1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

يونيسف و فعاليتهای آن در اروپا

اسكندر آبادی۱۳۸۵ آذر ۲۷, دوشنبه

هفته‌ی پيش صندوق يا بنياد يارى‌رسانی به كودكان در سازمان ملل متحد united nations international children fund يا يونيسف UNICEF شصت ساله شد. نهادی جهانی و موضوعی كه لزوما و مستقيما موضوع مجله‌ی اروپا نيست. اما از آنجا كه به راستی اروپاييان در پرورش و گسترش اين نهاد همواره دست بالا را داشته‌اند و هم اكنون از ۷ شعبه‌ی بزرگ اين نهاد سه دفتر آن در اروپا قرار دارد، در اين نوشتار به تاريخچه ی آن می‌پردازيم و اشاره‌هايی به فعاليتهای آن در ا

https://p.dw.com/p/A7Uy
عکس: AP

روپا به خصوص در آلمان مى‌كنيم.

بيگمان شهر لوركوزن را به خاطر تيم معروف فوتبالش مى‌شناسيد. اما اين شهر تنها به اين خاطر مشهور نيست. جوانترين نماينده‌ی يونيسف، بنياد جهانی يارى‌رسانی به كودكان، هم اهل اين شهر است. نانا يا Nana Yaa سيزده سال بيشتر ندارد ولی سازمان يونيسف او را رسما به عنوان نماينده‌ی كودك سال ۲۰۰۵ ميلادی انتخاب كرد. نانا در اين باره ميگويد:

”نانا يا هستم. دوازده سال دارم. دو سال پيش بعد از زمين لرزه‌ی دريايی به اين فكر افتادم كه به مردم، به خصوص بچه‌ها كمك كنم ولی به يك شكل خاص. می‌دونستم در آيين بودايی رنگ سفيد به معنی اندوه و اميده. می‌دونستم كه يك بند يا روبان هم علامت همبستگيه. من هم كلی روبان سفيد درست كردم، فروختم و پولش را به يونيسف دادم.“

نانا با روبانهای خود ۳ هزار يورو به يونيسف و در نتيجه به قربانيان زمين لرزه‌ی دريايی شرق آسيا كمك كرد.

۶۰ سال پيش هم يونيسف كار خود را با كمك به قربانيان يك فاجعه‌ی عظيم آغاز كرد. فاجعه‌ای نه طبيعی، كه انسانى. جنگ جهانی دوم پايان يافته و ميليونها كودك بى‌سرپرست را باقی گذاشته بود. اگر تلاشهای خستگى‌ناپذير دكتر لودويگ رايشمان نبود، شايد اين نهاد پرثمر و گرانقدر هيچگاه به عنوان ارگان رسمی و دائمی سازمان ملل متحد ثبت نمى‌شد. لودويگ رايشمان آلمانى‌تبارى لهستانی بود كه در آغاز كار يونيسف كمكهای اضطراری سازمان ملل به كودكان جنگزده‌ی اروپايی را سازماندهی مى‌كرد. او بود كه به عنوان نماينده‌ی بخش يارى‌رسانی به جنگ‌زدگان سازمان ملل در لهستان مجمع عمومی اين سازمان را متقاعد كرد كه كمك به كودكان جنگزده و پرمسئله را ادامه دهد و سر انجام به نهاد مستقلی بسپارد.

اعلاميه‌ی تشكيل يونيسف با شعار اگلانتين جب jebb Eglantine مدافع حقوق كودكان در جنگ جهانی اول آغاز به كار كرد: كودك دشمن وجود ندارد. با اين شعار بود كه يونيسف نه تنها به قربانيان كشورهای ستمديده از نازيها كمك كرد، بلكه از سال ۱۹۴۸ كار خود را به آلمان نيز گسترش داد. بعدها گستره‌ی كار اين نهاد به سراسر جهان كشيده شد. به ويژه در كشورهای سوسياليستی با همه‌ی مشكلاتی كه پرده‌ی آهنين بر سر راه دست اندركاران يونيسف قرار می‌داد. هنگامی كه پنج سال پس از جنگ قرار بود با بهتر شدن وضع اقتصادی و اجتماعی اروپا يونيسف به كار خود پايان دهد و وظايف خود را به حكومتهای تازه جان‌گرفته واگذارد، صدای اعتراض همگان از سراسر جهان برخاست. چه كسی قلبا مى‌خواست كودكان نيازمند و مشكل‌دار را به حال خود رها كند؟ در اين سال بود كه الئونور روزولت، همسر رئيس جمهور وقت امريكا و از مدافعان سرسخت حقوق كودكان، در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام كرد كه يونيسف برای هميشه به عنوان نهادی مستقل به كار خود ادامه خواهد داد.

