1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چشم‌انداز و هدف تحریم انتخابات!

مصاحبه‌گر: مهیندخت مصباح۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعه

انتخابات مجلس هشتم درایران را بسیاری غیررقابتی و فرمایشی می‌دانند. با این‌همه، هنوزهیچ تشکلی خواهان تحریم انتخابات نشده است.در محافل سیاسی خارج از کشوراما تحریم بعنوان شیوه‌‌ اعتراض به نادیده‌ گرفتن اراده مردم مطرح است.

https://p.dw.com/p/DByP
عکس: AP

انتخابات مجلس هشتم درایران از نظر بسیاری ناظران، تحلیلگران و مردم، غیررقابتی، فرمایشی و ناسالم توصیف شده، با این‌همه هنوز هیچ تشکلی از تحریم انتخابات سخن نرانده است. بحث تحریم اما در محافل خارج از کشور، بعنوان کنشی اعتراضی در قبال نادیده گرفتن اراده مردم و مخالفت با سیاست تحمیل، مطرح است.

در این زمینه با علی کشتگر، تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس گفتگو کرده‌ایم.

شما در مقاله مفصلی، کنشگران سیاسی را به تحریم انتخابات مجلس هشتم دعوت کرده‌اید. این در حالیست که بسیاری از همین کنشگران در نهایت گفته‌اند خودشان در انتخابات شرکت نمی‌کنند و فراخوانی به دیگران نداده‌اند. کاربرد تحریم چیست؟

علی کشتگر: انتخابات صددرصد فرمایشی است. اگر کوچکترین شانسی بود که مانند دوم خرداد سال ۷۶ رقابتی بین جناح‌های حکومتی باشد و مردم بتوانند تغییری با رای خود ایجاد کنند، من طرفدار تحریم نبودم. اما اینک آقای خامنه‌ای ۲۰۰ نماینده را از قبل معلوم کرده و از مردم خواسته برای تایید بقیه که مانند هم هستند، در رای‌گیری شرکت کنند. این که انتخابات نشد! این توهین به اراده مردم است. ضمنا تحریم یک عمل انفعالی نیست. مقدمه یک اعتراض و جنبشی ملی در برابر استبداد است.

علی کشتگر
علی کشتگرعکس: DW

چگونه می‌شود تحریم را نه یک نقطه پایان، بلکه نقطه آغازی برای حرکتی اجتماعی تعریف کرد؟

زمانی که همه درها بسته باشد، مردم واکنش نشان می‌دهند. ما از زمان انقلاب مشروطه تا کنون، بارها برای آزادی تلاش کرده‌ایم. انقلاب بهمن هم برای همین بود. اگر رژیم شاه اصلاحات و آزادی را می‌‌‌‌پذیرفت که نباید انقلاب می‌شد. انقلاب که چیز خوبی نیست. همین الان اگر راهی وجود داشت برای اصلاح وضعیت نظام و اینکه مردم با شرکت خود، چیزی را عوض کنند، خوب باید پای صندوق‌ها می‌رفتند. اما چون هیچ چیز را در انتخابات اسفند امسال نمی‌توان عوض کرد، اعتراض به آن از طریق شرکت نکردن و تحریم، نشان اینست که نمی‌توان از مردم بعنوان سیاهی لشکر استفاده کرد. شاید خود این حرکت مقدمه‌ای باشد برای یک جنبش اعتراضی در برابر استبداد...

سوال اینجاست که مردم چگونه می‌توانند بدون استفاده ازحق قانونی خود، در صحنه بمانند و در مسائل شرکت داشته باشند. اینگونه که شما می‌گویید، بیشتر حالت قهر دارد...

قهر کردن که همیشه بد نیست! اگر مردم با انتخابات می‌توانستند چیزی را عوض کنند، باید می‌رفتند اما اگر قرار است که از مردم تنها بعنوان سیاهی لشکر و دکور استفاده شود، باید نشان دهند که موافق نیستند. با نشان دادن این اعتراض، نظام حاکم متوجه می‌شود که مردم واکنش دارند و ممکن است خود همین منشاء تغییراتی در جامعه و در خود رژیم شود. اگر حاکمیت ایران ببیند که مردم در هر شرایطی پای صندوق‌ها می‌روند و بقول خودشان "بیعت" می‌کنند، به این وضعیت ادامه می‌‌دهد. سوال من اینست که اگر مردم در این انتخابات شرکت کنند، چه ارزشی دارد و چه چیز را عوض می‌کند؟

سوال ما هم همین است که وظیفه مدنی مردم یا کنشگران سیاسی با نرفتن پای صندوق رای تمام می‌شود یا این‌که تازه با پروسه دیگری، آغاز می‌شود؟

اگر مردم شرکت کنند، یک نوع انفعال ایجاد می‌شود. جنبش دانشجویی، روشنفکری، جوانانی که می‌خواهند حرکتی ایجاد شود، عملا مرعوب می‌شوند. اما اگر همانند دوم خرداد که مردم به آقای ناطق نوری، نماینده رسمی آقای خامنه‌ای، نه گفتند، اینباراز طریق تحریم، نه بگویند، آنگاه این آغاز تحولاتی در جامعه می‌تواند باشد. دنیایی هم که ناظر بر انتخابات است، متوجه خواهد شد که مردم ایران دارند واکنش نشان می‌دهند. این‌بار مردم گزینه دیگری ندارند جز تحریم در حالیکه در دوم خرداد، راه دیگری، راه رای دادن به خاتمی بود.