پاكستان و پس لرزههاى حمله به "مسجد سرخ"
۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبهدر ساعات اوليه صبح روز دهم ژوئيه، نيروهاى امنيتى پاكستان كم كم در محوطه وسيع مسجد سرخ (لعل) اسلام آباد پيشروى مىكنند. حمله به مسجد سرخ طولانىتر و سختتر از آنچه كه انتظار مىرفت به طول انجاميد.
تازه بعد از دو روز نبرد سنگين و رويارويى خونين ميان نيروهاى دولتى و طلبههاى شورشى، "عمليات سركوب" به پايان رسيد. درگيرىها ميان اين دو گروه از يك هفته پيش از آن و به دنبال حمله طلبهها به يكى از پستهاى نگهبانى پليس دراسلام آباد آغاز شده بود. در ابتدا هزاران و بعد از آن در روزهاى پايانى مقاومت تنها چند صد طلبه و روحانى تندرو كاملا مسلح، باقى مانده بودند.
طلبهها يك هفته تمام مسجد سرخ و مدرسه دينى را به تصرف خود در آورده و از آن پايگاهى نظامى براى مقابله با نيروهاى دولتى ساخته بودند تا جايى كه ژنرال وحيد ارشد سخنگوى ارتش، از جنگى غير سنتى عليه شورشيان خبر داد: « اين مسجد و مدرسه دينى در واقع ساختمان عظيمى است كه جنگ طلبان تقريبا در هر اتاق آن سنگر گرفتهاند. ما با تروريستهاى تعليم ديدهاى سر و كار داريم كه سلاحهاى سنگينى را هم در اختيار دارند. به همين خاطر بايد كاملا محتاطانه عمل كنيم.»
"خدا انتقام مرا خواهد گرفت"
فشار مقامات امنيتى پاكستان بر طلبههاى تندروى داخل مسجد افزايش مىيافت و صداى تيراندازىهاى شديد در اطراف نيز شنيده مىشد. بر اساس اعلام دولت، در پايان در حدود صد نفر در اين درگيريها كشته شدند اما رسانههاى پاكستانى شمار كشته شدگان را بيشتر از اين تعداد گزارش كردند.
درميان كشته شدگان نام عبدالرشيد قاضى يكى از امامان مسجد سرخ و رهبر شورشيان نيز به چشم مىخورد كه پيش ازكشته شدن با سخنانش، زمينه را براى شهيد قلمداد كردن خود در صورت كشته شدن آماده كرده بود: « اين يك جنايت است، يك حمله به تمام معنى. آنها مىخواستند مرا درهم بشكنند اما خدا انتقام من را خواهد گرفت. بعد از مرگم ملت پاكستان، دولت را سرنگون خواهد كرد.»
امروز بعد از گذشت يك سال ازاين واقعه بسيارى از پاكستانىها بر اين عقيدهاند كه امكان تفاهم ميان دولت و طلاب وجود داشت و ژنرال مشرف و ارتش مىتوانستند از خونريزى جلوگيرى كنند.
بىثباتى دولت، قدرت گرفتن شورشيان
نتيجه حملات شديد و خونين نيروهاى دولتى عليه طلبهها در آن زمان، باعث شده تا امروز بسيارى از مسلمانان محافظهكار، نه تنها نسبت به كشته شدن عبدالرشيد قاضى احساس همدردى نشان بدهند بلكه خط فكرى افراطى و تندروى او را نيز درست بدانند: « قاضى فقط نگران اسلام و جايگاه آن در كشورمان بود و نه چيز ديگر. او تنها مىخواست شريعت را در سرتاسر پاكستان حاكم كند. قاضى شهيد شد، چون خواستار يك فرهنگ اسلامى بود. كجاى اين كار اشتباه است؟»
با كشته شدن عبدالرشيد قاضى، افراط گرايان مسلمان در پى گرفتن انتقام بر آمدند و طالبان پاكستان، به دولت و مشرف اعلان جنگ دادند. نتيجه، قويتر شدن روزافزون افراطيون و بىثباتى دولت، در ماههاى بعد بود، تا جايى كه اين تضعيف به شكست انتخاباتى هواداران مشرف درماه فوريه منجر شد.
بسياري از مناطق روستاهاى مرزى شمال غرب پاكستان و همچنين مناطق پشتونشين در مرزهاى افغانستان تحت كنترل شورشيان درآمدند و طالبان حتى در شهر پيشاور به راحتى در انظارعمومى ظاهر شدند.
در حال حاضرنيز دولت پاكستان هيچ طرح مشخصى براى مقابله با افزايش تاثير طالبان در اين مناطق ندارد. گفتگوهاى صلح همه نافرجام باقى مىمانند و عمليات سنگين نظامى تنها منجر به نارضايتى پشتونها مىشود، بدون اينكه حتى سرسوزنى شورشيان را تضعيف كند.
كريستف هاينزله/ راديو دويچهوله