1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيمان آتلانتيك شمالی ناتو

اسكندر آبادى۱۳۸۵ آبان ۲۲, دوشنبه

۱۶ سال پيش، در چنين روزهايی، سران ناتو در پاريس با رهبران بلوك شرق پيشين يعنی چين و روسيه ديدار داشتند و رسماً پايان جنگ سرد را اعلام كردند. از آن زمان به بعد، رفته رفته بسياری از كشورهای بلوك شرق به عضويت ناتو درآمدند. سران ناتو برای رفع نگرانى روسيه از گسترش اين پيمان نظامی به شرق، با اين كشور پيمانهای همكاری و دوستی امضا كردند. پس از فاجعه ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مبارزه با تروريسم نيز از هدفهای اصلی ناتو بشمار آمد.

https://p.dw.com/p/A7V3
ناتو چگونه كشورهاى بلوك شرق را جذب كرد؟
ناتو چگونه كشورهاى بلوك شرق را جذب كرد؟عکس: AP

در رابطه با دگرگونيهای بنيادين سياسی در جهان نو، همين بس كه زمانی ايران ما از طريق اتحاد شوروی با اروپا همسايه بود، ولی اكنون از طريق عضو ناتو، تركيه با اعضای اين پيمان همجوار شده است. اما اين پيمان چه تاريخچه و تكاملی داشته و تا چه اندازه متحول شده است؟ پيمان آتلانتيك شمالی در روز چهارم آوريل ۱۹۴۹ ميلادى، نخست توسط ۱۲ كشور، يعنی ايالات متحده امريكا و كانادا، كشورهای بنه لوكس Benelux ايتاليا، فرانسه، پرتغال، ايسلند، نروژ، دانمارك و انگلستان، به امضا رسيد. پنج ماه بعد، اين پيمان رسماً به مورد اجرا درآمد. هر چند در مقّدمه اين قرارداد عنوان می شود كه امضاكنندگان، مفاد اعلاميه ی حقوق بشر و مصوبات سازمان ملل را در سرلوحه اهداف و كارهای خود قرار خواهند داد و به منظور استقرار صلح و آرامش و ايجاد دمكراسی و آزاديهای فردی و تسلط قانون بر كشورهای عضو، تلاش خواهند كرد، در عمل تا چهل سال، جنگ سرد و مقابله با شوروی سابق و اقمار آن، بر سياست اين پيمان سايه افكنده بود.

زمانی ”پل هانری اسپاك” سياستمدار بلژيكی و مسئول اول ناتو گفته بود: ما بايد مجّسمه ی استالين را به نشانه ی قدردانی در پايتختهای كشورهايمان برپا كنيم، چون او باعث همبستگی و اّتحاد اعضای پيمان ما شده است. اّتحاد و همبستگی اعضای پيمان ناتو در آن زمان در تسليحات نظامی و تقويت جبهه ی ضد كشورهای بلوك شرق، خلاصه می شد. تقسيم اروپا به خصوص تقسيم آلمان به شرقی و غربى، نشانه ی آشكاری از تلاش ناتو برای اين پيمان نظامی بود كه در موقع به اصطلاح لازم بتواند ضربه ی نخست را به دشمن وارد آورد. با فروپاشی نظام سوسياليستی در اتحاد شوروى و اقمارش، پيمان ناتو ديگر نمی توانست استراتژی پيشين خود را توجيه و اعمال كند. در سال ۱۹۹۱ پيمان ورشو كه در مقابل ناتو برپا شده بود، بی هيچ شرط و اجباری خود را منحل اعلام كرد و عملاً اعضای ناتو را به جستجوی هدف و عّلت وجودی تازه ای واداشت.

پيش از آن، تلاش هايی جهت بهبود روابط دو بلوك در دوره ی گورباچف صورت گرفته بود كه پيمانهای محدوديت موشك هاى ميانبرد هسته اى، از مهمترين آنها به شمار می آمد. هر چند اعضای ناتو تلاشهای شوروی را برای بهبود روابط با جهان سرمايه داری با ترديد مينگريستند، در عمل ميديدند كه كشورهای عضو پيمان ورشو گام به گام ارزشهای جهان آزاد را می پذيرند و عملاً به صف اين كشورها می پيوندند. در سال ۱۹۸۹ سران ناتو طی دو كنفرانس عالی در بلژيك بيانيه ای تنظيم كردند كه در آن ضمن ستايش از دگرگونی در كشورهای شرق، از آنها خواسته شد همگام با ناتو در محدوديت تسليحات بكوشند. اين اولين بيانيه ای بود كه مسائل امنيتی را به تضاد ميان دو بلوك، محدود نمی ساخت و بحرانهای منطقه اى، تروريسم و معضلات جهانی را نيز مطرح می كرد. آن بيانيه حتا به همكاريهای بين المللی كه بايد با شركت شوروی انجام می شد، اشاره داشت.

