پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر چین • مصاحبه
۱۳۸۷ دی ۲۰, جمعهآرش برهانی، کریم باقری و مازیار زارع از روی نقطه پنالتی، زنندگان گلهای ایران به تیم ملی فوتبال چین بودند. این گلها در دقایق ۲۰، ۲۶ و ۷۱ در حضور تنها ۵ هزار تماشاگر در استادیوم آزادی تهران به ثمر رسیدند. تنها گل تیم چین در دقیقه ۶۵ وارد دروازه ایران شد.
در این دیدار، اریش روته مولر، مربی آلمانی تیم ملی فوتبال ایران، برای نخستین بار در کنار سرمربی علی دایی بر روی نیمکت تیم ملی ایران قرار گرفت. این دیدار بهعنوان آزمونی جدی برای ملیپوشان ایران پیش از رویارویی برابر سنگاپور در روز ۲۶ دی است که در چارچوب بازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا برگزار خواهد شد. تیم ملی فوتبال ایران روز ۲۳ بهمن نیز در ادامه پیکارهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، برابر کره جنوبی به میدان خواهد رفت.
پرویز زاهدی، سردبیر ورزشی روزنامه ایران، در مورد بازی ایران و چین میگوید:
دویچهوله: آقای زاهدی بازی ایران مقابل چین را کلا چهطور دیدید؟
زاهدی: چینیها هرگز مقابل تیم کشور ما نتوانستند قدرتی باشند که تهدید کنند فوتبال ما را، حتا در زمانهایی که کاملا خودشان را آماده کرده بودند و میخواستند که مثلا در بازیهای المپیک یا جام جهانی حضور داشته باشند و خیلی خوب در آنجا نمایشی بدهند. به همین علت حتا چندی پیش هم که در تورنمنت عمان با ایران بازی کردند، در همانجا هم دوـ هیچ باختند. یعنی تیم ایران خیلی آسان و راحت غلبه کرد بر این تیم و به نظر من آنها چیزی نداشتند، در حالی که ما هم نقطه ضعفهای زیادی داشتیم.
لطفا این نقطهضعفهایی را که اشاره کردید، شفافتر توضیح بدهید.
ما سه گل زدیم که هر سهی اینها گلهای ایستگاهی بودند. درست است که از ضربههای ایستگاهی آزاد یا غیرمستقیم میشود نتیجه گرفت و این هم جزو فوتبال است. ولی وقتی ما میآییم در سه ضربهی ایستگاهی، یکی از نقطه پنالتی که گل سوممان بود، یکی از روی یک ضربهی کورنر که در واقع با ضربهی سر برهانی گل شد و اشتباه فاحش دروازهبان آنها و یک گل هم شوت از راه دور توسط آقای کریم باقری. من عقیدهام این است که اینها هم گل هستند، تیمی را هم برنده میکنند، ولی امتیازات مثبتی که باید یک تیم داشته باشد این است که بتواند گلها را حسابشده و با حسابگریهای لازم و با آن بازی ترکیبی خودش به نتیجه برساند. اگر تیمی بتواند این کار را بکند، معمولا این تیم همیشه قادر است قدرتش را بروز بدهد و اینطور نخواهد بود که گاهی اوقات در فراز باشد و گاهی اوقات در نشیب. به همین علت نقطه ضعفهای ما در این بازیها فعلا چنین است که آن هماهنگی لازم را ندارد. یکی از علتهایش این است که ما این تیمها را میرویم در بازیهای دوستانه مقابل حریفان قرار میدهیم. و بعد بلافاصله در بازیهای رسمیمان ناچاریم که چهارـ پنج بازیکن حداقل لژیونر خودمان را که خارج از ایران هستند به اینها اضافه کنیم. و همیشه یک ناهماهنگی خیلی بزرگ هست به دلیل اینکه این بازیکنان خارج از ایران با سبک و سیاق بعضی از مربیان بازی میکنند و در ایران شاید ما با آن سبک و سیاق بازی نکنیم و حالا که میخواهند باهم بازی کنند اغلب آن ناهماهنگی را دارند. یعنی حرکاتی میکنند که مثلا فرض کنید برای یک حرکت توپ رو به جلو یا اصطلاح "تو در" یا "یک-دو" میبینیم که مثلا بیشتر در آفساید قرار میگیرند. چرا؟ چون آن بازیکنی که باید توپ را سریع پاسخ بدهد، این پاسخ را نمیدهد و این تاخیر موجب میشود طرف در آفساید قرار بگیرد. یا مثلا جاگیریهایی بکنند در گوشهها یا ارسالهایی بکنند از گوشهها، ولی جلو دروازه کسی نباشد برای دریافت یا دخالت این توپها. به هر حال من عقیدهام این است که ما باید با آمدن روتر مولر که آلمانی است و مدرس است، شاید بالاخره فوت و فنهایی از فوتبال را بتواند به تیم ما تلقین یا القاء کند و این موجب بشود تیم ما از این حالت تا حدی سرگردانی نجات پیدا کند.
