1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

يك سال پس از سوقصد مادريد: آمريكا و اروپا در تلاش مبارزه مشترك با تروريسم جهانى

Klaus Dahmann۱۳۸۳ اسفند ۲۱, جمعه

روز يازدهم ماه مارس سال ۲۰۰۱، روزى وحشتناك و تكاندهنده براى اسپانيا و اروپا بود. سوقصدهاى القاعده به قطارهايى در مادريد كه ۱۹۲ كشته و بيش از ۱۵۰۰ زخمى به جاى گذاشت، زنگ خطرى بود براى اتحاديه اروپا. تلاشهاى اين اتحاديه براى مبارزه با تروريسم جهانى از آن زمان تا كنون چه بوده است؟

https://p.dw.com/p/A5OJ
سنگ يادبود قربانيان سوقصد يازدهم مارس ۲۰۰۴ در مادريد
سنگ يادبود قربانيان سوقصد يازدهم مارس ۲۰۰۴ در مادريدعکس: AP

شكى نيست كه حتى سختترين منتقدان جرج دبليو بوش، رييس جمهور ايالات متحده هم در روز يازدهم ماه مارس سال گذشته، ناگزير به قبول اين واقعيت شدند كه شبكه تروريستى القاعده نه تنها آمريكا كه تمامى كشورهاى دمكراتيك اروپا را تهديد ميكند.

اعتراض و انتقاد به نقض حقوق بشر در گوانتانامو و همچنين مداخله هايى نظامى كه بدون اتكا به حقوق ملل و حقوق اقوام صورت ميگيرد، درست و ضرورى است. ولى بودند كسانى، به ويژه در اروپا، كه اعلام مبارزه پرزيدنت بوش با تروريسم را بهانه اى ميدانستند كه وى با استفاده از آن ميكوشد، جايگاه ابرقدرتى آمريكا در جهان را مستحكم ساخته و همچنين دسترسى كشورش به منابع نفتى را تضمين كند.

سوقصدهاى خونين مادريد اين چنين ديدگاه هاى عجيب را تصحيح نمود، چرا كه خطرى كه از سوى اسامه بن لادن متوجه جهان است، خطرى است واقعى: سلولهاى تروريستى وى نه تنها در اروپا حضور دارند كه سوقصدهايى در آمريكا چون سوقصد يازدهم سپتامبر را طرحريزى كنند، بلكه حال هدفهايى در خود اروپا را نيز در نظر گرفته اند.

سوقصد مادريد اولين مورد در اين راستا نبود. القاعده حتى پيش از سوقصد يازدهم سپتامبر، قصد بمبگذارى در بازار كريسمس شهر استراسبورگ را داشت كه اين نقشه با كوشش ماموران امنيتى نافرجام ماند. از اين رو هر كه راه بوش در مبارزه با تروريسم جهانى را مورد انتقاد قرار ميدهد، بايد خود طرحى ديگر و بهتر ارائه كند كه چگونه ميتوان با القاعده و ديگر سازمانهاى تروريستى مقابله كرد.

بايد اذعان داشت كه اتحاديه اروپا هنوز هم پيشرفت چندانى در اين زمينه نداشته است. اگرچه كشورهاى اتحاديه اروپا در پى حادثه يازدهم سپتامبر تصميم به همكارى بهتر و كارآتر گرفتند، اما عملكرد دو نهاد مهم اروپايى، يعنى EUROPOL (اداره مركزى پليس اروپا)، EUROJUST (اداره مركزى دادگسترى اروپا) و همچنين همكاريهاى سازمانهاى امنيتى اروپا آنطور كه بايد و شايد نيست و تكروى نهادها و سازمانهاى ملى كشورهاى اروپايى در اين عرصه به خوبى محسوس است.

با وجود اين، اتحاديه اروپا در پى سوقصد يازدهم مارس سال ۲۰۰۴ در مادريد، دگرگون شده است. از يكسو فريادهاى مخالفان تقويت نقش اروپا فروكش كرده، چرا كه پى برده اند كه اتحاديه اروپا تنها از طريق همكارى نزديك كشورهاى عضو ميتواند، به مصاف خطر و تهديدات تروريسم جهانى برود و از سوى ديگر، شكافى كه در پى جنگ عراق ميان كشورهاى عضو اتحاديه اروپا پديد آمده بود، ديگر از بين رفته است.

از آن گذشته بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه اختلاف نظرهاى موجود در مناسبات فرااطلسى بالا نگرفته است، بلكه برعكس، هر دو طرف، يعنى اروپا و آمريكا به يكديگر نزديكتر شده اند. براى نمونه آلمان عليرغم تمامى انتقادات از دولت بوش، فعاليتهاى خود را در زمينه آموزش نيروهاى امنيتى عراقى تقويت كرده است.

اينكه عراقى بى ثبات زمينه فعاليتهاى سازمانهاى تروريستى چون القاعده را فراهم ميسازد، يافته تازه اى نيست، اما بايد گفت كه نكته اى است كه پس از سوقصد يازدهم مارس ۲۰۰۴ در مادريد، در كانون توجههات قرار دارد.