها شده، كه توجه خاص به آن لازم نيست.
ولى آيا واقعآ اينطور است؟ اشتباه است كه در آلمان كسى چنين فكر كند، چونكه تآثير تعاقبى كشتار دسته جمعى يهوديان هنوز مدتها ادامه خواهد داشت و به اين زودى فراموش نميشود.
معهذا روابط دو كشور و دو ملت دائمآ در حال تغيير است و شايد وقت آن رسيده باشد كه اين روابط را با واقع بينى بيشتر مورد ملاحظه و تعامل قرار دهند.

اما بايد ديد چرا در آلمان بعد از جنگ به برقرارى اين روابط آنقدر علاقه و اصرار نشان داده ميشد؟ در جواب ميتوان گفت: برقرارى روابط با اسرائيل باعث قبول و برسميت شناختن آلمان در سطح بين المللى ميشد. بعدآ اين موضوع از آنجهت هم اهميت يافت كه اسرائيل وطن بسيارى از يهوديان آلمان و ساير كشورها شده بود كه از مهلكه جان بدر برده بودند.
ولى در صحنه سياست خارجى دوستى با اسرائيل در رابطه با كشورهاى عربى براى آلمان مفيد نبود و حمايت تقريبآ بى قيد و شرط آلمان از اسرائيل در كشورهاى عربى روشى ضد اعراب تلقى ميشد، بدون توجه به علت اين امر، كه در گذشته آلمان نهفته بود.
سالها طول كشيد و تازه بعد از عقد قراردادهاى صلح بين اسرائيل و مصر و سپس اردن اعراب متوجه شدند كه تعهد و وظيفه آلمان در قبال اسرائيل بمعناى ضديت با اعراب نيست.
اين وظيفه در درجه اول وظيفه اى در قبال قربانيان و بازماندگان كشتار و سوزاندن يهوديان در اروگاههاى كار اجبارى و كوره هاى آدم سوزى است، نه در قبال سياستمداران حاكم در بيت المقدس.