يك جوان: ”انكار هولوكاست مثل انكار جنگ ايران وعراق است”
۱۳۸۴ اسفند ۲, سهشنبهدر پاسخ به اهانتى كه با انتشار كاريكاتورهاى پيامبر اسلام در پارهاى مطبوعات اروپا نسبت به مسلمان شده، روزنامه همشهرى ترتيب مسابقه بينالمللى كاريكاتورهاى هولوكاست را داد و از همه كسانى كه مايل به شركت در آن بودند دعوت كرد كاريكاتورهاى خود را براى اين روزنامه بفرستند. اينكه نفى كشتار يهوديان و جنايات آلمان هيتلرى در اروپا و برگزارى چنين مسابقاتى تا چه حد مايه خشنودى طرفداران فاشيسم در سراسر دنياست، موضوعى است كه شايد براى بسيارى در ايران، بخصوص نسل جوان كه اطلاعات كمى هم در اين باره دارد روشن نباشد و شايد براى بسيارى از جوانان اصلا اهميتى هم نداشته باشد. ولى ابعاد فاجعه كشتار يهوديان، و نه فقط يهوديان، كه بسيارى از ديگرانديشان در دوران سلطه نازیها، بقدرى هولناك است كه حتى خود دست اندركاران همشهرى هم قادر به دفاع از آن نيستند و بهانه اين اقدام را به آزمون گذاشتن مرز تحمل آزادى در غرب عنوان كردهاند. اما مشكل اين جاست كه كشتار شش ميليون نفر و تسلط يك تفكرافراطى، خشونتگرا و نظامى بر بخشى از اروپا، نه موضوع عقيدتى است كه پاسخى به اهانت عقيدتى باشد و نه میتواند معيارى براى سنجش آزادى مطبوعات قرار گيرد. به تمسخر گرفتن يا نفى آن نيز فقط براى كسانى كه بنوعی منادى همين طرز فكر هستند میتواند مايه سرگرمى و خنده شود.
ولى ببينيم ميزان آگاهى جوانها در ايران از جنايات اين دوره تا چه اندازه است و آيا آنها روش برخورد متقابل را صحيح میدانند؟ براستى هولوكاست چيست، آيا شما میدانيد؟ به جوابهاى چند دختر و پسر جوان:
- ” نه نمیدانم. چی هست این کاریکاتورها؟ خبرندارم، متاسفانه!”
- ” یک فاجعه است”
- ” هولوکاست که به معنای همان آدمسوزی یهودیان است که بدستور نازیها انجام شد، این فاجعه بحدی تکاندهنده و حیرتانگیز بود که بشریت را تکان داد.”
- ” چی، چيه؟ هلوشاست؟!”
- ” من زیاد در جریان سیاست و اینجور چیزها نیستم”
- ” برای من و خیلی از ایرانیها و حتا مردم دنیا مشخص است که ارتش آلمان هیتلری در آنزمان تعداد خیلی زیادی را کشته، چندین میلیون. این خیلی برای محققین ما یا کسانی که در مورد اصل این ماجرا میگویند که بوقوع نپیوسته، خندهدار است که ماجرایی که ۶۳ـ ۶۲ سال از آن گذشته این چنین مورد تحريف قرار بدهند. ولی در مورد ماجرایی که ۱۴۰۰ یا ۱۶۰۰ـ۱۵۰۰ پیش اتفاق افتاده براحتی تعریفهای خیلی خوبی ارائه شده و اکثرا هم مورد قبولاند، اما در مورد واقعهای که تنها ۶۳ـ ۶۲ سال از آن گذشته اینطوری تردید کنند.”
جنگ جهانى دوم در تابستان ۱۹۳۹ آغاز شد و جنايات ناسيونال سوسياليست به رهبرى هيتلر نيز رو به اوج نهاد. البته هيتلر تصميم به انهدام نژادى يهوديان را از خيلى پيش از اين طرح ريزى كرده و مرحله به مرحله به اجرا گذاشته بود. ساختمان بسيارى از اردوگاههاى كشتار يهوديان هنوز هم برجاى خود هستند و تمام آثار اين كشتار نيز در آنها باقى است. معروفترين اين اردوگاهها آشوويتس و داخائو هستند كه پير وجوان، زن و مرد در آنها نخست در حمام گاز خفه میشدند، سپس جسمشان به كورههاى آتش سوزى انداخته میشد، يا براثر گرسنگى، كارطاقت فرسا، شكنجههاى روحى و جسمى، تيفوس و بيمارىهاى دلخراش ديگر جان سپردند. محافظان اين اردوگاهها بسيارى از بيماران را بجاى درمان، مستقيما به كام مرگ میفرستادند.
