چهارمين دورهى جايزه ى ادبى هوشنگ گلشيرى
۱۳۸۳ آذر ۹, دوشنبهمراسم اهداى چهارمين دوره جايزهى هوشنگ گلشيرى عصر روز جمعه ششم آذر ماه در فرهنگسراى نياوران برگزار شد. اين مراسم با سخنان فرزانه طاهرى مديرعامل بنياد آغاز شد که با مرور سه دورهى پيشين، از داوران و ياوران بنياد قدردانى کرد. پس از او عبدالعلى عظيمى، دبير اين دوره، گزارشى از نحوهى انتخاب کتابهاى برگزيدهى امسال به حاضران ارايه و در آن از جمله به دشواريهاى انتخاب و داورى به عنوان يکى از معضلات اينگونه فعاليتها اشاره کرد.
سپس فيلمى از داستانخوانى نامزدهايى که به مرحلهى نهايى راه يافته بودند پخش شد که در آن هر يک از نويسندگان بخشى از کتابشان را خواندند. يکى از کتابهاى راه يافته به مرحلهى نهايى «سلوک» محمود دولتآبادى بوده که به درخواست نويسنده و به اين دليل که خود عضو هيئت موسسان بنياد گلشيرى است از فهرست نامزدها حذف شد. دولتآبادى که در اين مراسم جايزهى رمان برگزيده را اهدا کرد، بخشى از اين کتاب را براى حاضران خواند.
در ادامهى نمايش فيلم داستانخوانى، برگزيدگان اين دوره معرفى شدند و جوايز خود را که شامل لوح تقدير، تنديس و جايزه ى نقدى بود دريافت کردند. داوران بخش مجموعهداستان _ احمد اخوت، کامران بزرگنيا، على خدايى، پويا رفوئى، محمود فلکى ـ در اين بخش «باغ ملي» نوشتهى کوروش اسدى و در بخش مجموعه داستان اول «تک خشت» نوشتهى منيرالدين بيروتى و «نهست» نوشتهى ابراهيم دمشناس را مشترکا به عنوان آثار برگزيده سال ۱۳۸۲ اعلام کردند. (ديگر آثار راه يافته به مرحلهى نهايى در اين بخش، مجموعه داستانهاى «سرپيچى از پيچهاى هزارچم» محمد بكايى، «گرما در سال صفر» شهرنوش پارسىپور، «دختران دلريز» داود غفارزادگان و «عطر فرانسوي» حسين مرتضاييان آبكنار، و در بخش مجموعه داستان اول «آوايى از اعماق» مسعود عطايى، «طبقه همكف» يوريك كريم مسيحى و «غريبهاى در اتاق من» مهرنوش مزارعى بودند.)
در بخش رمان، داوران اين دوره _ يونس تراکمه، علىاشرف درويشيان، محمدحسن شهسوارى، محمدرضا صفدرى، صمد طاهري_ «رود راوي» نوشتهى ابوتراب خسروى و در بخش رمان اول «چه کسى باور مىکند رستم»، نوشتهء روحانگيز شريفيان را به عنوان کتابهاى برتر سال ۱۳۸۲ معرفى کردند. (آثار ديگر اين بخش رمانهاى «نامها و سايهها» محمدرحيم اخوت، «ويران مىآيي» حسين سناپور، «سنج و صنوبر» مهناز كريمى و «شب طولانى موسا» فرهاد كشورى، و در بخش رمان اول «حياط خلوت» فرها حسنزاده و «شال بامو» فريده لاشايى بودند.)
کورش اسدى در گفتگويى براى دويچه وله دربارهى تاثير جوايز ادبى و نقش آنها در جلب مخاطبان بيشتر به داستان کوتاه گفت:
«فکر مىکنم اصولا داستان کوتاه در اين چند سال از نظر مخاطب خيلى جنبهى تخصصى پيدا کرده، يعنى خوانندههاى خاص خودش را پيدا کرده. فکر نمىکنم تيراژ خيلى قابل توجهى بتوانيم براى آن در نظر بگيريم.»
او که از شاگردان هوشنگ گلشيرى بوده و در مجله «کارنامه» نيز با او همکارى داشته است احساس خود را از دريافت اين جايزه چنين بيان کرد:
«بردن جايزهى گلشيرى خيلى براى من با ارزش است. به نظرم اگر چهارتا يا ده تا جايزه در اين مملکت بود و قرار بود چند تاى آن به کتاب «باغ ملي» تعلق بگيرد، جايزه گلشيرى آن جايزهاى بود که من از صميم قلب دوست داشتم آن جايزه را ببرم.»
ابوتراب خسروى نويسندهى رمان برگزيدهى اين دوره، پيشتر از منتقدان نحوهى داورى جوايز ادبى و از جمله جايزه ى هوشنگ گلشيرى بوده است. او نيز که حود را از شاگردان گلشيرى و دريافت اين جايزه را افتخارى براى خود عنوان کرد، ضمن اشاره به اين نکته که برخى از برداشتهايش حاصل سوءتفاهم بوده، در مورد نحوه داورى جوايز ادبى گفت:
«راى داوران بيشتر سليقهاى است. گو اين که در يک چنين انتخابهايى طبيعتا عامل سليقه نبايد نقش داشته باشد و اصل بايد ادبيات باشد. فىالواقع اين مسئله تنها مربوط به جامعهى مانيست که تازه چند سال است که دارد چنين جايزههايى را تجربه مىکند. ولى حتا در سطح دنيا هم هنوز نتوانستهاند يک الگوى دقيق و شبه رياضى براى انتخاب جوايز ادبى پيشه کنند. به هر جهت اين جوايز هم مثل جوايز هر جاى ديگر ممکن است دچار ضعف داورى و عدم درک ادبيت متن باشد.»
جالب توجه اين که امسال نيز کتابى از نويسندهاى مهاجر در ميان برندگان اين جايزه قرار دارد. خانم روحانگيز شريفيان که رمان، «چه کسى باور مىکند رستم» او در بخش رمان اول عنوان اثر برگزيدهى سال ۸۲ را به خود اختصاص داد ساکن انگلستان است. او که براى دريافت جايزه به ايران سفر کرده بود ضمن قدردانى از فعاليتهاى بنياد، اختصاص جايزهى ادبى گلشيرى به اثر يک نويسندهى مهاجر را «باعث نزديک شده جريانهاى ادبى در زبان فارسي» قلمداد کرد. اين مراسم که در ساعت سه بعداز ظهر اغاز شده بود در ساعت شش خاتمه يافت.
بهزاد کشميرىپور، گزارشگر صداى آلمان در تهران