وی اس نایپل در جشنواره ادبی رم: پایان داستان
۱۳۸۷ تیر ۴, سهشنبه
وی. اس. نایپل در چارچوب هفتمین جشنواره بین المللی ادبی رم، در ویرانههای به جا مانده از امپراطوری رم باستان و در کنار معبد دوهزار ساله ماسنزیو مقالهای براساس عنوان جشنواره یعنی «کلمه، ادبیات و سکوت» قرائت کرد.
«مهاجرت» در آثار نایپل
نایپل درسال ۱۹۳۲ در خانواده ای هندی الاصل دریکی از جزایر کارائیب در کشور ترینیداد به دنیا آمد. او در ۱۸ سالگی با دریافت بورس تحصیلی به قول خودش به سرزمین مردان دیگری رفت و در دانشگاه آکسفورد به تحصیل در رشته ی ادبیات انگلیسی پرداخت. در سال ۱۹۹۵ نایپل به اندونزی، پاکستان، ایران و مالزی سفر کرد.
تاثیر مهاجرت و سفرهای پی در پی او را میتوان در آثارش جستجو کرد. گوشههایی از زندگی واقعی او که بر اثر لمس تفاوتهای فرهنگی و سر گشتگیهای ناشی از آن پدید آمده به وضوح در کتابهایش دیده میشود . مهاجرت و سفرهای متعدد این نویسنده افقهای جدیدی به او میدهد و خواننده در آثارش فرهنگ قارههای مختلف، معضلات تفاوتهای فرهنگی و مشکلات انسان مهاجر، استعمار و تاثیرش در مستعمره را مییابد.
وی . اس. نایپل در سال ۲۰۰۱ میلادی موفق به دریافت جایزه نوبل ادبی از آکادمی سوئد شد. از نایپل تا کنون کتابهای زیادی به فارسی ترجمه شده است که اولین آنها "هند، تمدن مجروح" است که سالها پیش توسط احمد میرعلایی ترجمه شد.
«ادبیات و تکرار موتیفها»
در حاشیه کنفرانس مطبوعاتی نایپل در خانه ادبیات شهر رم فرصت طرح سوالی پیش آمد که آینده فعالیتهای ادبی او چه خواهد شد؟ این نویسنده معروف در پاسخ این پرسش میگوید: «من در مورد آینده داستان در جهان بسیار مردد هستم و شک دارم. به این دلیل ساده که اکثر کارها در این زمینه تا به حال انجام شده است. فکر میکنم در صدو پنجاه و دویست سال گذشته، داستان آن چه را که میتوانسته و در توانش بوده به انجام رسانده است و در حال حاضر فقط موتیفها تکرار میشوند.»
او میافزاید: «دویست سال برای تکمیل یک فرم هنری زمان خیلی زیادی است. برای مثال ببینید در دویست سال نقاشی چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است. در دویست سال میشود شکوفایی و انحطاط یک فرم هنری را دید. به عنوان مثال نگاه کنید به چه سرعتی ناگهان اشعار شعرای لاتین منسوخ شد.»
نایپل ضمن تاکید بر اینکه دویست سال زمان مناسبی برای تکامل یک فرم هنری و رسیدن آن به دوران انحطاط است پاسخ را اینگونه ادامه میدهد: «به همین خاطر فکر میکنم شاید داستان در حال خارج شدن از دور باشد. اما توجه کنید که این به آن معنی نیست که نوشتن نیز در حال کنار رفتن از صحنه است. وقتی به طور کلی به نوشتن فکر میکنم، هزاران چیز برای مطالعه و نوشتن وجود دارد برای رسیدن به حقیقت. اما وقتی که از ایده حقیقت صحبت میکنیم این پرسش پیش میآید که چگونه میخواهیم به آن برسیم. امروز چیزهای بسیار زیادی نوشته میشوند. خیلیها فکر میکنند آن چه که مینویسند اصیل است اما در حقیقت کپی میکنند. برای من هدف و غایت نوشتن، رسیدن به آن اصالت است. تکرار میکنم غایت نوشتن و نه غایت داستان. چون واقعا در این دوران دیگر به داستان فکر نمیکنم.»
او در پاسخ به سوالی در مورد کتاب آینده اش و اینکه آیا داستانی در حال نوشتن دارد، اظهار میدارد: «بله در حال کار کردن روی یک کتاب و پروژه ای بزرگ هستم ولی در مورد آن نمیتوانم صحبت کنم چون بد شانسی میآورد. آن هم به هرحال یک روایت است. بدون روایت هیچ چیزی وجود ندارد ولی روایت به معنی نوشتن داستان نیست.»
امتناع نایپل در پاسخ به پرسشهایی در رابطه با اسلام
در کنفرانس مطبوعاتی که در چارچوب جشنواره ادبی رم برای نایپل برگزار شد، پرسشهایی درباره جامعه امروز هند و اسلام و پیشرفتهای آن نیز مطرح شد. او ضمن ابراز تعجب از این سوال میگوید این سئوال بسیار بزرگی است. و میشود در این مورد شاید حتا دو یا سه کتاب نوشت.