همانطور كه قبلا هم گفته شد، رژيم هيتلرى فقط با يهوديان دشمن نبود، بلكه با هر فكر و انديشهاى كه با آن هم خوانى نداشت، خصومتى مرگبار میورزيد. در دوران تسلط "اس اس"ها نه فقط در كشورهاى همسايه آلمان، بويژه لهستان كه بالاترين تعداد يهوديان را داشت، مخوفترين جنايات صورت گرفت، بلكه در خود آلمان نيز زندان، شكنجه، رعب و وحشت حاكم بود.
و حال قرار است مضمون اين دوره كه تنها با قدرت طلبى واپسگرايانه و جنايت میتوان تعريف كرد را موضوع كاريكاتور قرار داد. آيا با داشتن حداقل آگاهى از اين فاجعه تاريخى ميتوان توجيهى براى آن يافت؟
بازهم ببينيم خود جوانها چه قضاوتى دارند؟
- ” هولوکاست را اگر انکار بکنیم، برای ما ایرانیها مثل این است که واقعهای مثل جنگ را به شکل کاریکاتور بکشند و اهانت بکنند به حقیقتهای جنگ ایران و عراق.”
- ” همانطور که روابط اقتصادیمان را با دانمارک قطع میکنند، بخاطر حمایت دانمارک، اقتصاد مملکت ما به ابتذال کشانده شده و همهی سرمایهدارها دارند فرار میکنند از ایران. ما هیچ درآمدی نداریم. یک کاریکاتور، تازه به نظر من حضرت محمد هم نبوده. این یک وسیلهای بوده که بگویند ایرانیها تروریستاند و پاسخی به خود اینها بوده. حالا نمیدانم تا چه حد هم درست میگویم، اما اینطوری که شنیدم مردم ما هم همین را میگویند. میگویند این بخاطر این بوده که بگویند ایرانیها تروریستاند، یعنی شماها یک عمامه سرتان هست و یک بمب هم توی اون، شماها اینطوری هستید که بمب را توی عمامه گذاشتید. اما به نظر من پاسخ بدی را با بدی نباید داد. و با اینکه کار آنها زشت بوده، اما ما نباید کار زشت آنها را تکرار کنیم. میتوانند خیلی قشنگتر حل و فصل کنند این موضوع را.”
- ”من میگویم که اگر ما اصل آنهمه کشتار جنگ جهانی دوم تحت عنوان هولوکاست در نظر بگیریم، امر زشت و محکومیست از نظر انسانی و بشری. کار خیلی زشتیست. حالا ما نمیتوانیم بیاییم دربارهی کاریکاتوریی که از پیامبر اسلام رسم شده بگوییم، بله، یک چنین واقعهای در اروپا بوده و ما بیاییم آن چیزی را که آنها اعتقاد دارند زیر سوال ببریم. بنابراین کاریکاتورهای درخواست شده همشهری اگر بخاطر زیرسوال بردن این واقعه باشد، نه! من این امر را قبول ندارم.”
- ”اصلا مگه تقابل است که آدم بخواد تقابل بکند. اگر بخواهند برعلیه هیتلر بکشند، خوب آن یک چیز دیگر است و همهی دنیا مخالف این آدم هستند، ولی اگر بخواهند یهودیها را بکشند خوب کار خیلی زشتیست. کلا آدمها را مسخره کردن کار درستی نیست. حالا هرکی. آدم نه باید مذهبی را مسخره بکند و نه شخصیتی را. هرکسی میتواند عقیدهی خودش را داشته باشد و دلیلی ندارد کسی را مسخره بکند. هم کار آنها اشتباه بوده که بالاخره پیامبر کسانی را که به آن اعتقاد دارند مسخره کرده و هم کار اینها.”
- ” البته خود سیاستمداران میدانند که چه تصمیمی بگیرند، ولی بهرحال این حالت انتقامجویانه میشود، یعنی اگر آنها تصمیمی گرفتهاند، کاری کردهاند، اینها هم عمل متقابل انجام بدهند من فکر میکنم مثال همانها میشود. در نتیجه در هر کاری یک بخشودگی و یک حالت غیرانتقامجویانه باید بخودشان بگیرند.”
- ”تنبیه نیست. اینها توجیه میخواهند بکنند که این هم باعث میشه لطمهاش بخودمان وارد بشه.”