پيروزی حزب دموکرات در انتخابات مجلس نمايندگان آمريکا
۱۳۸۵ آبان ۱۷, چهارشنبهتا اين لحظه ، چهار كرسی سنا در ايالتهای پنسيلوانيا ، رودايلند ، ميسوری ، و اوهايو از جمهوریخواهان به دموكراتها رسيد. اوهايو همان ايالتی است كه در سال ۲۰۰۴ رأی نهائی و تعيين كنندهی آن ، جورج بوش را برای بار دوم به مقام رياست جمهوری رساند. اگر جمهوری خواهان ايالتهای مونتانا و ويرجينيا هم ببازند ، اكثريت سنا از كف شان خارج خواهد شد.
مقام فرماندار ايالتی نيز در ايالتهای نيويورك ، ماساچوست و اوهايو پس از ده سال به حزب دموكرات تعلق گرفت. خانم نانسی پلوزی رهبر فراكسيون دموكرات در مجلس نمايندگان اعلام كرد: «ما در آستانهی يك پيروزی بزرگ برای حزب دموكرات قرار داريم.» با به دست گرفتن اكثريت در اين مجلس، خانم نانسی پلوزی نخستين سخنگوی مؤنت مجلس خواهد شد.
از نتايج پيش بينی نشده ، پيروزی دوبارهی سناتور «جو ليبرمن» در ايالت كانه تيكت بود كه به عنوان كانديد مستقل بر هر دو حزب جمهوری خواه و دموكرات فائق آمد. سناتور ليبرمن ، از هنگامی كه عضو حزب دموكرات بود تا هم اكنون كه مستقل است ، از طرفداران سرسخت جنگ در عراق و حامی سياستهای جورج بوش بوده است.
خانم هيلاری رادام كلينتون (همسر بيل كلينتون) همانطور كه انتظار میرفت برای بار دوم با اكثريت هفتاد درصد آرای به سناتوری ايالت نيويورك انتخاب شد. شايعهی نامزدی او برای انتخابات رياست جمهوری در سال ۲۰۰۸ بسيار قوی است.
جمهوری خواهان همچنين باختهای بزرگی را برای مجلس نمايندگان در ايالتهای كانه تيكت و اينديانا متحمل شدند.
روزنامهی نيويورك تايمز در سرمقالهی روز انتخابات خود نوشت همه نامزدها از هر دو حزب توافق توافق دارند كه وزير دفاع «دانالد رامسفلد» بايد برود و كنار رفتن رامسفلد بايد نخستين هدف نمايندگان در فردای انتخابات باشد. حتا كسانی كه از حضور درازمدت آمريكا در عراق دفاع میكنند به اين نتيجه رسيدهاند كه در سياست جنگی عراق بايد يك تغيير جدی رخ دهد.
عبدی كلانتری ـ برای بخش فارسی صدای آلمان ـ از نيويورك
* * *
پيروزى دمكراتها در انتخابات كنگره آمريكا، تصميم هوشيارانه آمريكاييان
تفسيرى از دانيل ششكويتز گزارشگر صداى آلمان در نيويورك
راىدهندگان آمريكا تصميمى هوشيارانه گرفته و به انحصار قدرت يك حزب پايان دادهاند. برخلاف آنچه كه تا كنون حاكم بود، جرج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا بايد حال در كنگره اين كشور با اپوزيسيونى كلنجار رود كه با توجه به پيروزيش در انتخابات، نماينده خواست و اراده مردم است؛ مردمى كه خواهان تغيير در سياستهاى ايالات متحده هستند.
آنان به صراحت روشن ساختهاند كه ديگر حاضر نيستند، به هر قيمتى كه شده، ادامه ماموريت و حضور نيروهاى آمريكايى در عراق را بپذيرند. حال ديگر بايد پرزيدنت بوش، هر سال در برابر نمايندگان كنگره كشورش پاسخگو باشد كه چرا حضور آمريكا در عراق، عليرغم عدم كسب پيشرفتى درخورتوجه، هنوز ارزش آن را دارد كه جان سربازان آمريكايى و همچنين ميلياردها دلار از درآمدهاى مالياتى صرف آن گردد.
نمايندگان حزب دمكرات با توجه به داشتن اكثريت كرسیها، همچنين اين حق را دارند كه رييس جمهور آمريكا و اعضاى دولتش را مورد استيضاح قرار دهند. از اين رو جاى شك نيست كه كميسيونهاى تحقيق براى بررسى وجود احتمالى سلاحهاى كشتار جمعى در عراق و همچنين استدلالهاى پرزيدنت بوش براى آغاز جنگ عراق تشكيل گردند.
بوش در پى پيروزى مجددش در انتخابات رياست جمهورى ۲۰۰۴، قدرتش را به نمايش گذاشت و سرمايه سياسى بدست آمدهاش را برجسته ساخت. حال اما به نظر مىرسد كه اين سرمايه به آخر رسيده باشد و از اين رو حكمرانى براى وى اگر نه غيرممكن، دست كم دشوار خواهد بود.
جرج دبليو بوش در طى سالهاى گذشته مجلس آمريكا را ناديده گرفته و حدود اختيارات شخص رييس جمهور را گسترش بخشيده بود. اكنون دمكراتها میتوانند، پرزيدنت بوش را بهتر از پيش نظارت و كنترل كنند، اگر چه هنوز هم قادر نيستند، او را به زانو درآورند.
با وجود اين، دمكراتها با تقسيم شدن مسئوليتها در موقعيت بهترى براى حضورى موفق در انتخابات رياست جمهورى سال ۲۰۰۸ قرار گرفتهاند. آنان با توجه به آشفتگى و پيچيدگى اوضاع در عراق، ناگزير نخواهند بود كه به تمام و كمال پاسخگو باشند و مىتوانند، پرزيدنت بوش را به خاطر اشتباهات گذشتهاش مورد انتقاد قرار دهند، بى آنكه خود ناگزير باشند، راهكارى براى برونرفت از بحران كنونى درعراق ارائه دهند. البته دمكراتها به خوبى مىدانند كه به تنهايى توان حل معضل را ندارند و از اين رو به سوى پرزيدنت بوش، دست همكارى دراز كردهاند.
گذشته از اين مسايل، بايد اين نكته را نيز يادآور شد كه انتخابات كنگره آمريكا، تنها رفراندومى درباره پرزيدنت بوش و جنگ عراق نبود. رسوايیهاى مالى نمايندگان كنگره، به ويژه جمهوريخواهان در دوران اخير نيز نقشى تعيين كننده در نتيجه انتخابات داشت. دراين عرصه نيز راىدهندگان آمريكا، سياستمداران حزب حاكم را به خاطر مالپرستى و زدوبندهاى مشكوكشان در راه حفظ قدرت، مجازات كردند.