نایپل در ادامه میگوید: «نمیتوانم جواب این سئوال را در چند کلمه کوتاه خلاصه کنم. این کار اگر شدنی بود تا به حال آن را انجام داده بودند. با این حال کسانی هستند که به این جور سئوالات خیلی کوتاه و مختصر پاسخ میدهند، کسانی که فکر میکنند همه چیز به این ترتیب خیلی خوب پیش میرود. این افراد در هند هم پیدا میشوند. آنها فکر میکنند که هر آن چه که ریشه محلی و بومی داشته باشد بی ارزش است. در حقیقت اینها خودشان به عقیده من بخشی از مشکل جامعه هند هستند.»
او در ادامه از خبرنگار طراح سوال میپرسد: «میتوانم بپرسم چرا در یک کنفرانس ادبی در رم، این همه علاقهمندی نسبت به اسلام وجود دارد؟» وی در ادامه میگوید: «من درمورد هند سه کتاب نوشتم و در مورد اسلام نیز دو کتاب نوشتم در حقیقت چیزی در حدود دو هزار صفحه مطلب است که خلاصه کردن آنها امکان پذیر نیست. من ترجیح میدهم کمی در مورد این بحثها و جدلهایی که در ایتالیا در مورد اسلام وجود دارد بدانم. البته این بحثها در تمام اروپا هست ولی من میخواهم دراینجا با وجه ایتالیایی آن آشنا شوم. دراین مورد اینجا چه میگویند؟»
برنده جایزه نوبل در حالی که اعلام میکند، علاقهای به ادامه این بحث ندارد، میافزاید: «در حقیقت به نظر من چیزی به نام اسلام اروپایی وجود ندارد. این تنها ساخته رسانههاست. من فکر میکنم این مقوله اسلام اروپایی یک چیز کاملا ساختگی و مصنوعی است که فعلا مردم به آن علاقه نشان میدهند. آن اسلامی که فکر میکنند ممکن است متفاوت باشد با شرق. آن نویسندگان مسلمان اروپایی هم که از این مقوله صحبت میکنند بسیار کم شمار هستند. اما با این که تعداد اینها خیلی کم است ولی در عوض از سوی بعضی نهادها بسیار تحویل گرفته میشوند. اما به عقیده من، اینها از نظر کار نویسندگی ارزش چندان بالایی ندارند و بعید است بتوانند در طول زمان باقی بمانند.»
نایپل تاثیر هند و فرهنگ غنی آن را در آثارش رد نمیکند، ولی معتقد است: «من هیچ وقت برده فرهنگ هندی نبودم گرچه همواره به آن عمیقا علاقه مند بودم. اگر شما در مرز میان فرهنگها و تمدنهای مختلف زندگی کنید، آنگاه باید در مورد آنها بیاموزید. من به هنر و مجسمه سازی و معماری هند بسیار علاقهمند هستم و به این دلیل در مورد آن بسیار مطالعه کرده ام. در هند امروزه یک موج و حرکتی هست الان که بسیاری از آدمها از آن کشور گریزان هستند و از آن دور میشوند. به هر میزان که آنها ثروتمندتر یا تحصیل کرده میشوند بیشتر از آنجا رویگردان هستند. آنها همه شان دنبال یک گرین کارت برای زندگی کردن در آمریکا هستند، جایی که میتوانند بیسکوییت در اجاق بگذارند و برف پارو کنند.»
در کنفرانس ادبی رم، بحث به سیاست و انتخابات قریب الوقوع آمریکا میرسد و نایپل این بار نیز بی علاقگی خود را به این موضوع اعلام میکند: «من آمریکا را به آن مفهومی که در سیاست داخلی اش بسیار دقیق و موشکاف شده باشم نمیشناسم. اما در هر حال میتوانم بگویم که باراک اوباما به نظر بسیار جالب توجه و ماجراهایش تا اینجا خارق العاده بوده است و این احتمال هست که رییس جمهور آینده ایالات متحده آمریکا شود. اما باید ببینیم در حقیقت پس از پیروزی و به قدرت رسیدن اش چه پیش میآید؟ آیا قدرت نیز او را همشکل و همسان با دیگران خواهد کرد؟ به هر حال اکنون برای قضاوت بسیار زود است.»
وقتی صحبت از جایزه نوبل میشود و اینکه این جایزه مسئولیتی را برای نویسنده به دنبال میآورد نایپل اعلام میکند که کاملا مخالف این نظر است و میگوید: «جایزه نوبل برای من دردسری درست نکرده است ولی مسئولیتی هم در قبال آن احساس نمیکنم. اما در کل درک میکنم کسی که برنده جایزه نوبل میشود ممکن است یک مسئولیتهایی حس کند که از این به بعد بر دوشش است. اما خوشبختانه من این جایزه را خیلی دیر به دست آوردم.»