1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چرا كردستان كانديدايى ندارد؟

مريم انصارى۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

در آستانه انتخابات رياست جمهورى فضاى حاكم بر كردستان فضايى است كه بيشتر دلسردى بر آن حاكم است و دليل آن نيز فقط ناتوانى دولت اصلاحات طى هشت سال زمامدارى در پاسخگويى به خواستهاى مردم كردستان نيست، بلكه پايمال شدن يك حق ابتدايى، يعنى حق انتخاب شدن است.

https://p.dw.com/p/A3qS
عکس: AP

مردم كردستان، مانند بسيارى از اقليت هاى ديگر از اين حق محرومند، چراكه طبق قانون اساسى كانديداى رياست جمهورى فقط كسى ميتواند باشد كه مذهب شيعه داشته باشد. آقاى محمد صديق كبود وند دبير كل سازمان دفاع از حقوق بشر در كردستان ميگويد:

”كردها در انتخابات رياست جمهورى فقط انتخاب كنند هستند. بنابر اين ما ميبينيم آن شور و شوقى كه بايد در مناطق كردستان باشد وجود ندارد.”

اما كردها در دوره هاى پيشين شركت فعالى درانتخابات كردند. آقاى كبود وند معتقد است كه اين شركت فعال اما بيشتر جنبه اعتراضى داشته است. كبود وند:

”دوره انتخاب آقاى هاشمى، دور دوم ايشان، ما ديديم كه ايشان در مناطق كردنشين راى نياورد. مردم به شخص مقابل ايشان راى دادند. باوجود اينكه ميدانستند رقيب آقاى رفسنجانى اصلا راى نخواهد آورد، ولى به دليل اعتراضى كه به آقاى رفسنجانى داشتند، به رقيب او راى دادند. و اتفاقا در دوره اول آقاى خاتمى هم همينطور بود. كردها ميدانستند نظر حاكمبت بيشتر روى رقيب آقاى خاتمى، يعنى آقاى ناطق نورى است، ولى به خاتمى راى دادند.”

نظر آقاى كبود وند در مورد عرصه مبارزه انتخاباتى پيش رو و چهره هايى كه در آن امكان شركت خواهند يافت را پرسيدم و اينكه آيا ميتوان به برنامه هاى ارائه شده از سوى آنان اميد داشت.

”ما ميبينيم تعدادى كه كانديد شده اند، مثل آقاى هاشمى رفسنجانى هستند كه مردم خوب ميشناسندشان، آقاى قاليباف هست، لاريجانى هست، رضايى و شهردار تهران كه اينها حتما تاييد صلاحيت هم ميشوند و در جناح رقيب هم، يعنى جناح اصلاح طلب يا جناح چپ احتمالا يكى دونفر مثل آقاى كروبى و يا احتمالا آقاى معين هم تاييد صلاحيت بشوند‌، اما اينها هيچكدام هيچ برنامه اى براى مردم كردستان ندارند و اين ۲۰–۲۵ سال گذشته نشان داده كه هيچ كمكى به بهبود وضعيت منطقه نشده، چه از نظر اقتصادى، چه از نظر فرهنگى.«

خانم رويا طلوعى سردبير ماهنامه راسان ضمن تاييد اينكه مردم كردستان علاقه چندانى به شركت در انتخابات ندارند اما درعين حال معتقد است كه نميتوان پيش بينى كرد كه اين بى علاقگى در گرماگرم انتخابات به همين صورت باقى بماند. خانم طلوعى علت دلسردى مردم را چنين توضيح ميدهد:

”مطالبات برآورده نشده مردم بعد از دوران رفرم خواهى كه مثلا زنان، اقليت ها، جوانان همه با تمام شور و شوقشان به ميدان آمدند، ولى متاسفانه جوابى نگرفتند، جز دلسردى و نا اميدى و انفعال.”

از خانم طلوعى در باره اين مطالبات برآورده نشده و تفاوت آن با آنچه كه اصلاح طلبان كرد به عنوان خواستهاى مردم كردستان مطرح كرده اند پرسيدم، رويا طلوعى:

”ما به عنوان كردهايى كه در ايران زندگى ميكنيم خواهان حقوق برابر سياسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، خواهان توسعه اقتصادى، خواهان آموزش و رسمى شدن زبانمان، خواهان اداره منطقه مان بصورتى كه تقريبا بتواند در دست خودمان باشد، يك سيستم فدرال كه با دولت مركزى هم در ارتباط باشيم، هست. ولى اصلاح طلبان اين خواستها را به مطالبات قومى سطحى تقليل داده اند و اينكه مثلا مقامات به كردها داده نميشود.”

خانم رويا طلوعى به خصوص به انتخاب جلال طالبانى به مقام رياست جمهورى در عراق اشاره كرد و گفت كه اين بهترين نمونه ايست كه نشان ميدهد:

”در واقع كردها توانستند ثابت كنند كه كرد هم ميتواند شهروندى باشد مثل همه شهروندان ديگر، از همه مهمتر اينكه كردها تجزيه طلب نبوده اند و آنها هم قادر هستند كه همان حقوق سياسى، اجتماعى، فرهنگى بقيه ملت را داشته باشند، و در كنار آن هم در يك سيستم فدرالى با صلح و صفا و آرامش و احترام به حقوق همديگر بتوانند زندگى كنند. اين باعث شده كه چنين نيازى در منطقه ماهم تشديد شود.”

به نظر آقاى امير عبدالله زاده، مشاور نشريات دانشجويى كرد زبان، اين كه در قانون اساسى كشور حق انتخاب شدن از اقليتها سلب شده قطعا دليلى مضاعف براى تمايل نداشتن مردم به شركت در انتخابات است. گذشته از اينكه او هم به عدم برآورده شدن مطالبات مردم كردستان در دوره هاى پيشين اشاره ميكند و علاوه بر آن فضاى عمومى منطقه و تحولات سريعى كه در آن به يك دگرديسى ممكن است منجر شود را عاملى مهم ارزيابى ميكند. با اين حال آقاى عبدالله زاده معتقد است:

”آگر چهره محبوبى باشد كه مطالبات و حقوق قومييتها و اقليت ها را به صورت پرنسيب، به صورت برنامه ريزى شده ارائه بدهد، من فكر ميكنم شايد درصد شركت در انتخابات درميان اقليت ها بيشتر شود.”

آقاى عبدالله زاده نيز معتقد است كه انتخاب جلال طالبانى در عراق تاثير قابل توجهى در مردم منطقه بويژه در ميان كردها داشته است. به اين معنا كه سطح مطالبات مردم كرد را به ويژه در ميان اقليتهاى ايرانى بسيار بالا برده و از نظر او نيز اين انتخاب نشان دهنده آن است كردها ظرفيت و توان و لياقت آنرا دارند كه در عالى ترين مقام اجرايى كشور هم شركت كنند.

به اعتقاد آقاى عبدالله زاده اگر در دوره نهم اقتدارگرايان به قدرت برسند شايد سهمى براى كردها و اقليت هاى ديگر لحاظ نشود.

”اما اگر دوباره يك دولت اصلاح طلب، يك چهره اصلاح طلب ديگر به قدرت برسد، اين خود مجددا در نفس خود باعث نوعى شكاف بين اقتدارگرايان و اصلاح طلبان خواهد شد و كردها ميتوانند از اين شكاف بين آنها به بازبينى بسيارى از مطالبات خود بپردازند.”