سرپرست يونيسف در آلمان رودی تارندن Tarneden درباره‌ی نحوه ی كار يونيسف می‌گويد:

”يونيسف بايد در سراسر جهان فعاليت كند، حالا اين در سودان باشد، در كره‌ی شمالی باشد يا در عراق زمان صدام حسين، فرق نمی‌كند. در چنين موقعيتی آدم گاه بايد با ابليس هم دست بدهد، چيزی كه خالی از انتقاد هم نمى‌ماند. ولی جز انعطاف چه مى‌شود كرد. آخر نمى‌شود بچه‌ها را به خاطر كاری كه بزرگترها كرده‌اند گناهكار دانست. هدف نهايی هميشه بايد اين باشد كه بالاترين امتياز را برای كودكان بدست بياوريم.“

اين چنين بود كه در سال ۱۹۶۵ جايزه‌ی صلح نوبل برای نخستين بار بجای يك فرد به يك سازمان اعطا شد. در آن سال يونيسف به خاطر تلاش بی قيد و شرط برای كودكان سراسر جهان برنده‌ی اين جايزه شد و توانست با وجود همه‌ی مشكلات سياسی‌ای كه سر راه دست اندركاران آن به ويژه در كشورهای تحت حكومت ديكتاتوری فعاليت خود را پيوسته گسترش دهد.

اما در كوران كار تلاشگران يونيسف همواره به اين نتيجه می‌رسيدند كه كار برای كودكان بدون دفاع از حقوق اجتماعی آنها تقريباً غير ممكن است. برای نمونه هم اكنون هنوز تنبيه بدنی در بيش از صد كشور جهان رايج و شايع است. با اين وصف بايد والدين و سرپرستان كودكان را با تعريف نوينی از كودك و حقوق او آشنا كرد. تازه در سال ۱۹۸۹ يعنی ۱۷ سال پيش بود كه اين حقوق رسما در منشور حقوق كودك سازمان ملل متحد ثبت گرديد: حق حيات، حق تدريس و حق حفاظت در مقابل زور و سوء استفاده. اين منشور كه حكم قانون اساسی كودكان را دارد، تا كنون از جانب همه‌ی اعضای سازمان ملل متحد جز ايالات متحده و سومالی به امضا رسيده است. ۴ سال پيش در سال ۲۰۰۲ نخستين مجمع عمومی ويژه‌ی كودكان در سازمان ملل متحد برگزار شد. گابريلا آزوردوری Gabriela Azurdury دختر ۱۳ ساله‌ی بوليويايی در اين مجمع به سران حكومتها گفت:

”شما ما را آينده می‌خوانيد، اما ما حالا هم هستيم.“

يونيسف امروزه با ۷۰۰۰ كارمند در ۱۶۰ كشور جهان عضو دارد و فعاليت مى‌كند. تنها با تلاشهای پيگير اين نهاد، آبله نابود شده، فلج اطفال تقريبا از ميان رفته و مرگ و مير كودكان در جهان حدودا به نصف كاهش يافته است. اما هنوز فاجعه های طبيعی و انسانی تلاشگران يونيسف و نگهبانان حقوق كودكان در سراسر جهان را به كوشش و نبرد مى‌طلبند. هم اكنون حدود دو و نيم ميليون كودك به ويروس ايدز مبتلا هستند و ۱۵ ميليون جان خود را بر اثر اين بيماری در سراسر جهان از دست داده‌اند. آنچه مايه‌ی اميدواری است اين است كه ۴۰ هزار فعال افتخاری در سراسر جهان هستند كه به طور افتخاری برای يونيسف كار و فعاليت مى‌كنند. در ميان اين عده كودكانی مانند نانا يا، كه از او ياد كرديم، كم نيستند.

در پايان اشاره مى‌كنيم كه بنياد حمايت از كودكان يعنی يونيسف در ايران نيز فعاليت چشمگيری داشته و هم اكنون نيز در ۱۲ استان كشور كار و فعاليت مى‌كند. ايران در سال ۱۹۹۴ منشور كودك سازمان ملل متحد را امضا كرده است. دولت ايران با همكاری نمايندگان داخلی و خارجی، مركز بزرگی در تهران در اختيار يونيسف گذاشته كه حتـى‌الامكان مستقل و بدون دخالت نيروهای دولتی كار مى‌كند. نمايندگی اين سازمان هم اكنون بر عهده ی دكتر كريستيان سالزار فولكمن سازمان Volkmann است كه تا كنون از جمله چند كتاب در آلمان درباره ی حقوق كودكان به چاپ رسانده است.