حالا انتظارات کوتاهمدت و درازمدت شما از حضور اریش روتر مولر آلمانی در کادر فنی تیم ملی فوتبال ایران چه هست؟
من فکر میکنم که به هر حال بیتاثیر نخواهد بود، چون به هر حال تمرین کسی که در فوتبال آلمان رشد کرده برای بازیکنان ایرانی که کم و بیش با فوتبال آلمان هم از طریق تلویزیون و از طریق رویارویی در مسابقات جهانی و غیره و اینها میشناسد، من فکر میکنم که موثر خواهد بود. اما ببینید، این تیم ما، با همین تیم آقای مولر فقط توانسته است روز چهارشنبه و پنجشنبه با آنها باشد، نه یک هفته. چون آن مراسم تاسوا و عاشورا و غیره و اینها اجازه نمیداد که اینها بتوانند خیلی با این افراد باشند. و حالا از روز چهارشنبه اینها با این تیم قرار گرفتهاند و روز پنجشنبه و جمعه هم بازی کردند. خواهناخواه من فکر میکنم هنوز نمیتوانند تاثیر داشته باشند. البته میتواند آقای مولر در این هفته برای رویارویی با سنگاپور که روز چهارشنبه بازی خواهند داشت و آن بازی رسمی است و در مقدماتی جام ملتهای آسیاست، در آنجا بتواند کمی تغییرات بهوجود بیاورد. البته من به شما بگویم، تیم ما از افرادی تشکیل شده است، درست است که جواناند، ولی نقاط مثبت خیلی زیادی دارند که با قرارگرفتن آدمهایی مثل نکونام، که به نظر من خیلی موثر است در این تیم، و آقای شجاعی و آقای معدنچی و احتمالا هاشمیان که من هاشمیان را بعید میدانم، من انتظار دارم که تیم را به یک بازی فکورانه و تاکتیکی، حالا متناسب با آن استعدادهای خود بازیکنان ما، به سمت جلو ببرد و حداقل من وقتی به عنوان یک ناظر، تیم خودمان را میبینم، من احساس کنم که چه فکری دارند و چه کار میکنند. چون میدانید فوتبال به هیچوجه چیز پنهان ندارد، شما هرچه هست میبینید.
آیا این انتظار را هم دارید که با پیوستن روتر مولر به کادر فنی تیم ملی برنامهریزی برگزاری دیدارهای دوستانه و تدارکاتی برای تیم ملی ایران در مقایسه با چند سال اخیر راحتتر و منظمتر بتواند انجام بگیرد؟
فکر کنم همان اندازه که آقای دایی یک شهرت بینالمللی دارند و دوستانی دارند و این ساده میکند دیدارهایی را که ما لازم داریم، چنانچه شما دیدید در اسپانیا "گالسیا" انجام شد. یا مثلا بازیهای مختلفی بود که حتا ایران نرفت به آنها، یعنی فرصتاش را نداشت یا نتوانست برود، اما فکر میکنم با آمدن آقای مولر خیلی بهتر خواهد شد. این نیرو دو برابر خواهد شد، این قدرت دو برابر خواهد شد برای این که تیمهای مناسبتری را برای این دیدارهای دوستانه انتخاب بکنند.
(برای شنیدن گفتوگو با پرویز زاهدی به لینک زیر مراجعه کنید.)