1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پيرامون سياست خارجى ولاديمير پوتين

۱۳۸۲ اسفند ۲۱, پنجشنبه

اين يكى از ويژگى هاى رئيس جمهورى روسيه است. او مى داند كه بايد به طرف گفتگويش اين احساس را انتقال دهد كه اين او و فقط اوست كه بهترين دوست پوتين است.

https://p.dw.com/p/A4UT
عهد دوستى مردانه
عهد دوستى مردانهعکس: AP

“در حال حاضر روسيه يكى از بخش هاى بسيار پوياى قاره اروپاست. و اين پويايى نه تنها از جهت سياسى، بلكه به معناى اقتصادى نيز هست.”

اين سخنانى بود كه ولاديمير پوتين، رئيس جمهورى روسيه در مجلس «بوندستاگ» آلمان در برابر نمايندگان ايراد كرد. وى با اين سخنرانى خود توجه افكار عمومى را در آلمان بسوى خود جلب كرد و ميزان محبوبيت وى بسرعت افزوده شد. البته گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان نيز به سياق صدراعظم پيشين هلموت كهل، با پوتين عهد يك دوستى مردانه بست. شرودر طى سخنانى در زمينه ضرورت مناسبات با روسيه در يكاترينبورگ گفت:

“ما در حال ايجاد يك اروپاى بزرگ هستيم و اين اروپاى گسترده تر بايد مناسبات بسيار بسيار نزديكى با روسيه برقرار كند و اين از ضروريات است.”

بايد گفت، آخرين نشست مشترك سران آلمان و روسيه حاكى از يك روابط بسيار همگون و هماهنگ بوده است. به نظر مى آيد كه اين يكى از ويژگى هاى رئيس جمهورى روسيه بوده باشد. او مى داند كه بايد به طرف گفتگويش اين احساس را انتقال دهد كه اين او و فقط اوست كه بهترين دوست پوتين است. پوتين مى گويد:

“روسيه و آمريكا ديگر دشمنان يكديگر نيستند، بلكه شركاى هم هستند و آنها براى يك ثبات راهبردى به يكديگر نياز دارند.”

و در برابر جرج دبليو بوش، رئيس جمهورى آمريكا مى گويد:

“من خوشحالم از اينكه با دوست خوبم ولاديمير پوتين باشم. ما توافق كرده ايم، در همه زمينه ها همكارى هاى خود را تقويت كنيم.”

ولى در عين حال پوتين وارد محور مسكو/برلين/پاريس شد و بشدت با جنگ عراق مخالفت ورزيد؛ و جرج بوش اين حركت پوتين را به دل نگرفت. براى پوتين زيرا كه مناسبات حسنه با آمريكا در اولويت است. هدف پوتين اين است كه با آمريكا از جايگاهى هموزن با اين كشور وارد گفتگو شود.

بايد گفت كه قدرت نظامى يكى از اركان سياست خارجى روسيه است. در آستانه انتخابات رياست جمهورى، پوتين بطور خيلى نمايشى از يك مانور ناوگان روسى در درياى شمال ديدار كرد. در آنجا جنگ اتمى را تمرين مى كردند تا قدرت هسته اى روسيه را به نمايش بگذارند. پوتين مى گويد:

“در اين مانور نظامى تمرينات بسيارى صورت گرفت. اين تمرينات نشان مى دهند كه موشك هاى ما قادرند در قلب كشورهاى مورد نظر، هدف ها را با دقتى بسيار بالا مورد اصابت قرار دهند.”

بايد گفت، پوتين هنوز نتوانسته روسيه را وارد جامعه بين الملل كند. سال گذشته، در اجلاس سران كشورهاى اقتصادى جهان رئيس جمهورى روسيه از آغاز در اين اجلاس حضور نداشت. روسيه كه نخستين كشور صادرات انرژى در جهان است، بعدا اجازه شركت يافت. بر سر راه پذيرش روسيه در سازمان جهانى بهداشت، سازمان تجارت جهانى هنوز موانعى وجود دارد. روسيه با اتحاديه اروپا در يك گيرودار مدام است. وى از اتحاديه اروپا و پيمان ناتو سرخورده است و مى گويد:

“ما پيمان ناتو را يك دشمن تلقى نمى كنيم، ولى مى دانيم كه اين پيمان در برابر پيمان ورشو و در مقابله با اتحاد شوروى تشكيل شد. ولى وقتى ديگر پيمان ورشويى وجود ندارد، ديگر چرا بايد قلمرو پيمان ناتو را گسترش داد؟”

اينكه روس ها بتوانند بدون رواديد وارد كشورهاى اتحاديه اروپا شوند، همچنان روياى پوتين باقى خواهد ماند. بجاى تحقق يافتن اين روياها، پوتين از بروكسل و استراسبورگ و يا واشنگتن مدام انتقاد مى شنود. اينكه مى گويند، انتخابات پارلمانى در روسيه دمكراتيك نبوده؛ روسيه پروتكل حفظ محيط زيست كيوتو را امضا نكرده؛ برخورد با شركت نفتى «يوكوس» منطبق با موازين حقوقى نيست و مسئله چچن همچنان لاينحل باقى مانده است. ولى اگر پوتين نتواند بر همه اين مسائل سرپوش بگذارد و اين احساس را انتقال دهد كه روسيه در واقع به غرب اصلا نيازى ندارد، اين پوتين ديگر پوتين نيست.