البته ديدگاه های مخالفی نيز در ناتو وجود داشت. ناظرانی می پنداشتند با سقوط شوروى، بحرانها و تنشهای شديدی ميان كشورهای بلوك شرق ايجاد شود كه دامان آن، اروپای غربی را نيز بگيرد. آنها به همين عّلت سياست صبر و تحمل را به سران ناتو پيشنهاد می كردند. در سال ۱۹۹۰ سران ناتو نشستی در Turnburry انگلستان برپا كردند و طی آن به بيانيه اصلی ناتو، كه هنوز نشانه هايی از ترديد در آن وجود داشت، متممى افزودند كه به پيام ترنبری معروف شد. در اين پيام، اعضای پيمان ناتو دست دوستی و همكاری به سوی كشورهای بلوك شرق دراز كردند و اعلام داشتند كه دگرگونيهای پديدآمده، موقعيت خاصی به وجود آورده است كه همه ی كشورهای اروپايی را به همكاری و دوستی فرا می خواند. آنچه در بيانيه ترنبری با ترديد و شعارگونه مطرح شده بود، در كنفرانس سران ناتو در لندن به تصويب و تثبيت رسيد. در اين كنفرانس قرار شد كه همزمان با خروج نيروهای نظامی شوروی از كشورهای اروپای شرقى، تعداد نيروهای فّعال نظامی در ناتو نيز تقليل يابد.

در اعلاميه ای كه سران ناتو به همين منظور در لندن انتشار دادند، صريحاً اظهار شده بود كه اعضای پيمان آتلانتيك بر آن اند كه از نيروهای هسته ای موجود در كشورهای عضو، تا آنجا كه لازم و ممكن است بكاهند و اين تجهيزات را فقط و فقط آخرين وسيله ی حفاظت و پيشگيری از جنگ و برخورد بدانند. در اين بيانيه، همچنين به ايجاد همكاريهای سياسی و امنيتی در چارچوب كنفرانس همكاريهای امنيتی كل اروپا اشاره شد و ايجاد كميسيون هايی در اين رابطه پيشنهاد گرديد. سرانجام در سال ۱۹۹۱ سران ناتو تصميم گرفتند متناسب با دگرگونيهای بنيادينی كه در سيستمهای سياسی جهان پديد آمده بود، پيمان آتلانتيك شمالی را از حالتی نظامی به موسسه ای سياسی تبديل كنند و با ايجاد شورای همكاری و تشريك مساعی اروپا، كه در آن علاوه بر شانزده عضو ناتو كشورهای اروپای شرقی نيز عضويت داشتند، از برجسته كردن نقش ناتو در تعيين سياستهای امنيتی اروپا، تا اندازه ای دست بردارند.

در همين رابطه، سران ناتو بيش از پيش به جهانی شدن مسائل امنيتی تأكيد كردند و نقش سياست و ديپلماسی را در مقابل نظامی گری برجسته تر دانستند. اما در عين حال اين امكان را نيز برای خود باقی گذاشتند كه در صورت لزوم نيروهای نظامی خود را حتا در خارج از حوزه كشورهای عضو، مستقر سازند. تاريخچه ناتو نشان می دهد كه با فروپاشی نظام سوسياليستی در بلوك شرق، اعضای اين پيمان، مجبور به تغيير سياستهای نظری و عملی خود در قبال كشورهای اروپای شرقی گرديدند. آنها بهتر ديدند پيمان نظامی خود را به سازمانی بدل سازند كه تشكيلات سياسی نيز در آن راه داشته باشد. هرچند ناتو همواره خود را يك پيمان دفاعی معرفی می كرد، اما از نظر دور نيست كه اين پيمان پيش از پيمان ورشو تأسيس شد و هنوز با وجود انحلال آن قرارداد پابرجاست.

نكته ديگر اين كه اّولين باری كه نيروهای نظامی ناتو در سطح گسترده ای وارد جنگ و عمل شدند، زمانی بود كه سالها پيش از آن عّلت وجودی اين پيمان از ميان رفته بود. وقتی نيروهای ناتو در سال ۱۹۹۹ وارد يوگسلاوی شدند، هفت سال از انحلال شوروی گذشته بود. با اين همه از قرار، همه ی كشورهايی كه قصد پيوستن به اتحاديه اروپا را داشتند و دارند، نخست بايد عضويت ناتو را بپذيرند، چنان كه در معرفی اعضای نوپای اتحاديه اروپا پيش از اين در چهارچوب همين برنامه گفته ايم. نيروهای ناتو در همگرايی با جهان نو، در بسياری از منطقه های پرتنش به كمك پاسداران صلح سازمان ملل شتافته اند. آنها حتا سال پيش به هنگام بروز زمين لرزه ی دريايی در جنوب شرقی آسيا، به كمك قربانيان و زلزله زدگان همت گماشتند.